در حالی که ابعاد سوء مدیریت در آمریکا، هر روز بیش از پیش آشکار میشود، مقامات دولت ترامپ هنوز با شدّت و حدّت به پروژه «ایرانهراسی» ادامه میدهند و این از عمق دشمنی آنها نسبت به مردم ایران خبر میدهد.
در
حالی که ابعاد سوء مدیریت در آمریکا، هر روز بیش از پیش آشکار میشود،
مقامات دولت ترامپ هنوز با شدّت و حدّت به پروژه «ایرانهراسی» ادامه
میدهند و این از عمق دشمنی آنها نسبت به مردم ایران خبر میدهد.
به
گزارش مشرق، در حالی که طبق برخی گمانهزنیهای جدید، به خصوص گزارشی که در
یکی دو روز اخیر در رسانههای ژاپنی منتشر شده، مبداء کورونا ویروس به
احتمال قوی خود آمریکا بوده و بخش زیادی از مبتلایان به آنفلوآنزا که در
سال ۲۰۱۹ جان خود را در آمریکا از دست دادند، در گمانهزنیهای جدید،
احتمالا مبتلا به کرونا بودهاند، برایان هوک، مسئول یهودیتبار امور ایران
در وزارت خارجه آمریکا، شیوع ویروس کرونا در ایران را نتیجه سوءمدیریت
جمهوری اسلامی خواند و مدعی شد «ایران کمکهای پیشنهادی آمریکا برای
مقابله با کرونا را قبول نکرده است». این ادعای دروغین در حالی است که
آمریکا، همه کانالهای واردات اقلام پزشکی و دارو را از ماهها قبل به
ایران تحریم کرده و البته دولت ترامپ در زیر انتقادات شدید از سوی رسانهها
و مقامات سیاسی این کشور به واسطه بیکفایتی، سوءمدیریت و جدینگرفتن
شیوع این بیماری
قرار دارد.
وب سایت نشریه آمریکایی «تایم» در گزارشی
تازه نوشت که استراتژی دولت ترامپ برای مبارزه با ویروس کرونا خیلی ساده
بود که همان «دور نگه داشتن ویروس از ایالات متحده» از طریق محدودیتهای
مسافرتی، قرنطینه اجباری بود که تاکید میکرد این سیاستها موثر هستند. اما
افزایش آمارها نشان میدهد این سیاستها موثر نبودند.
وقتی سرانجام این
ویروس وارد ایالت واشنگتن شد، دولت با آن کُند برخورد کرد و متخصصان
میگویند واکنش آمریکا هفتهها و شاید ماهها عقبتر از برنامه لازم برای
مبارزه با ویروس کرونا است. مایک پنس، معاون رئیسجمهور آمریکا، اعلام کرد
که در این کشور، به اندازه کافی کیت تست کرونا وجود ندارد.
با وجود این
گزارش و دهها گزارش مشابه، لشکری از مزدوران بیوطن که متاسفانه نام
ایرانی بر خود گذاشتهاند، به کمک تیم صهیونیستی کاخ سفید آمدهاند تا در
خیانتی آشکار به وطن، پروژهای «ایرانهراسی» را تکمیل کنند. در یکی از
تازهترین مصادیق این رفتار خائنانه، دو برادر با نامهای «آرش علایی» و
«کامیار علایی»، مقالهای در روزنامه نیویورکتایمز منتشر کردند که عنوان
آن چنین است: «چگونه ایران کاملا و مطلقا در مواجهه با کرونا اهمال کرده
است؟» دروغپراکنی کینهتوزانه این دو برادر نسبت به ملت ایران، در حالی
است که نمایندگان سازمان بهداشت جهانی در بازدیدهای میدانی از خط مقدم نبرد
ایرانیها با ویروس کرونا، در چند گزارش از سطح بالا و پیشرفته نظام سلامت
و درمان ایران گفتهاند. همچنین دکتر هاملمن، نماینده سازمان بهداشت جهانی
که در راس هیئتی برای ارزیابی نحوه مواجهه ایران با کرونا وارد ایران شده و
از چند بیمارستان در تهران و استانهای دیگر بازدید کرده، در مصاحبه با
شبکه CBC کانادا از شگفتزدگی خود از سطح بالای خدمات نظام بهداشت و درمان
ایران به مبتلایان گفت و ایران را دارای پیشرفتهترین نظام درمانی منطقه
خواند.
تیتر بسیار سیاه و هراسافکن که این دو وطنفروش برای مقاله خود
برگزیدهاند، تنها از مزدوران دستگاههای امنیتی جنایتکاری چون سیا برمی
آید، وگرنه ایران از جمله کشورهایی است که شفاف ترین سیاستها را در
اطلاعرسانی نسبت به شیوع کرونا برگزیده و همکاری کاملی با سازمان بهداشت
جهانی دارد.
اما برادران علایی کیستند که چنین عیان به پیادهنظام
رسانهای صهیونیستترین و ضدایرانیترین تیم حاکم بر کاخ سفید تبدیل
شدهاند؟ روز ۳۰ دی ۱۳۸۷، مدیرکل ضدجاسوسی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، در
یک نشست خبری درباره «طراحی پروژه براندازی نرم در ایران» خبر داد. مدیرکل
ضدجاسوسی وزارت در نشست خبری خود گفت که چند نفر در ارتباط با این پرونده
دستگیر شدند که «آرش علایی» و «کامیار علایی» دو نفر از آنان بودند. بر
اساس اظهارات این مقام امنیتی، این افراد با تشکیل گروههای ۱۵ تا ۲۰ نفره
از برخی گروههای اجتماعی از جمله، نخبگان علمی، روحانیون، پزشکان، استادان
دانشگاه و هنرمندان و ورزشکاران، برای آنان سفرهای علمی به ایالتهای
مختلف آمریکا ترتیب میدادند و در این سفرها آمریکاییها با تأثیر فکری بر
این گروهها آمریکا را تنها ناجی ایران معرفی میکردند.این مقام ارشد وزارت
اطلاعات افزود که «ایجاد بحرانهای اجتماعی، راهاندازی تظاهرات خیابانی و
دخالت در مسائل قومیتی» از جمله دیگر مواردی بود که متهمان به دنبال آن
بودند. او افزود که شبکهای که این دو برادر در پیوند با آن قرار داشتند،
مستقیما زیر نظر برخی عناصر دولت آمریکا از جمله ویلیام برنز، رامین عسگرد و
گلی عامری فعالیت میکرد. در نهایت در ۲ بهمن ۸۷، حکم دادگاه این دو برادر
صادر شد و آرش علایی به ۶ سال زندان و کامیار به ۳ سال زندان محکوم
شدند.روحیه کادر درمانی ایران در مبارزه با کرونا ستودنی است
یک پایگاه
رسانهای آمریکایی تصریح کرد ایران از بحرانهای سخت بسیاری سربلند بیرون
آمده و روحیه پزشکان و پرستاران ایرانی در مبارزه با بیماری کرونا ستودنی
است.
المانیتور با اشاره به پیامدهای منفی کرونا، درباره فرصتهای این
موضوع برای ایران نوشت: بحران بهداشت فعلی، مانند هر مصیبت دیگری
پتانسیلهای جدیدی را نیز در اقتصاد به وجود خواهد آورد. به عنوان مثال، با
توجه به شرایط موجود، تعدادی از جلسات، برنامههای آموزشی و حتی معاملات
به صورت آنلاین انجام میشود پدیدهای که میتواند خود را تحکیم کرده و از
تأثیر منفی برخی فرآیندهای آسیبزا مانند ترافیک آلاینده تهران بکاهد.
همچنین رشد بیسابقهای در تلاشهای اجتماعی به ویژه فعالیتهای بهداشتی و
نیکوکاری مبتنی بر امور خیریه وجود دارد که میتواند تأثیر ماندگاری بر
جامعه داشته باشد.
اپیدمی کرونا ویروس یک بحران در حال تحول در ایران
است و برای برآورد تأثیر منفی کلی آن بسیار زود است. با این وجود، تاریخ
ایران همواره با بحرانهایی از جمله بلایای طبیعی، خیزشهای سیاسی، فشارهای
خارجی و همچنین بحرانهای بهداشت عمومی عجین بوده و جالب اینکه این کشور
همواره سربلند بوده است.
ایرانیها به دلیل امیدواریشان همیشه از
موقعیتهای نا امید کننده سربلند بیرون آمدهاند. میدلایست مانیتور نیز در
گزارشی با اشاره به نشاط و جدیت نیروهای درمانی در ایران نوشت آنها با
روحیه بالا به جنگ با ویروس کرونا رفتهاند و در کنار مردم قرار دارند. از
ترامپ و بنسلمان پول میگیریم تا مردم ایران را بترسانیم!
یکی از عناصر
ضد انقلاب فراری با اشاره به تبلیغات مسموم رسانههای اپوزیسیون نوشت ما
کارمندان رسمی پروپاگاندای ترامپ و بنسلمان شدهایم.
«اکبر-گ» معروف به
اکبر پونز، از افراطیونی است که به نیابت از تندروهای مدعی اصلاحطلبی به
ترور شخصیت مرحوم هاشمی رفسنجانی پرداخت. او پس از رفتارهای رادیکال از
کشور خارج شد و در ماجرای فتنه سبز هم برای مدتی عضو «اتاق فکر جنبش (فتنه)
سبز در خارج از کشور» (به ریاست عطاءالله مهاجرانی و با همراهی کسانی چون
عبدالکریم سروش و عبدالعلی بازرگان) بود.
وی اخیراً با اشاره به
نقشآفرینی مسموم دولت آمریکا و رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی به بهانه
ماجرای کرونا به خیانت اپوزیسیون جمهوری اسلامی در این زمینه میپردازد و
مینویسد: «ما کارمندان دولتهای راست افراطی» از طریق «کرونا هراسی» ایران
و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. من کارمند رسمی (استخدام شده) بخش
پروپاگاندای دولت ترامپ هستم. من کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت بوریس
جانسون هستم. من کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت نتانیاهو هستم.»
او
ادامه داد: «من کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت عربستان سعودی هستم. من
کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت آلمان هستم. من کارمند رسمی بخش
پروپاگاندای محمد بن سلمان هستم. من به عنوان کارمند حقوق میگیرم تا
پروپاگاندای این دولتها علیه ایران را پیش برم. اینک وظیفه ما هراس و وحشت
افکنی پیرامون شیوع ویروس کرونا در ایران است تا با فرو پاشاندن سازمان
اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم. ما به گونهای عمل میکنیم که
گویی ویروس کرونا فقط و فقط در ایران وجود دارد. از سوی دیگر، فقط و فقط
دولت ایران در این مورد پنهان کاری کرده و میکند. آمریکا و ترکیه نمیکنند
(معجزه اردوغانی با دهها میلیون توریست، مبتلایان به کرونا را به صفر
رسانده است). گمان باطل نکنید که من/ ما «مخالف سیاسی»، «مدافع حقوق بشر»،
«فمینیست»، و... هستیم؛ نه، ما فقط و فقط «کارمند بخش پروپاگاندای دولتهای
راست افراطی» هستیم.»
اکبر - گ در ادامه میافزاید: چندی پیش، محمد بن
سلمان گفت: سریع به نقل از «منابع معتبر ما» اعلام کنید که در ایران 500
نفر تاکنون در اثر کرونا جان باختهاند. «زورو» به محض دریافت فرمان، دستور
را در تلویزیون عملی کرد. چون تلویزیون مال بن سلمان است و «منبع معتبر»
هم کسی جز خود بن سلمان نبود. بن سلمان قبلاً به طور علنی اعلام کرده بود
که «ما جنگ را به داخل ایران میکشانیم.»
به گزارش خبر آنلاین وی در
پایان مینویسد: «ما تشنه مرگ و خون مردم ایران هستیم. کرونا برای ما نعمت
است. کاری را که «شدیدترین تحریمهای طول تاریخ» نتوانست با ایران انجام
دهد، ما کارمندان بخش پروپاگاندای دولتهای راست افراطی موظف هستیم با
کرونا هراسی انجام دهیم ما موظف هستیم تمامی آمارهای وزارت بهداشت ایران را
دروغین قلمداد کنیم. حتی اگر وزارت بهداشت اعلام کند 100 هزار نفر به
ویروس کرونا مبتلا شدهاند و 10 هزار نفر جان باختهاند. ما خواهیم گفت این
دروغ است و 10 میلیون نفر مبتلا شده و یک میلیون نفر جان باختهاند.دیروز
برای صدام خواندند امروز برای بنسلمان دم تکان میدهند
اینکه برخی
خوانندگان و هنرپیشههای ضدانقلاب، سر از دربار دیکتاتورهای سعودی
درمیآورند، چیز تازهای نیست.رجانیوز در این زمینه نوشت: اینکه تقریبا همه
هنرمندان ضدانقلاب که عمری است دارند به عرب و اسلام و به اسم بربریت و
خشونت فحش میدهند، رفتهاند عربستان سعودی کنسرت اجرا کنند به کنار. وقتی
شادمهر روی سن داشت آهنگ مشترکش با «ابی» یعنی «رویای ما» که تولید سال 92
است را میخواند و از دنیای بدون جنگ و همراه با آزادی میگفت و فریاد
میزد؛ «دنیایی که بمب و موشک نمیسازه، موشک روی خواب کودک نمیندازه،
دنیایی که تو اون زندونا تعطیلن، آدمها به جرم پرسش نمیمیرن»؛ یاد مرضیه
افتادم.
مرضیه در سالهای قبل از انقلاب، خواننده معروفی بود که بعد از
انقلاب خوانندگی را کنار گذاشته بود و در ایران زندگیاش را میکرد و کسی
هم به او کاری نداشت. متین دفتریها که دوستان خانوادگیاش بودند وسوسهاش
کردند که برود پاریس و به منافقین بپیوندد و دوباره مشهور شود. پیرزن 71
ساله هم گول خورد و رفت پاریس با مریم رجوی دیدار و اعلام کرد که به سازمان
پیوسته است. بعد هم رفت قرارگاه اشرف در عراق و اولین کنسرتش را روی
تانکهای منافقین در اشرف برگزار کرد و سرود معروف «ایران زمین» را خواند.
خلاصه
که آقای شادمهر! تو و ابی و اندی و شهرام شبپره و بقیه رفقایتان فکر
نکنید برای اولینبار چه حرکت ابتکاری جالبی زدهاید! اتفاقا بیست و چند
سال دیر آمدید! بیست و چند سال قبل از اینکه شما با دستمزد کلان بیایید زیر
بلیط عربستان که حامی مالی و تئوریک القاعده و طالبان و داعش بوده،
دیکتاتورترین نظام سیاسی جهان را دارد و چند سال است دارد یمن را بمباران
میکند؛ از رویای دنیای بدون جنگ و بیموشک بخوانی! مرضیه با کلی تبلیغات
رفت عراق زیر سایه صدام و آنجا هم رفت روی تانک مجاهدین خلقی که کلی از
مردم ایران را کشتهاند از ایران زمین و مردم ایران و آزادی خواند!
بیهویتی، خاصیت اپوزیسیونها است. گاهی زیر پرچم سازمان از آزادی
میخوانند و گاهی در مهد تروریسم و خشونت، از دنیای بدون جنگ.خطای حذف
سیستم کدینگ مجال دلالی و احتکار را فراهم کرد
یک کارشناس اقتصادی میگوید حذف «سیستم کدینگ» راه را برای دلالان و محتکران اقتصادی باز کرده است.
محمد
کهندل در روزنامه قدس نوشت: شرایط امروز یکی از موقعیتهای خطیری است که
احساس نیاز به حضور تعزیرات و نظارتهای دولتی را افزایش داده است. نیاز
مبرم مردم به کالاهای بهداشتی و ضدعفونیکننده در شرایط کنونی موضوعی است
که با احتکار کالاها و اقلام بهداشتی روبهرو شده است. دلالان و واسطهگران
در شرایط کنونی با احتکار کالاهایی که با سلامت مردم در رابطهاند، سلامت
بخش درمانگر و مردم عادی را با خطراتی مواجه کردهاند، بنابراین اهمیت این
موضوع نیاز ورود جدی تعزیرات و قوه قضائیه را در شناسایی محتکران و
سوءاستفادهگران افزایش داده است.ورود سازمان تعزیرات دولتی و قوه قضائیه
حتی اگر با بگیر و ببند باشد بسیار ضروری است، چرا که اولویت حفظ سلامت
مردم از خطری است که با احتکار مواد بهداشتی مورد نیاز ایجاد میشود.
در
شرایط عادی دولت باید با راهاندازی سیستم کدینگ کالاهای اساسی گمرکی و
تولیدات داخلی مانع هرگونه احتکاری شود، موضوعی که در زمان آقای روحانی
متاسفانه با دستور مستقیم آقای نعمتزاده، وزیر وقت کنار گذاشته شد و حذف
سیستم کدینگ راه را برای دلالان باز کرد. با احیای سیستم ردیابی کالا از
تولید تا مصرف با سیستم کدینگ میتوان گفت ارزش افزوده و مالیات نیز از محل
کالاهای کد و شمارهگذاری شده اخذ میشود. سیستم کدینگ میتواند عامل مهمی
در جلوگیری از فاصله توزیع بین تولید و مصرف کالا، جلوگیری از فساد و کاهش
هزینه خانوار و جلوگیری از افزایش نقدینگی در اقتصاد کشور شود. راهاندازی
سیستم کدینگ نیاز مبرم ما در کاهش سوءاستفادهگریهای دلالی است. این
سیستم میتواند با ردیابی کالاهای تولید شده و وارداتی، دست
سوءاستفادهگران را کوتاه کند. متاسفانه در شرایط کنونی راهکاری غیر از
ورود سازمان تعزیرات و قوه قضائیه برای برخوردهای سنگین قضایی با محتکران
باقی نمانده است، محتکرانی که بدون در نظر گرفتن شرایط کنونی که به خطر از
دست رفتن جان انسانها تمام میشود، در نبود نظارت و دولت الکترونیکی و
سیستم کدینگ خون مردم را در شیشه میکنند.