انتشار شایعه استعفای رئیسجمهوری از مقام خود آنهم در آستانه سفر به توکیو نمیتواند بیرون از دایره تنگنظریهای ناشی از رقابتهای کشدار و ملالآور جریانهای رقیب باشد.
جلال خوشچهره
انتشار شایعه استعفای
رئیسجمهوری از مقام خود آنهم در آستانه سفر به توکیو نمیتواند بیرون از
دایره تنگنظریهای ناشی از رقابتهای کشدار و ملالآور جریانهای رقیب
باشد. در واقع انتشار این خبر و تکذیبهای پس از آن، تنها به تلاش برای
کاستن و یا شکستن اعتبار «حسن روحانی» در آستانه یکی از مهمترین سفرهای
خارجی او قابل تفسیر است.
اگرچه شایعه استعفای روحانی هنگامی
باورپذیرتر نموده است که وزیرانش یک به یک در خطر استیضاح مجلس قرار
دارند؛ تریبونهای عمومی به تخریب وجهه او و دولتش از هیچ اتهامی فروگذار
نیستند؛ خط و نشانهای رقیبان سیاسی در توالی هفتههای نزدیک به برگزاری
انتخابات مجلس پررنگ و پرصداتر از گذشته شده؛ بیشترین آسیب اعتباری ناشی
از ناآرامیهای اخیر متوجه دولت و تدابیر آن در وضع ناهنجار اقتصادی است.
سرانجام اینکه برخی گسلها میان اعضای دولت و نیز متحدان اصلاحطلب او فعال
شده، اما اعلام رسمی شایعه استعفاء آن هم در این هنگام، معنا و مفهوم
ویژه دارد. ماهیت دیدار رئیسجمهوری با نخستوزیر ژاپن و گفتوگوهایی که
بنا بر گزارش منابع خبری ژاپن به پیشنهاد «حسن روحانی» انجام میشود، چرایی
انتشار این شایعه را روشن میکند.
تضعیف اعتبار حسن روحانی در
بزنگاهی که برخی احتمالات درباره امکان موثر بودن تلاشهای میانجیگرانه
ژاپن در کاستن از تنش روابط ایران و آمریکا بروز یافته، دو هدف را در بر
دارد: نخست، خنثیکردن تاثیر نقش رئیسجمهوری در هرنوع اقدام دیپلماتیک
برای برونرفت از وضع کنونی. دوم؛ بلاتکلیف نگه داشتن اوضاع تا آرایش پهنه
سیاسی کشور در ماههای آتی که با انتخابات مجلس شکل خواهد گرفت. این درحالی
است که بهگونهای کمسابقه نوعی همسویی میان برخی طیفهای وابسته به
جریانهای رقیب درباره لزوم استعفای رئیسجمهوری ایجاد شده است. بهاین
ترتیب، شایعهسازان در تلاش برای خنثیکردن پیشاپیش هر اتفاقی هستند که
ممکن است به کاستن از شدت تنش در روابط ایران و آمریکا بینجامد. آنان
میخواهند از یکسو فرصت را از حسن روحانی در انجام ابتکارهایش بگیرند و از
سوی دیگر، این فرصت را برای خود در آینده ذخیره کنند.
پرسش این است که
آیا تضعیف دولت منافع نظام سیاسی را در بر دارد یا تنها متوجه منفعت
جناحهای رقیب است؟ سادهاندیشانه خواهد بود اگر تصور شود، تضعیف دولت
دوازدهم و تقلیل جایگاه آن در داخل و خارج، بسترساز ترقی و اقبال عمومی از
رقیبانش باشد. مخالفان دولت فراموش میکنند که اکنون مردم مشکلات را تنها
از دریچه ناتوانی دولت نمیبینند؛ بلکه همه جناحها را در بروز این وضع
مسئول دانسته و از همه طرفها پاسخ روشن طلب میکنند. به این ترتیب اگر
اعتبار و کارآمدی دولت بحرانی است، رقیبان آن نیز دچار همین وضع هستند.
تلاش
برای تقلیل اعتبار رئیسجمهوری در آستانه سفر به ژاپن، نهتنها منافع نظام
سیاسی را تامین نمیکند؛ بلکه دیر یا زود رقیبان او را نیز دچار آسیب
خواهد کرد. با این حال به نظر میرسد رئیسجمهور روحانی در توکیو، آخرین
تیرهای در ترکش خود را برای سامانبخشی به اوضاع در کمان گذاشته است. او
همچنان دیپلماسی را تنها چاره کار میداند. ارزیابی نتیجه این ماموریت
بهزودی ممکن میشود.انتشار شایعه استعفای
رئیسجمهوری از مقام خود آنهم در آستانه سفر به توکیو نمیتواند بیرون از
دایره تنگنظریهای ناشی از رقابتهای کشدار و ملالآور جریانهای رقیب
باشد. در واقع انتشار این خبر و تکذیبهای پس از آن، تنها به تلاش برای
کاستن و یا شکستن اعتبار «حسن روحانی» در آستانه یکی از مهمترین سفرهای
خارجی او قابل تفسیر است.
اگرچه شایعه استعفای روحانی هنگامی
باورپذیرتر نموده است که وزیرانش یک به یک در خطر استیضاح مجلس قرار
دارند؛ تریبونهای عمومی به تخریب وجهه او و دولتش از هیچ اتهامی فروگذار
نیستند؛ خط و نشانهای رقیبان سیاسی در توالی هفتههای نزدیک به برگزاری
انتخابات مجلس پررنگ و پرصداتر از گذشته شده؛ بیشترین آسیب اعتباری ناشی
از ناآرامیهای اخیر متوجه دولت و تدابیر آن در وضع ناهنجار اقتصادی است.
سرانجام اینکه برخی گسلها میان اعضای دولت و نیز متحدان اصلاحطلب او فعال
شده، اما اعلام رسمی شایعه استعفاء آن هم در این هنگام، معنا و مفهوم
ویژه دارد. ماهیت دیدار رئیسجمهوری با نخستوزیر ژاپن و گفتوگوهایی که
بنا بر گزارش منابع خبری ژاپن به پیشنهاد «حسن روحانی» انجام میشود، چرایی
انتشار این شایعه را روشن میکند.
تضعیف اعتبار حسن روحانی در
بزنگاهی که برخی احتمالات درباره امکان موثر بودن تلاشهای میانجیگرانه
ژاپن در کاستن از تنش روابط ایران و آمریکا بروز یافته، دو هدف را در بر
دارد: نخست، خنثیکردن تاثیر نقش رئیسجمهوری در هرنوع اقدام دیپلماتیک
برای برونرفت از وضع کنونی. دوم؛ بلاتکلیف نگه داشتن اوضاع تا آرایش پهنه
سیاسی کشور در ماههای آتی که با انتخابات مجلس شکل خواهد گرفت. این درحالی
است که بهگونهای کمسابقه نوعی همسویی میان برخی طیفهای وابسته به
جریانهای رقیب درباره لزوم استعفای رئیسجمهوری ایجاد شده است. بهاین
ترتیب، شایعهسازان در تلاش برای خنثیکردن پیشاپیش هر اتفاقی هستند که
ممکن است به کاستن از شدت تنش در روابط ایران و آمریکا بینجامد. آنان
میخواهند از یکسو فرصت را از حسن روحانی در انجام ابتکارهایش بگیرند و از
سوی دیگر، این فرصت را برای خود در آینده ذخیره کنند.
پرسش این است که
آیا تضعیف دولت منافع نظام سیاسی را در بر دارد یا تنها متوجه منفعت
جناحهای رقیب است؟ سادهاندیشانه خواهد بود اگر تصور شود، تضعیف دولت
دوازدهم و تقلیل جایگاه آن در داخل و خارج، بسترساز ترقی و اقبال عمومی از
رقیبانش باشد. مخالفان دولت فراموش میکنند که اکنون مردم مشکلات را تنها
از دریچه ناتوانی دولت نمیبینند؛ بلکه همه جناحها را در بروز این وضع
مسئول دانسته و از همه طرفها پاسخ روشن طلب میکنند. به این ترتیب اگر
اعتبار و کارآمدی دولت بحرانی است، رقیبان آن نیز دچار همین وضع هستند.
تلاش
برای تقلیل اعتبار رئیسجمهوری در آستانه سفر به ژاپن، نهتنها منافع نظام
سیاسی را تامین نمیکند؛ بلکه دیر یا زود رقیبان او را نیز دچار آسیب
خواهد کرد. با این حال به نظر میرسد رئیسجمهور روحانی در توکیو، آخرین
تیرهای در ترکش خود را برای سامانبخشی به اوضاع در کمان گذاشته است. او
همچنان دیپلماسی را تنها چاره کار میداند. ارزیابی نتیجه این ماموریت
بهزودی ممکن میشود.