کد خبر: ۲۱۵۴
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
فراز و نشیب‌های اعتراضات چند دهه گذشته در ایران بررسی شد‌
پژوهشگر حوزه امنیت و سیاست بین‌الملل: اعتراضات در ایران در طول چهل سال گذشته فراز و نشیب‌های زیادی داشته که از جهات مختلف قابل تحلیل و بررسی است.

مصطفی نجفی – پژوهشگر حوزه امنیت و سیاست بین‌الملل: اعتراضات در ایران در طول چهل سال گذشته فراز و نشیب‌های زیادی داشته که از جهات مختلف قابل تحلیل و بررسی است. در این میان، از دهه ۷۰ تاکنون دوره‌های اعتراضی‌۱۰ ساله‌ای را تجربه کرده‌ایم که قصد نداریم در اینجا به صورت خاص به آنها بپردازیم. اما جنس این اعتراضات، میزان خشونت اعمالی در آنها، خواسته‌های معترضان در هر دوره و همچنین جغرافیا و رهبری اعتراضات تفاوت‌هایی با دوره‌های پیشین داشته است که در این نوشتار به دنبال یک مقایسه اجمالی و نتیجه‌گیری از اعتراضات آبان 98 هستیم.
اعتراضات تیرماه ۱۳۷۸
اعتراضات تیرماه 78 را باید نخستین اعتراض سیاسی موثر در دوران پسا‌انقلاب در‌نظر گرفت. اعتراضاتی دانشجویی که زمینه اعتراضات دانشجویی و سیاسی بعدی در دانشگاه‌ها را فراهم آورد.
جنس اعتراضات: جنس اعتراضات تیرماه ۱۳۷۸ سیاسی و دانشجویی بود که جریانات سیاسی نیز به دنبال استفاده از این اعتراضات برای پیشبرد اهداف سیاسی خود بودند.
ترکیب جمعیتی معترضان: با توجه به اینکه جنس اعتراضات در تیرماه ۱۳۷۸ سیاسی بوده، ترکیب جمعیتی معترضان نیز خاص و متشکل از جامعه دانشگاهی و تا حدودی طبقه متوسط در حال رشد تهران بود.
جغرافیای اعتراضات: جغرافیای اعتراضات تیرماه ۷۸ یک جغرافیای محدود اما تاثیرگذار بود. اعتراضاتی که محدود به تهران و تبریز و به صورت محدودتر منحصر به دانشگاه تهران و تبریز بود.
خشونت اعمالی: خشونت اعمالی در این اعتراضات علی‌رغم جغرافیای محدود آن، گسترده نبود. در‌واقع‌ اگرچه‌ تعدادی از دانشجویان کشته و زخمی شدند اما خشونت‌ها گسترده نبود. نکته دیگر آنکه خشونت اعمالی بیش از آنکه دو طرفه باشد، یکطرفه و از سوی نیروهای امنیتی بود.
رهبری اعتراضات: اعتراضات دانشجویی ۷۸ را مشخصاً قشر دانشجو رهبری کردند. جریانات سیاسی و به ویژه جریان اصلاحات تلاش و شاید رغبتی برای حمایت و رهبریت این اعتراضات به نمایش نگذاشت.
اعتراضات سال ۸۸
اعتراضات پسا‌انتخابات در ۱۳۸۸ اعتراضات ۱۰ ساله بعد بود که تاثیر زیادی بر فضای سیاسی کشور گذاشت و پیامدهای شگرفی نیز بر جریان قدرت در کشور برجای گذاشت.
جنس اعتراضات: جنس اعتراضات ۸۸ نیز مانند اعتراضات ۷۸ سیاسی بود و مطالبات معترضان نیز انتخاباتی بود. در‌واقع‌ معترضان تحت‌تاثیر نتایج انتخابات وارد خیابان شدند و دست به اعتراض زدند.
ترکیب جمعیتی معترضان: ترکیب جمعیتی معترضان نیز طبیعتاً متاثر از جنس اعتراضات بود. با این حال، ترکیب جمعیتی این اعتراضات بسیار گسترده‌تر از اعتراضات ۷۸ بود. علاوه بر جامعه دانشجویی و دانشگاهی کشور، طبقه متوسط جامعه و سایر جریانات خاموش که تا پیش از این از فعالیت سیاسی منع شده بودند یا خودشان کنار رفته بودند نیز وارد عمل شدند.
جغرافیای اعتراضات: جغرافیای اعتراضات ۸۸ نیز تفاوت‌هایی با اعتراض ۷۸ داشت. همانگونه که عنوان شد، اعتراضات ۷۸ منحصر در جغرافیای محدودی بود که فراتر از دانشگاه تهران و کوی دانشگاه نرفت. اما جغرافیای اعتراضات ۸۸ گسترده‌تر، متنوع‌تر و وسیع‌تر بود به گونه‌ای که دامنه این اعتراضات، کل تهران و اکثریت کلانشهرهای ایران را در‌برگرفته بود. این در حالی است که شهرهای کوچک در مدار این اعتراضات قرار نگرفته بود.
خشونت اعمالی در اعتراضات: خشونت اعمالی در اعتراضات ۸۸ طبیعتاً گسترده‌تر از سال ۷۸ بود. تنها تفاوت عمده به دو‌طرفه بودن خشونت برمی‌گردد. با این حال، باید توجه داشت که با توجه به جغرافیا و جمعیت گستره، حجم خشونت‌ها وسیع و غیر‌قابل کنترل نبود.
رهبری اعتراضات: این اعتراضات با توجه به منشا آن، رهبری مشخصی داشت. دو کاندیدای معترض و جریان اصلاحات رهبری این اعتراضات را بر‌عهده داشتند.
اعتراضات دی ماه ۹۶
اعتراضات دی ماه ۹۶ تفاوت‌های بنیادین و اساسی با اعتراضات سال‌های ۷۸ و ۸۸ داشت که هم از حیث جنس و هم ترکیب جمعیتی و جغرافیای اعتراضات این تفاوت محسوس بوده است. این اعتراضات نظام سیاسی را در‌مورد چگونگی آن با چالش جدی مواجه کرد. بدین جهت که جنس و جمعیت و جغرافیای آن جدید و تحول‌ساز بود.
جنس اعتراضات: جنس اعتراضات دی ماه ۹۶ نه سیاسی که مشخصا اقتصادی بود. در‌واقع‌ برخلاف اعتراضات ۷۸ و ۸۸ که ماهیتی سیاسی داشت، اعتراضات ۹۶ اقتصادی و معیشتی بود به گونه‌ای که شعارها غالبا اقتصادی بوده اما رفته‌رفته رنگ و بوی سیاسی نیز به خود گرفت.
ترکیب جمعیتی معترضان: این اعتراضات خصوصیت متفاوت و برجسته‌ای نسبت به اعتراضات گذشته داشته و آن هم ترکیب جمعیتی معترضان بود‌ به گونه‌ای که اقشار فقیر، متوسط رو به ضعیف و دهک‌های پایین جامعه اصلی‌ترین و عمده‌ترین گروه‌های مرجع اعتراضی در این اعتراضات بودند. نکته مهم آنکه، گروه‌های مرجع اعتراضی پیشین در یک اغمای سیاسی رفته‌اند و نقش برجسته‌ای در این اعتراضات نداشته‌اند. شاید بهتر است بگوییم فقرا و به حاشیه‌رفتگان در سایه سکوت گروه‌های سیاسی پیش روی گذشته به پا‌ خاسته‌اند که این می‌تواند هم برای گروه‌های سیاسی، هم نظام سیاسی و هم امنیت وجودی کشور تبعات جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد.
جغرافیای اعتراضات: جغرافیای اعتراضات نیز به شکل معناداری تغییر یافته است. در حالی که اعتراضات ۷۸ محدود به تهران و کوی دانشگاه بود و اعتراضات ۸۸ به تهران و شهرهای بزرگ محدود شد، اعتراضات دی ماه ۹۶ یک غافلگیری بزرگ در جغرافیای اعتراضی به همراه داشت. برخلاف دو دوره اعتراضی پیشین، اعتراضات دی ۹۶ حاشیه شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک را در‌برگرفت که برای نظام سیاسی معنادار، هشدارآمیز و خطرناک تلقی شد. تغییر جغرافیای اعتراضات حاصل تغییر جنس و ترکیب جمعیتی اعتراضات است.
خشونت اعمالی در اعتراضات: به نظر می‌رسد اعتراضات دی ماه ۹۶ شکل جدیدی از اعتراضات در کشور بود که با توجه به جنس، جمعیت و جغرافیای جدید اعتراضی، خشونت بارزتر از اعتراضات گذشته بود. خشونتی دوطرفه از سوی نیروهای امنیتی و معترضان که بیش از هر زمانی عریان‌تر بود. نکته مهم آنکه، خشونت اعمالی از سوی معترضان بسیار بیشتر و عیان‌تر از اعتراضات گذشته بود.
رهبری اعتراضات: اعتراضات گذشته رهبری مشخص داشت؛ شاید به این جهت که سیاسی بود. اما اعتراضات دی ماه ۹۶ رهبری مشخص نداشت چراکه جنسی اقتصادی داشت و هیچ کدام از جریانات سیاسی تمایلی به پذیرش رهبری این اعتراضات را نداشتند. شاید به این دلیل که هر‌کدام از این جریانات خود یکی از مسببین وضعیت اقتصادی کشور هستند! بسیاری از ناظران یکی از عوامل خشونت‌بار بودن این اعتراضات را در همین فقدان رهبری مشخص یا اصطلاحا «بی سر» بودن آن می‌دانند.
اعتراضات آبان ۹۸
اعتراضات آبان ۹۸ که در واکنش به افزایش قیمت بنزین در بسیاری از استان‌ها و شهرهای کشور به وقوع پیوست، اگرچه از جنس اعتراضات دی ماه ۹۶ بود، اما تفاوت‌های عمده‌ای با آن داشت. اعتراضاتی که دامنه تخریب و خشونت آن فراتر از اعتراضات دی ماه ۹۶ رفت و اذهان بسیاری از مقامات و نخبگان سیاسی و دانشگاهی را به خود مشغول کرده است.
جنس اعتراضات: جنس اعتراضات مشخصا اقتصادی و ناشی از افزایش قیمت بنزین بود. به نظر می‌رسد، این اعتراضات با تفاوت‌هایی ادامه اعتراضات دی ماه بود و افزایش قیمت بنزین پیشران اصلی وقوع آن بود.
ترکیب جمعیتی معترضان: اقشار ضعیف، حاشیه‌نشینان شهرهای بزرگ، جمعیت ضعیف شده شهرهای کوچک و متوسط و گروه‌های غیر‌همسو با سیستم سیاسی که تمایل به خشونت برای تغییر دارند ترکیب جمعیتی این‌ اعتراضات را شامل می‌شوند. به نظر می‌رسد‌ در مقایسه با دی ۹۶، گروه‌ها و افراد بیشتری هر‌چند‌ پراکنده، تمایل به فعالیت اعتراضی و حتی خشونت‌بار از خود نشان‌ دادند. تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها و همچنین تخریب و آتش زدن بانک‌ها، مراکز دولتی، خصوصی و فروشگاه‌ها و... نسبت به دوره‌های گذشته قابل توجه بود.
جغرافیای اعتراضات: جغرافیای اعتراضات آبان ۹۸ گسترده و متنوع‌تر و شاید بتوان گفت پراکنده‌تر از قبل بود. حاشیه شهرهای بزرگ، جمعیتی ناراضی و معتقد به خشونت برای تغییر در شهرهای کوچک و بسیاری از جاهایی که تا پیش از این فعالیت اعتراضی ملموسی نداشتند به جغرافیای اعتراض اضافه شدند.
خشونت اعمالی در اعتراضات: خشونت‌ها در اعتراضات آبان بیش از هر زمانی ملموس بود. خشونتی دو‌سویه از طرف نیروهای امنیتی و انتظامی از یک سو و معترضان از سوی دیگر. با این حال، خشونت اعمالی از سوی معترضان رشد قابل ملاحظه‌ای نسبت به اعتراضات گذشته داشت به گونه‌ای که شاید بتوان گفت معترضان گوی سبقت را از نیروهای امنیتی ربودند!
رهبری اعتراضات: مانند اعتراضات دی ماه دو سال پیش، اعتراضات آبان امسال نیز بدون رهبر و بی‌سر بود. شاید تداوم بی‌سر بودن این اعتراضات خشونت را بیشتر کرده است. شاید بسیاری از بازیگران خارجی و اپوزیسیون خارج‌نشین از این بی‌سر بودن بدشان نیاید!
جمع‌بندی و پیشنهادها
نخست: به نظر می‌رسد در حال حرکت به سمت «توازن خشونت» میان معترضان و نیروهای امنیتی هستیم. این توازن می‌تواند منجر به وخامت بیشتر اوضاع در اعتراضات احتمالی بعدی شود. در اینجا مقصود از توازن خشونت توان اعمال زور یکسان نیست بلکه بیشتر به معنای تمایل به اعمال خشونت متقابل است که در اعتراضات آبان به صورت ملموسی از سوی معترضان خود را نشان داد به گونه‌ای که بنا‌بر گزارش وزیر کشور بیش از ۵۰ پایگاه و پاسگاه نظامی مورد حمله قرار گرفت و ۳۴ آمبولانس، ۷۳۱ بانک، ۱۴۰ مکان عمومی، ۹ مرکز مذهبی، ۷۰ پمپ بنزین، ۳۰۷ خودروی شخصی، ۱۸۳ خودروی نظامی و ۱۰۷۶ موتور‌سیکلت شخصی آتش زده یا تخریب شد.
دوم: دوره‌های اعتراض کوتاه‌تر و خشونت‌بار‌تر شده‌اند. این زنگ خطری است که به صدا درآمده و باید آن را جدی گرفت. اعتراضات گذشته هر ده سال یکبار اتفاق می‌افتاد اما اکنون با دوره‌های اعتراضی یک ساله و دو ساله روبه‌رو هستیم.
سوم: الگوی اعتراض تغییر یافته است. مردم احساس می‌کنند جریانات سیاسی نمی‌توانند پاسخگوی مطالبات آنها باشند. خودشان دست به کار شده‌اند. دیگر نه جریانات سیاسی تمایلی به رهبری اعتراضات دارند و نه مردم می‌توانند به آنها اعتماد کنند. این مسئله احتمال افزایش خشونت را تقویت می‌کند.
چهارم: با این حال، دور از انتظار نیست که در یک برهه زمانی یکی از جریانات سیاسی کشور برای تثبیت قدرت خود یا افزایش قدرت چانه‌زنی در ساختار سیاسی به سمت این معترضان جدید گرایش هدفمند پیدا کنند. در‌واقع‌ در یک نقطه‌ای یکی از جریانات به این معترضان بدون‌ سر و رهبری وصل شود. بدون تردید این اتفاق می‌تواند وضعیت جدیدی در کشور ایجاد کند؛ وضعیتی که احتمالا مطلوب نخواهد بود. توصیه می‌شود هیچ جریان سیاسی قانونی حداقل تا ۵ سال آینده از ساختار قدرت حذف نشود!
پنجم: باید برای معضل حاشیه‌نشینی کاری کرد. چراکه مرکز ثقل اعتراضات آبان مناطق حاشیه‌نشین شهرهای بزرگ و متوسط بودند. بخش عمده‌ای از خشونت انتقال یافته به اعتراضات اخیر ناشی از خشونت‌های اجتماعی مناطق حاشیه‌نشینی است که آماده تولید و تکثیر خشونت در هر زمان و مکانی هستند؛ مناطقی که در فقر و محرومیت عمیقی به سر می‌بردند.
در‌نهایت: نظام سیاسی باید به جامعه برگردد، نبض جامعه را خوب بگیرد و به مطالبات آنها به ویژه مطالبات اقتصادی، معیشتی و رفاهی توجه عملی و نه شعاری داشته باشد. واقعیت آن است که «توازن اعتماد» میان مردم و سیستم سیاسی به هم خورده و توازن خشونت و بی‌اعتمادی جای آن را گرفته است. دهه اول انقلاب دهه تثبیت «توازن اعتماد» میان جامعه و سیستم سیاسی بود و به نظر می‌رسد دهه سوم و چهارم دهه از بین رفتن آن توازن و جایگزینی «‌توازن خشونت» است. پیشران اصلی اعتماد در آن زمان، جنگ و دفاع مقدس و تهدیدات و ارزش‌های مشترک بود و پیشران خشونت فعلی، نابسامانی اقتصادی و مدیریتی کشور و محرومیت و فقر مشترک است که امان همه را بریده است.
نام:
ایمیل:
* نظر: