امروز کرونا مهمترين مشکلي است که ما ايرانيان با آن مواجه هستيم و مبارزه با آن عملا در صدر اولويتهاي کشور و با فاصله زيادي از ديگر مشکلات مانند تحريم و تهديد نظامي و مانند آن قرار دارد.
امروز کرونا مهمترين مشکلي
است که ما ايرانيان با آن مواجه هستيم و مبارزه با آن عملا در صدر
اولويتهاي کشور و با فاصله زيادي از ديگر مشکلات مانند تحريم و تهديد
نظامي و مانند آن قرار دارد. مديريت مبارزه با کرونا طي نزديک به دو ماه
گذشته کارنامه قابل قبولي نداشته و فرصتهاي زيادي را از دست داده است.
ماحصل کار اين مديريت امروز آماري است که پيش چشم ما است؛ آماري که در آن
نسبت فوت به ابتلا تناسبي با آمارهاي ديگر کشورها ندارد. در مورد اين آمار
تنها سه فرض ممکن است: يا نظام سلامت کشور ضعيف است و نتوانسته فوتيها را
در حد 1الي 3 درصد ابتلا، يعني استاندارد جهاني، نگه دارد. يا مديريت
بهداشت کشور از ويروس عقب مانده و قادر به بيماريابي نيست يا پردهپوشي در
کار بوده است. به باور نگارنده که تجربه 4 سال کار نزد سازمان بهداشت جهاني
(WHO) را دارم، ترکيبي از فروض دوم و سوم ميتواند علت مشکل باشد. برخي
اظهارات مقامات بهداشتي نيز مويد اين برداشت و گوياي رويکرد کمتر حرفهاي
آنها است: اينکه «مردم ما آنقدر فهيم، شريف و باشخصيت هستند که خودشان
رعايت ميکنند.» اينکه «قرنطينه مال قبل از جنگ اول است» اينکه «ما اعتقادي
به تعطيلي مدارس نداريم» و مانند اينها سخناني نيستند که بر اصول حرفهاي و
تجربه جهاني منطبق باشند. آسانگيري در مورد مراودات مستقيم و غير مستقيم
با چين و بيتصميمي در مورد مسافران از مبدا چين و از دست دادن فرصت براي
قرنطينه کانون بحران با هدف جلوگيري از سرايت ويروس به ديگر مناطق کشور،
عدم همکاري کافي با WHO از ديگر مشکلات است. وزارت بهداشت همچنين بهرغم دو
ماه فرصت نتوانسته امکانات و ملزومات پيشگيري، تشخيصي، درماني و حفاظتي
لازم براي مردم و بويژه براي پرسنل بهداشتي را فراهم کند و در همه زمينهها
کمبود جدي وجود دارد. البته طي روزهاي اخير شاهد تحولي مثبت در جهت بهبود
نحوه برخورد با موضوع بودهايم. ناديده گرفتن سخناني عجيب در مورد عادي شدن
اوضاع از روز شنبه و نيز تصميم به تعطيل برخي مجالس مذهبي و نمازهاي جمعه
حاکي از رويکردي مثبت است.اما هنوز ظاهرا تا برخوردي قاطع و مصمم با مشکل
فاصله داريم. سخنان وزير بهداشت گوياي ادامه ترديد و تزلزل است. ايشان از
جمله گفت: «در ستاد مبارزه با کرونا قرار شد ورود به حرم را محدود کنيم.
البته نظر ما غليظتر بود [يعني ظاهرا تعطيلي] ولي اکثريت ستاد نپذيرفتند؛
به رأي اکثريت احترام گذاشتيم.» ايشان بايد در مورد اين سخن خود به مردم که
جان و زندگي و شرايط اقتصادي و اجتماعيشان در معرض تهديد است توضيح دهد.
اينکه مردم در حرم نايستند بلکه راه بروند چقدر در عمل قابل اجرا است و حتي
اگر قابل اجرا باشد، چقدر تاثير دارد. مهمتر اينکه متناسب با گامهاي مثبت
لازم است که مردم بدانند اعضاي اين ستاد چه کساني هستند و چگونه برگزيده
شدهاند که راي مسئولان بهداشتي کشور در آن در اقليت است و نظرات تخصصي
آنها در آن ناديده گرفته ميشود. چرا اساسا در چنين امر به غايت تخصصي که
نظر متخصصين بايد در آن تعيين کننده باشد، رايگيري ميشود.سوال مهمتر اين
است که آيا ساير تصميمات نيز به اين ترتيب گرفته شده و در آينده گرفته
خواهند شد. اگر مقامات ما بپذيرند که کرونا با توجه به مخاطرات جدي آن براي
کشور، از جمله لطمه به اقتصاد و صادرات غير نفتي و تشديد رکود و تورم
اولويت اول کشور است و اگر همانطور که دولت چين اذعان کرد، مقامات ما نيز
بپذيرند که «کرونا آزمايشي است براي ساختار اداري کشور و ظرفيت حکمراني»،
همه نهادهاي حکومتي بايد تابع و در خدمت مختصصين بهداشت عمومي براي شکست
ويروس باشند.