این یادداشت بر خلاف نوشته های پیشین این نگارنده٬ بدون مقدمه نگاشته می شود. از آنروی که نویسنده گمان می کند وضعیت روزهای گذشته در سراسر کشور مقدمه این نوشتار را فراهم کرده است.
این یادداشت بر خلاف نوشته
های پیشین این نگارنده٬ بدون مقدمه نگاشته می شود. از آنروی که نویسنده
گمان می کند وضعیت روزهای گذشته در سراسر کشور مقدمه این نوشتار را فراهم
کرده است.
باری٬ ویروس کرونا به هر علت وارد کشور شده و به هر علت همه گیر شده است. اینکه
اطلاع رسانی ها و اقدامات درمانی و پیشگیری ها٬
دقیق و به موقع بوده یا نبوده٬ و اینکه
هم اکنون نیز مطابق سایت IATA ورود مسافران از چین توسط دهها کشور منع
شده و ایران٬ تنها کنترل دما در فرودگاه را انجام می دهد٬ بحث این نوشتار
نیست.
اکنون باید ”راه حل محور” و نه "مشکل محور” با آن برخورد نمود.
راه حل نیز باید جامع و مانع باشد. در طول دو هفته گذشته البته٬ نظرمسئولین
برای غلبه بر مشکل پیش آمده نمایان شده٬ که صد البته کافی نیست و برای
غلبه
بر این "مشکل فراگیر”٬ "اراده ای پولادین”و "راه حلی فراگیر”لازم است.
اظهارات
پنجشنبه گذشته عضو کمیته کشوری آنفلوآنزا با مهمترین روزنامه دولتی٬ مبنی
بر آنکه انتظار ابتلای ۸۰ درصدی شهروندان طی دو هفته آینده را دارد٬ یک
"فاجعه پیش رو” را نشان می دهد. باری٬ موارد زیر توصیه هایی
است که امید است؛ توجه و عمل به این
توصیههای مستدل٬ علمی و منطقی٬
"اراده پولادین” اشاره شده را عملی سازد.
۱-
سه مرحله در گسترش بیماری های واگیردارتعریف شده است: ۱-شیوع
(Outbreaks)٬۲- گسترش در منطقه بزرگ (Pandemics)و نهایتا ۳- واگیر گسترده
در چند کشور(Epidemics). به نظر می رسد که این ویروس به سمت همه گیر شدن
پیش می رود و اکنون مطابق تعریف سازمان جهانی بهداشت در بالاترین مرحله
شیوع (مرحله ۶) قرار گرفته است و اگر اقدامات جدی و مشارکت حداکثری صورت
نگیرد٬ افزایش میلیون ها دلار هزینه برای کنترل بیماری و بسیار مهمتر از
آن٬ جان باختن بسیاری از هموطنان را به دنبال خواهد داشت و البته فروپاشی
روحی و روانی را نیز به دنبال خواهد داشت.
در این میان٬ "درک" شرایط
بسیار مهم است. علی رغم تبادل فیلم و کلیپ و توصیه های بسیار٬ رفتار جمعی
شهروندان نشان می دهد که اینها اکثرا"نقل”و نه "درک”است. امام صادق (ع) می
فرمایند: مطالب را بشنوید برای درک شان نه برای نقل شان٬ چون درک کنندگان
اندک و نقل کنندگان بسیارند. بدیهی است که تا شرایط "تلخ” کنونیو لزوم
مشارکت حداکثری "درک”نشود٬ راهکارها٬"صوری”و مشارکت "حداقلی”خواهد بود.
۲-
برای هر شخص٬ مطابق نظریه اریک برن٬ سه شخصیت کودک٬ بالغ و والد قابل تصور
است. با این اتفاق ناخوشایند٬ باید همه مردم(خصوصا مسئولان)با شخصیت بالغ و
والدخود٬برخورد نمایند. یک والد٬ هنگامی بروز بیماری یا حادثه٬ آسیب دیدگی
فرزندش را کتمان نمی کند که مبادا کادر درمانی٬او را شماتت کنند که "چرا
مراقب کودک نبودی یا چرا غذای مسموم برای او فراهم کردی”.
با این
تمثیل٬ اگر برای نجات جان مردمان لازم است از چین و ژاپن و کشورهای پیشرفته
اروپایی کمک گرفته شود٬ "والدگونه” باید با سرعت بسیار٬ این کارانجام
گیرد. چندی پیش٬ وزیر امور خارجه کشورمان٬ در جمع برخی از دیپلمات های
خارجی اذعان کردند که در دوران جنگ تحمیلی و در کوران بمباران کور شهرها و
کشتار شهروندانمان٬ ما برای گرفتن یک موشک جهت بازدارندگی٬ به همه کشورها
التماس کردیم.
اکنون برای نجات مردم نیازی به التماس نیست٬ ولی اگر با
همکاری درمانی٬ تجهیزاتی و مشاوره ای کشورهای دیگر حتی جان یک نفرنجات
داده شود٬ این تعامل٬ یک وظیفه است. در قانون اساسی نیز تنها حضور مستشاران
نظامی منع شده است.
۳- تشکیل اتاق فکر و تصمیم سازی با عالی ترین
دانشمندان حوزه های بهداشتی٬ اقتصادی٬ حقوقی٬ اجتماعی٬ انتظامی و دیگر تخصص
های لازم. تفویض اختیار در عالی ترین سطح ممکن تا حد شورای عالی امنیت ملی
جهت ضمانت اجرای تصمیمات اتخاذ شده. تصمیماتی چون منع سفر به «کشورهای
درگیر ویروس». هدایت تمام
ارگان ها و سازمان ها و شرکت ها و انجمن ها
برای مشارکت آگاهانه و تخصصی (نه نمایشی و سمبولیک) در نهضت فراگیر.تهیه
سریع مکانهای مجهز به انواع وسایل چند رسانه ای و نصب صدها مانیتور برای
پوشش بصری تمام شهرها، روستاها (نه تنها مراکز درمانی بلکه تمام اماکن و
بخشهایی که نیاز به نظارت دایم دارند). در این میان، مکانیزمهایی برای
تعریف تا شناخت رفتارهای مخرب، جاهلانه، مغرضانه و خصوصا خرافاتمحور،
تعریف و پایش شود.
۴- راه اندازی و ایجاد شبکههای سراسری در سیما و
صدا که ۲۴ ساعته "بدون هیچ تبلیغ تجاری” تنها به اطلاع رسانی و گزارشات
مطمئناقدام نمایند.بدین صورت از هم دستی ویروس مهلک شایعه با ویروس جدید
جلوگیری می شود.مدیریت این کانالها توسط یک"تیم خبره” متشکل از پزشکان
حاذق، استادان فرهیخته دانشمند حوزههای مختلف، حقوق دانان و ادیبان و
هنرمندان باشد. "آزادگی”شرط لازم عضویت در این کمیته منتخب باشد. این
کانالها، رابطی صادق میان مردم و حکومت خواهند بود و کارگزاران را در
تصمیم سازیها یاری و مردم را در مشارکت توانا می سازند.
۵- ایجاد سریع
اورژانسهای ویژه مستقل از اورژانس بیمارستانها تا پذیرش بیماران
اورژانسی دیگر با اختلال مواجه نشود و آنان که آسیب پذیر هم هستند، در معرض
بیماری کمتر قرار گیرند. هرچند به دلیل شیوع ویروس تریاژ (تعیین اولویت
بیمار در شرایط بحرانی) مشترک باشد.
همچنین راه اندازی سریع بخشهای
ویژه نگهداری مبتلایان به بیماری جدید به صورت قرنطینه که تماس با کادر
درمانی و بیماران دیگر به حداقل ممکن کاهش یابد.
۶- تعطیل نمودن حداکثری
ادارات و سازمانها و شرکتها به مدت دو تا سه هفته تا ترددها و
تعاملات به حداقل رسد. در این میان صدور احکام قضایی و حکومتی اضطراری لازم
است. برای مثال عدم صدور حکم تخلیه برای مستاجران و نیز استمهال چکهایی
که موعد وصول شان این دوهفته باشد.
توصیه اکید، تعطیلی اکثر شعب
بانکها و بازبودن برخی شعب که ورود به آنها با پوشیدن گان و ماسک و دستکش
و خصوصا محافظ کفش (که در بیمارستانها استفاده دارد) و دیگر کنترلهای
حفاظتی مقدور باشد. باید توجه داشت که ویروس جدید سنگین است و کفش یکی از
مهمترین عاملهای انتقال آن محسوب می شود.
نکته: نگرانی از آنکه
پروپاگاندای جهانی، قرنطینه و تعطیلی را نشانه وخامت اوضاع بدانند، همان
برخورد با شخصیت کودکانه است. هم اکنون نیز، بسیاری پروازها و مرزها بر
کشورمان بسته شده است. به یاد داشته باشیم که "حرف مرد دو تاست”. هرگاه کسی
فهمید که اشتباهی داشته است، باید باید آن را تصحیح کند.
اکنون، گاه
رزم است نه بزم. وقت عادی سازی جمعه و شنبه نیست. هنگامی که این بیماری رخت
بربندد و از آخرین مورد دیده شده، ۲ یا ۳ هفته بگذرد، همه ملت، با افتخار،
به بار نشستن "اراده پولادین”را جشن خواهند گرفت.
۷- منع استفاده از
وجه نقد حداقل به مدت دو هفته (به دلیل آنکه انتقال انواع آلودگی از جمله
ویروس جدید را تسریع می کند). در این خصوص توضیح بیشتری لازم نیست.
۸-
قانون منع آمد و شد در مناطق پر جمعیت و پر ازدحام و در صورت تشخیص عدم
امکان مهار رشد تصاعدی ویروس، اعلام تعطیلات عمومی یک هفته ای (با قابلیت
تمدید یک هفته دیگر).
تنها، تاکسیهای اینترنتی که در آن پرداخت،با
دستگاه پوز امکان پذیر باشد و رانندگان "گان و محافظ” پوشیده باشند مجاز به
تردد باشند.
۹- شکی نیست که فداکاری کادر درمانی اعم از پزشکان و
پرستاران و بهیاران و مدیران و کارمندان مراکز درمانی یک فداکاری بی مانند و
غیر قابل جبران است. با این حال، پشتیبانی کامل این عزیزان اعم از تهیه
انواع تجهیزات و نیز فراهم ساختن امکان استراحت و تجدید قوا و خصوصا حمایت
کامل مالی و تدارکاتی از خانواده آنان باید در دستور کار بوده و با یک
برنامه ضربتی عملی شود.
۱۰- توسعه و پیاده سازی سریع و چابک "سیستم
یکپارچه” برای ثبت اطلاعات مبتلایان و مکانهای تردد و تعاملات آنان طی سه
هفته قبل از ابتلای ایشان تا مکانهای مشکوک به آلودگی و افراد مشکوک به
بیماری (یا ناقلها) سریعا شناسایی شوند. مکانها، تخلیه و ضدعفونی شوند و
افراد مشکوک، تحت مراقبت و قرنطینه واقع شوند.
تحقیقا این ده گام،
جامع و مانع نیستند، ولی نکاتی را نشانه رفته اند که "نهضتی فراگیر” برای
غلبه بر "مشکلی فراگیر” را هدف گرفته است. استفاده از نیروی انتظامی و
نظامی و مردم داوطلب سازماندهی شده، برای اجرایی شدن اراده پولادین بازگشت
سریع سلامت جسمی و روحی، یک "باید” است. پایان سخن، از شیخ اجل، سعدی حکیم
است:
بس بگردید و بگردد روزگار
دل به دنیا در نبندد هوشیار
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
اینکه در شهنامهها آوردهاند
رستم و رویینهتن اسفندیار
تا بدانند این خداوندان ملک
کز بسی خلق است دنیا یادگار
این همه رفتند و مای شوخ چشم
هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار
آنچه دیدی بر قرار خود نماند
واین چه بینی هم نماند بر قرار
این همه هیچ است چون میبگذرد
تخت و بخت و امر و نهی و گیر و دار
نام نیکو گر بماند ز آدمی
به کزو ماند سرای زرنگار
سال دیگر را که میداند حساب؟
یا کجا رفت آن که با ما بود پار؟
هیچ دانی تا خرد به یا روان
من بگویم گر بداری استوار
آدمی را عقل باید در بدن
ور نه جان در کالبد دارد حمار
پیش از آن کز دست بیرونت برد
گردش گیتی زمام اختیار
گنج خواهی، در طلب رنجی ببر
خرمنی میبایدت، تخمی بکار
شکر نعمت را نکویی کن که حق
دوست دارد بندگان حقگزار
لطف او لطفیست بیرون از عدد
فضل او فضلیست بیرون از شمار
گر به هر مویی زبانی باشدت
شکر یک نعمت نگویی از هزار
نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیکت پایدار
از درون خستگان اندیشه کن
وز دعای مردم پرهیزگار
منجنیق آه مظلومان به صبح
سخت گیرد ظالمان را در حصار
دیو با مردم نیامیزد مترس
بل بترس از مردمان دیوسار
ای که داری چشم عقل و گوش هوش
پند من در گوش کن چون گوشوار
سعدیا چندان که میدانی بگوی
حق نباید گفتن الا آشکار