عراق، روزهای پرحادثهای را پشت سر میگذارد. ویژگی حوادث دو ماه اخیر عراق اینست که هنوز معلوم نیست صحنهگردان اصلی کیست.
بسمالله الرحمن الرحیم
عراق،
روزهای پرحادثهای را پشت سر میگذارد. ویژگی حوادث دو ماه اخیر عراق
اینست که هنوز معلوم نیست صحنهگردان اصلی کیست. کاملاً مشخص است که
آمریکا، عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی هرکدام در این ماجرا سهمی دارند
ولی عجیب اینست که هنوز خود مسئولان امنیتی عراق نتوانستهاند هسته اصلی
فعال در بغداد را که اغتشاشات را جهتدهی میکند شناسائی کنند و از
برنامههایش سر در بیاورند.
اتفاقاتی که در نقاط مختلف عراق میافتد،
معلوم نیست اجزاء یک برنامه مهندسیشده باشند و اگر چنین باشد هنوز مهندس
آن دقیقاً شناسائی نشده است. همین سردرگمیها باعث شده مسئولان نتوانند
جلوی حوادث تلخ را بگیرند و آشوبها را مهار کنند. وضعیت بقدری بغرنج است
که حتی بالاترین شخصیتهای سیاسی عراق ابراز شگفتی میکنند و آشکارا
میگویند از این حوادث به تنگ آمدهایم و هرچه زودتر باید به آن خاتمه داده
شود.
کشته شدن یک جوان در بغداد در مقابل خانه خودش، هرچند با روایات
گوناگون نقل شده، ولی نشانه بسیار بدی است که خبر از قرار گرفتن عراق در
آستانه یک جنگ داخلی میدهد. از میان احتمالات متعددی که درباره نقشه
دشمنان عراق وجود دارد، جنگ داخلی محتملترین است، همان چیزی که دو هفته
قبل حضرت آیتالله سیستانی هشدارش را دادند و در کنار آن از بازگشت استبداد
به عراق سخن گفتند.
به نظر میرسد نقشه کلی صحنهگردانان خارجی برای
عراق اینست که این کشور را به دیکتاتوری سابق برگردانند، درست مانند زمان
صدام. در یک رژیم دیکتاتوری، ایفای نقش برای آمریکا و صهیونیستها و ارتجاع
منطقه درباره سرنوشت عراق آسان خواهد بود. در آن شرایط، مردم عراق برای
تعیین سرنوشت خود نمیتوانند نقشی ایفا کنند و صحنه برای نفوذ دولتهائی که
منافع نامشروع و اهداف شوم خود را در این کشور دنبال میکنند کاملاً آماده
خواهد بود.
در این میان آنچه مایه تاسف و موجب تعجب است اینست که احزاب
و گروههای شیعه به جان همدیگر افتادهاند و بنیان قدرت خود را در معرض
نابودی قرار دادهاند. عراق، در گذر تاریخ همواره با مشکلات زیاد حکومتی
مواجه بود و در این مقطع که مردم این کشور با دادن شهدای بسیار و مجاهدات
فراوان توانستهاند به ثباتی نسبی و حکومتی مردمی و متکی بر آراء آحاد
جامعه برسند، فقط یک تلاش همگانی این وضعیت را حفظ میکنند. متاسفانه
فعالان سیاسی و احزاب شیعه که باید بیش از دیگران از این نعمت پاسداری
نمایند، به جان همدیگر افتاده و زمینه را برای زوال این نعمت فراهم
ساختهاند. این، درست همان چیزی است که دشمنان مردم عراق میخواهند. آمریکا
و صهیونیستها و ارتجاع منطقه خواهان هرج و مرج در عراق هستند تا زمینه
برای نفوذ آنها و ایجاد دیکتاتوری فراهم شود. متاسفانه این خواسته شوم آنها
به دست خود احزاب در حال تحقق است.
آن گروه تندرو که با به دست آوردن
تعدادی از کرسیهای مجلس احساس قدرت میکنند و خود را در موضع تصمیمگیرنده
اصلی برای کشور عراق میداند، به این نکته توجه نکرده که با زیادهخواهی و
قربانی کردن این و آن در برابر خواستههای خود نمیتواند به حاکم مطلق
تبدیل شود. این روش تاکنون فقط به ایجاد هرج و مرج و میداندار شدن دشمنان
مردم و دشمنان دموکراسی در عراق منجر شده است. این وضعیت اگر ادامه پیدا
کند، بر سر عراق همان خواهد آمد که اکنون در لیبی جریان دارد، یعنی جنگ
داخلی.
عراق، موقعیت مهم و حساسی در منطقه دارد و دشمنان خارجی به آن
چشم طمع دارند. آنها منتظر فرصت مناسب هستند تا این کشور را به شرایط قبل
از سقوط صدام برگردانند. تنها راه جلوگیری از تحقق این خواسته دشمنان عراق
اینست که احزاب و فعالان سیاسی و سران عشایر از تمام طوایف و مذاهب دست به
دست همدیگر بدهند و با محور قرار دادن رهنمودهای مرجعیت، راه را بر
توطئهها ببندند و کشور را از بحران کنونی نجات دهند.