کانیا آن موقع دو سال و نیمش بود. یک لباس سفید گیپور با دامن پف دار، تنش بود. از یک سمت کانکس به سمت دیگر ميدوید و از دیدن میهمانهای متنوعی که از همه شهرهای ایران به روستای زلزله زده تپانی، آمده بودند کیفور ميشد.
ما هنوز توی کانکسیم
کانیا آن موقع دو سال و نیمش بود. یک لباس سفید گیپور با دامن پف دار، تنش
بود. از یک سمت کانکس به سمت دیگر ميدوید و از دیدن میهمانهای متنوعی که
از همه شهرهای ایران به روستای زلزله زده تپانی، آمده بودند کیفور ميشد.
در میانه اسباب و اثاثیه نجات یافته از آوار زلزله، به عروسکی ميمانست که
گمان ميکرد ماندن در آن خانه آهنی کوچک، موقتی است. حالا که دو سال از
آمدن زلزله ميگذرد، مادرش ميگوید: «ما هنوز توی کانکسیم؛ یک عده خیر و
پیمانکار و اینها که ما نميدانیم برنامهها و روابطشان چیست آمدند یکسری
دیوار بالا بردند و بی هیچ سقفی گذاشتند رفتند.»
اهالی روستای تپانی
که شغل اصلی شان کشاورزی بوده، حالا دو سال است دُعا ميکنند زمستان که
ميشود باران نبارد که توی کانکس اذیت نشوند.
کانکسهای اجارهای
دو سال از زلزله کرمانشاه که کانونش ازگله بود و در سرپل ذهاب به سطح
زمین نزدیک شد، ميگذرد. در محله فولادی همان جایی که زلزله آمد؛ همان زمین
نرم کشاورزی، دارند خانه ميسازند. البته خانهها تکمیل نشدند؛ یک عده که
مستاجر بودند یا به شهرهای دیگر رفتهاند یا در کانکسهای اجارهای زندگی
ميکنند؛ نرخی حدود ۳۰۰ هزار تومان در ماه. دو سال پیش در مناطق زلزله زده
کرمانشاه، بحث وامهای ۵۰، ۲۰ و ۳۰ میلیونی مطرح بود؛ یک عده وام را گرفته
بودند و شاید به عنوان کمک هزینه برای ساخت خانه از آن استفاده کرده بودند
چون با این ارقام حتی دو سال پیش و قبل از این که تحریمها و گرانی به اوج
برسد نميشد خانه ساخت، چه برسد به حالا. در این مدت، مسکن مهرها را کم و
بیش دستی کشیدهاند تا دوباره اهالی بروند و زندگی کنند و یک عده هم هنوز
توی کانکسهایشان نشستهاند.
آتش سوزی در کانکس و معضل موش
اهالی روستاهای زلزله زده ميگویند خودشان حمام و دستشویی درست کرده اند و
الان تنها مشکلشان خانه است؛ آنها دیگر خسته شدهاند و دلشان ميخواهد در
خانه زندگی کنند. کانکس نشینی در سرما و گرما مشکلات زیادی را برایشان به
همراه داشته. ميگویند سابقه داشته در سرما به دلیل استفاده از بخاری برقی،
برق روستا دچار مشکل شده و آتش سوزی راه افتاده. برای همین از چراغ
علاءالدین استفاده ميکنند.
آنها از موشهایی حرف ميزنند که با آمدن
زلزله از زیر خاک بیرون آمدند و هنوز تو نرفتهاند و همین طور لا به لای
کانکسها ميچرخند.
مدرسههایشان کانکس است
اگر کپر نباشد
اهالی روستا که مدرسه شان هم خراب شده، صبح به صبح بچههایشان را روانه
کانکس ميکنند و البته این مشکل اصلی شان نیست؛ برای نمونه، بخشهایی از
ایران مثل بلوچستان، خیلی وقت است مدرسههایشان کانکس است اگر کپر نباشد.
کارشناسان شهری تايید ميکنند در شهر بَم که زمستان ۸۲ زلزله آمد، مردمی
هستند که هنوز در کانکس زندگی ميکنند و این کانکس نشینی چند دههای ميشود
که اصلا به سبکی از زندگی بدل شده. مردمانی که به نظر ميرسد برای مدتهای
طولانی و شاید برای همیشه کانکس خواب شده اند، ميگویند ندارند قسط
وامهایی را بدهند که قرار است به آنها تعلق بگیرند.
آمار بیکاری
پیش از زلزله هم در کرمانشاه بالا بوده. با افزایش تورم و بالارفتن قیمت
بنزین و به دنبال آن قیمت سایر اقلام، حتما اجاره بهای کانکسها هم افزایش
خواهد داشت و شاید نگرانی کانکس نشینهای اجاره این روزها این باشد که همین
چهارپاره آهن را هم از دست بدهند! سوتیتر: آمار بیکاری پیش از زلزله هم در
کرمانشاه بالا بوده. با افزایش تورم و بالارفتن قیمت بنزین و به دنبال آن
قیمت سایر اقلام، حتما اجاره بهای کانکسها هم افزایش خواهد داشت و شاید
نگرانی کانکس نشینهای اجاره این روزها این باشد که همین چهارپاره آهن را
هم از دست بدهند.