در طول تاریخ بیماریهای مسری فراوانی مانند طاعون یا وبا حتی در تغییر مسیر تاریخ نیز نقش داشتند از این منظر هرچند بیماری کرونا به خطرناکی حتی بیماریهای معاصری چون آنفولانزای خوکی و ابولا نیست اما گستره و قدرت نفوذ کرونا سبب شد تا هراس عمومی در سراسر جهان به خصوص در کشورهایی که با این ویروس در ارتباطاند حاکم شود.
ژوبین صفاری
در طول تاریخ بیماریهای
مسری فراوانی مانند طاعون یا وبا حتی در تغییر مسیر تاریخ نیز نقش داشتند
از این منظر هرچند بیماری کرونا به خطرناکی حتی بیماریهای معاصری چون
آنفولانزای خوکی و ابولا نیست اما گستره و قدرت نفوذ کرونا سبب شد تا هراس
عمومی در سراسر جهان به خصوص در کشورهایی که با این ویروس در ارتباطاند
حاکم شود. اما این هراس و اضطرابی که پزشکان نیز معتقدند سیستم دفاعی بدن
را ضعیف میکند، در ایران تفاوتهایی با بیشتر کشورها دارد. هراس جمعی
ایرانیها ناشی از احساس ناامنی از اقدامات مقابلهای است که از سوی
مسئولانشان در حوادث بسیاری دیدهاند. سیل، زلزله، مراسم عزاداری و اساسا
هر حادثه و بلایی، آنها را با یک مدیریت بحرانِ منطقی و کارآمد روبهرو
نکرده است. این احساس بیپناهی در برابر مشکلات، هراس و اضطراب مردم ایران
را بیش از حد طبیعی کرده است. که به طبع آن اثر این بیماری را نیز فزون
خواهد کرد. اما این نوشتار قصد ندارد تا در شرایط فعلی به نقد رفتار
مسئولان و طرح پرسش های متعددی که بارها در رسانه ها مطرح شده، بپردازد.
چرا که اساسا در هر حادثهای اصحاب رسانه چون کوبیدن آب در هاون درخصوص
چراها، بایدها و نبایدها گفتهاند و هنوز ستاد بحران کرونا چند روز بعد از
آمدن کرونا تشکیل میشود. بنابراین سخن گفتن با مسئولانی که شاید خود را
مرکز فهم هستی میدانند چندان اثری نداشته باشد.
روی سخن این نوشتار با
هموطنانی است که احتمالا این روزها و شبها را با فکر یک ویروس سپری
میکنند. بیشک اگر بتوان مرهمی برای این شرایط تجویز کرد کنار گذاشتن تمام
ذهنیتهای آموخته و ناآموخته ما از کودکی تا امروز است. به بیان دیگر
چارهای نداریم جز آنکه مانند پزشکانی که در سالهای بیماریهای فراگیر، با
نرفتن در گرداب افکار منفی جان سالم به در بردند عمل کنیم و فراموش کنیم
که تمهیدات لازم برای جلوگیری از این بیماری انجام نمیشود.
باید فراموش
کرد که از ابتدا به ما فرهنگ همدلی در شرایط سخت و بحرانی را نیاموختند و
در این شرایط بهتر است به جای هراس انداختن در دل یکدیگر، راههای پیشگیری
را آموزش دهیم.
کرونا جدی است اما به اندازه همان ۲ درصدی که در منشا
این بیماری یعنی چین فوتی داشته است و نه بیشتر. کرونا جدی است و به جای
حرص خوردن از جدی نگرفتن سیاستگذاران فقط به اطرافیانمان روحیه دهیم.
بیتردید
این بیماری نیز تمام میشود اما کرونا میتواند فارغ از همه ترسها و
بدیهایش برای ما تمرین از صفر شروع کردن باشد این بیماری حتی میتواند
تمرین دوبارهای برای رعایت بهداشت فردی و جمعی باشد. تمرین امیدبخشی به
آینده از دل خودمان و نه امیدوار به چشم مسئول و حتی منتخبی از مردم باشد.
کرونا را حتی با تمام بدیهایش میتوان به فال نیک گرفت و تجربه همزیستی و
عطوفت نوعی را تمرین کرد. کرونا قطعا نه به عقاید سیاسی کسی کار دارد و نه
به جایگاه آن. بنابراین در این شرایط بهتر است این روزها با نگاهمان از
پشت ماسکهایمان به هم امید بدهیم. امید بدهیم که روزی خودمان با شروع
دوباره از صفر مسیر تاریخ را انسانی تر تغییر دهیم.