کد خبر: ۲۳۰۶
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
استیضاح‌های پی در پی وزرا چه هدفی را دنبال می‌کند
تهدید به استیضاح رئیس جمهوری، از اکثریت انداختن کابینه با استیضاح‌های پیاپی وزرا و هر برنامه دیگری از این قبیل؛ شاید این دست طراحی‌ها آنقدرها هم در عمل عملیاتی به نظر نرسند اما فعلاً در صدر برنامه‌های مخالفان دولت قرار دارند.

احسان بداغی
خبرنگار پارلمانی
تهدید به استیضاح رئیس جمهوری، از اکثریت انداختن کابینه با استیضاح‌های پیاپی وزرا و هر برنامه دیگری از این قبیل؛ شاید این دست طراحی‌ها آنقدرها هم در عمل عملیاتی به نظر نرسند اما فعلاً در صدر برنامه‌های مخالفان دولت قرار دارند. مخالفانی که باور دارند اکثریت مجلس آینده را تصاحب خواهند کرد و چه فرصتی بهتر از این برای زیر و رو کردن پاستور، حتی قبل از انتخابات 1400. اما این سیاست فارغ از اینکه چقدر امکانپذیر است یا خیر، منجر به چه اثرات عینی در شرایط کشور خواهد شد؟ پاسخ این سؤال همان چیزی است که فعالان و ناظران سیاسی را بیشتر دچار نگرانی می‌کند.
 هشدار درباره خطر «حجتیه»
برخی نمایندگان مجلس معتقدند بیش از آنکه نفس و قوت این استیضاح‌ها مهم باشد، پیام سیاسی آنها اهمیت دارد. پیامی مبنی بر اینکه کار برای دولت از این پس سخت‌تر از قبل می‌شود. چیزی که حشمت‌الله فلاحت‌پیشه آن را در گفت‌وگو با «ایران» به گیر افتادن بیشتر دستگاه اجرایی بین تیغه‌های یک قیچی پرقدرت می‌داند که یک لبه آن را تندروهای خارجی تشکیل داده‌اند و لبه دیگرش را مخالفان داخلی. اما مهم‌تر از این فلاحت‌پیشه می‌گوید که دولت در این موقعیت تنها نیست و کل ملت ایران هم مجبور هستند تا این فشارهای تندروانه خارجی و داخلی را به موازات دولت تحمل کنند. توضیح او این گونه است: «ملت و دولت بی‌آنکه چندان توان واکنشی داشته باشند در میان این فشارها گرفتار شده‌اند. این فشارها مهم‌ترین تأثیری که گذاشته این است که نیروی عاقله اجتماعی-سیاسی در جامعه را دچار تحلیل و افت جدی کرده است.» رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی  مجلس در سخنان خود اما یک هشدار جدی هم دارد؛ بازگشت حجتیه. او می‌گوید: «اتفاقاتی که امروز در کشور می‌افتد و ادبیات سیاسی که در حال رواج در بین برخی طیف‌ها است تنها منطبق بر جنبش رفتاری جریان حجتیه قابل تحلیل و تفسیر است و به نظر من مجموعه این فشارها و از جمله فشاری که برای از کار انداختن دولت صورت می‌گیرد کاملاً آگاهانه و در چارچوب تفکر حجتیه است.»
وی سخنان و اظهارنظرهای برخی از تریبون‌داران در روزهای اخیر را از نمونه‌های جدی شدن خطر این تفکر عنوان می‌کند و می‌گوید: «حجتیه معتقد است تا چیزی از اساس و بنیان خراب نشود، امکان اصلاح آن وجود ندارد. اینکه نماینده ولی‌فقیه در یک استان بر اساس یک پیشگویی مجعول به صورت غیرمستقیم مدعی شود که در بهمن‌‌ماه رئیس جمهوری از سمت خود کنار می‌رود و دولت فرو می‌ریزد، نشانه خطرناکی است که باید جدی گرفته شود. واقعاً چه کسی می‌تواند این نوع قدرت مانور خرافات را در سیاست کشور توجیه کند؟ مهم‌تر اینکه در بین علما و فقها و بزرگان ما هم هیچ کس مدعی و معترض این نمی‌شود که آیا ارجاع یک روحانی صاحب‌منصب به چنین متنی چه نسبتی با دین و اعتقادات مذهبی اصیل دارد؟ یا اینکه چه نسبتی با درایت و تدبیر و بصیرت سیاسی دارد؟» فلاحت‌پیشه می‌گوید که تحلیل همین فضا باعث شد تا او به این نتیجه برسد که دیگر حضورش در مجلس تأثیری ندارد و از دستش کاری ساخته نیست. او می‌گوید: «به نظر من روزهای سختی پیش روی دولت و کشور است و این سختی منوط به تشکیل مجلس بعد نیست چرا که من پیش‌بینی می‌کنم همین رقابت‌های انتخاباتی پیش‌ رو با رفتاری که از طیف‌های تندرو می‌بینیم زمینه برخی از مصائب شود.»
چاله‌ای برای مجلس بعد
استیضاح‌های اخیر از جمله وزرای نفت، آموزش و پرورش و وزارت کشور و رؤیای از حد نصاب انداختن دولت،هر چند حتی برای مجلس بعدی هم قدری فانتزی به نظر می‌رسد اما گویا برای برخی از مخالفان دولت نه صرفاً یک رؤیا بلکه برنامه‌ای جدی است. احمد مازنی، نماینده تهران می‌گوید در مجلس شنیده که موافقان این ایده فارغ از وزنی که دارند سخت در پی محقق کردن چنین کاری هستند و ایده از نصاب انداختن دولت را به شکل جدی پیگیری می‌کنند. او به «ایران» می‌گوید: «ادبیاتی که علیه دولت این روزها جریان دارد ادبیاتی است که بیشتر حس انتقام سیاسی و ماهیگیری از آب گل‌آلود را به ذهن متبادر می‌کند تا دلسوزی برای منافع ملی و مصالح ملت.»
مازنی می‌گوید: «الان در جریان استیضاح وزیر کشور شاهد اتفاقات جالبی هستیم که عناصری از جریان مخالف دولت به نفع آقای رحمانی‌فضلی در حال تلاش هستند اما منطق آنها این است آقای روحانی مقصر است و ایشان باید استیضاح شود و جواب بدهد نه وزیر کشور.» به اعتقاد مازنی «با روشی که این گروه در پیش گرفته این خطر وجود دارد که تا انتخابات یک دوقطبی شدید و خشن در کشور ایجاد شود و این استعداد منحرف شدن فضای رقابت‌های انتخاباتی به سمت اغتشاش و اعتراضات خشن خیابانی را بیشتر می‌کند.» برداشت مازنی این است که تا پایان مجلس فعلی این جریان نخواهد توانست اقدام قابل توجهی برای برکناری وزرا و استیضاح آنها انجام دهد اما مسأله از دیدگاه او چیز دیگری است و این تازه ابتدای کار است؛ «به نظر من این جریان الان دارد چاله‌ای می‌کند که در دوره بعدی مجلس از آن سود ببرد. یعنی فضایی آماده می‌کند و پرونده‌ای برای استیضاح برخی وزرا و از اکثریت انداختن کابینه می‌سازد که برای مجلس بعدی نیمی از کارش را کرده باشد و چند قدم جلوتر باشد. از نظر من این تلاش‌‌ها مقدمه‌چینی برای یک فشار بی‌امان به دولت از همان روز ابتدایی مجلس بعدی است.»
بی‌دولت کردن کشور، بدون برکناری دولت
درست است که مخالفان تندرو دولت چندان بدشان نمی‌آید که عمر حضور حسن روحانی در پاستور را حتی برای یک سال هم که شده، کمتر کنند. اما به اعتقاد محمدرضا تابش، نایب رئیس فراکسیون امید آنها برنامه عینی‌تری را دنبال می‌کنند. برنامه‌ای که احتمال تحققش خیلی بیشتر از خارج کردن روحانی و مدیرانش از پاستور است. او نام این برنامه را «بی‌دولت کردن کشور در عین وجود دولت» می‌گذارد. تابش به «ایران» می‌گوید: «من معتقدم مخالفان تندرو دولت هنوز اینقدر فضا و شرایط را می‌شناسند که بدانند نه می‌توانند روحانی را برکنار کنند و نه حتی دولت را از اکثریت بیندازند. حتی شاید صددرصد هم در استیضاح‌هایی که طرح می‌کنند دنبال اجرای استیضاح نباشند و اتفاقاً کش پیدا کردن دعوای قبل از آن به نفع‌شان باشد. به نظر می‌رسد آنها می‌خواهند با این شیوه‌ها دولت را از کار بیندازند تا عملاً در عین حال که دولت حسن روحانی بر سر کار است و وزرایش سر جایشان هستند، این دولت به پایین‌ترین سطح خروجی و کارآمدی خود برسد و ما یک حالت بی‌دولتی در عین وجود دولت را تجربه کنیم.» او معتقد است: «این بهترین حالت برای مخالفان دولت خواهد بود و برای آنها برد تبلیغاتی بسیار وسیعی در راستای دیدگاه‌های پوپولیستی‌شان خواهد داشت که این دولت در عین آنکه بر سر کار است و وزرایش سر جای خودشان قرار دارند، کارآمدی ندارد.» این نماینده مجلس با اشاره به سابقه کارشکنی‌ها و سنگ‌اندازی‌ها در مقابل پای برنامه‌های دولت‌های یازدهم و دوازدهم می‌گوید: «شاید برای این جریان امکان و زمینه کارهای بزرگی چون استیضاح رئیس جمهوری و از اکثریت انداختن کابینه وجود نداشته باشد اما سابقه نشان می‌دهد آنها متأسفانه برای از کار انداختن دولت توان و بازوهای قابل ملاحظه‌ای دارند که بخشی از مقصود آنها را محقق می‌کند.»
سیاست‌ورزی منهای منافع ملی
جز این یک تفسیر احتمالاً تفاسیر بسیار بیشتری هم درباره آنچه که این روزها در اردوگاه مخالفان دولت برای مواجهه با دستگاه اجرایی کشور برنامه‌ریزی می‌شود، وجود دارد. اما همه این تفاسیر در یک نقطه به هم خواهند رسید؛ اینکه چنین عملیات سیاسی در راستای منافع کشور نیست و البته مهم‌تر از آنها در شرایط فعلی و با توجه به رخدادهایی که تجربه کردیم، می‌تواند منجر به آثاری ضدامنیتی در کشور شود.
 حشمت‌الله فلاحت‌پیشه این وضعیت را به یک «رفتار انتحاری» تشبیه می‌کند و می‌گوید: «در مناسبات سیاسی و اجتماعی کشور این رفتارها در شرایط فعلی مانند جاسازی مین و دینامیت در میان شکاف‌هاست که می‌توانند در یک لحظه همه چیز را فرو بپاشند.» احمد مازنی این رفتار را مصداق «آتش زدن قیصریه به خاطر یک دستمال می‌داند» و تابش هم می‌گوید: «تنها گمشده رفتاری که مخالفان دولت آغاز کرده‌اند، در نظر گرفتن منافع ملی و مصالح نظام است.»
نام:
ایمیل:
* نظر: