کد خبر: ۲۷۶۱
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۶
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
خبرگزاری فارس در روز‌های گذشته کمپینی برای تولید برنامه «نود سیاسی» با اجرای علی‏اکبر رائفی‏پور به راه انداخته است. «حمید خواجه‌نژاد» مدیر روابط‏عمومی معاونت سیما نیز نسبت به این کمپین واکنش نشان داده و گفته است که این درخواست بررسی خواهد شد.

ژوبین صفاری

خبرگزاری فارس در روز‌های گذشته کمپینی برای تولید برنامه «نود سیاسی» با اجرای علی‏اکبر رائفی‏پور به راه انداخته است. «حمید خواجه‌نژاد» مدیر روابط‏عمومی معاونت سیما نیز نسبت به این کمپین واکنش نشان داده و گفته است که این درخواست بررسی خواهد شد. حال سوال اینجاست در حالی که صداوسیما تاب و تحمل تداوم برنامه ورزشی نود را ندارد، چگونه با این درخواست موافقت خواهد کرد با فرض اینکه این برنامه برخلاف رویه شخص رائفی‏پور بتواند مسائل سیاسی کشور را در یک برنامه بی‌طرف بررسی کند؟
طی سال‏های گذشته بارها از سوگیری صداوسیما توسط کارشناسان سخن گفته شده است. نمونه این عدم تسامح را می‏توان در مورد اخیر یعنی راه ندادن علیرضا فغانی داور بین‏المللی کشور به وضوح دید که رسانه ملی حتی تحمل حضور یک داور را هم در برنامه‌های خود ندارد. این در حالی است که پسوند ملی این سازمان و این رسانه به معنای در برگیرندگی تمام نظرها، افکار و سلایق موجود در کشور است که بارها نقض آن به اثبات رسیده است.
صداوسیما طی سال‌های گذشته همواره متهم به جهت‌گیری و حمایت از یک جریان سیاسی خاص بوده است. این اتفاق در شرایطی که حتی اگر رای و نظر مردم در مقاطعی با آن گروه سیاسی نبوده؛ رخ داده است. در این شرایط، به نظر می‌رسد ساخت برنامه‌ای با عنوان نود سیاسی با اجرای یک مجری متعلق به جریان ضددولتی و ضداصلاح‏طلبی تنها به طنزی شبیه است که احتمالاً برای ساخت آن هم راه دشواری نخواهند داشت. گو اینکه ساخت چنین برنامه‌ای با همه چالش‌های احتمالی و یک‏طرفه بودنش از پخش حضور یک بازیگر قدیمی در برنامه دورهمی برای صداوسیما کار آسان‏تری باشد.
از نگاه دیگر، اما آفت انحصارگرایی و تک‏صدایی بودن رسانه ملی، طی این سال‏ها تبعات جبران‏ناپذیری داشته است. علی‏رغم ادعای داشتن مخاطب 80 درصدی از سوی این رسانه، آنچه واضح است عدم اعتماد عمومی نسبت به خوراک تجویزی صداوسیما از جمله این تبعات است که حالا مخاطبان، گاه شبکه‌های اجتماعی را مرجع معتبرتری نسبت به رسانه‌های رسمی می‌دانند. در این شرایط باید گفت که این قبیل رویکردها که البته در سطح اجتماعی نیز قابل مشاهده است تبدیل به یک روند تبعیض‏آمیز شده است که به جای جذب حداکثری، گاه کاربلدان و نخبگان را نیز راهی خارج از مرزهای کشور کرده است.
به بیان دیگر، صداوسیما یک نمود عینی از نگاه تک‏بعدی به مردم است که هر‏کس در دایره یک تفکر خاص نگنجد راهی جز سکوت و انفعال و یا خروج از کشور ندارد. تبعات این رویکرد البته در مهاجرت نخبگان علمی، ورزشی و... قابل مشاهده است.
به جرئت می‌توان گفت این نگاه که گاهی به صورت علنی از زبان یک مجری تلویزیونی بیان می‌شود که هرکس زندگی نوع دیگری را می‌خواهد از ایران برود، تا به امروز دستاوردی جز سرخوردگی برای نسل جوان به ارمغان نیاورده است. این خلا را می‌توان در جزم‏اندیشی برخی تصمیم‏سازانی جست‏و‏جو کرد که هرچند گاه در ظاهر از هوشمندی مردم در بزنگاه‏ها سخن می‌گویند، اما در عمل هرگاه مردم تصمیمی جز آنچه آن‌ها خواسته‌اند اتخاذ کردند، نادیده گرفته شده‏اند. بی‏تردید رسانه ملی به عنوان یکی از نمونه‌های تک‏بعدی‏نگر، می‌توانست با دربرگیری همه سلایق و البته در چارچوب قانون اساسی کشور الگویی برعکس از آنچه که امروز مشاهده می‌کنیم؛ باشد. حال اما صحبت از ساخت برنامه‌ای با عنوان نود سیاسی، تکلیفش با توجه به سبقه این رسانه معلوم است. یک بلندگوی جدید برای تخریب یک گروه خاص بدون فرصت پاسخگویی. رویه‌ای که سال‏هاست صداوسیمای ملی در پیش گرفته است.
نام:
ایمیل:
* نظر: