مروز زادروز پدر است و 61 سال پیش در دیروزی پسر به دنیا آمده. هر دو در جامعه هنر شناخته شدهاند؛ اولی در عرصه بازیگری و دومی در عرصه موسیقی: جمشید و نادر مشایخی. جمشید مشایخی بازیگر بلندآوازه ایران ششم آذرماه 1313به دنیا آمد.
کوروش شیرازیان-امروز
زادروز پدر است و 61 سال پیش در دیروزی پسر به دنیا آمده. هر دو در جامعه
هنر شناخته شدهاند؛ اولی در عرصه بازیگری و دومی در عرصه موسیقی: جمشید و
نادر مشایخی. جمشید مشایخی بازیگر بلندآوازه ایران ششم آذرماه 1313به دنیا
آمد. کسانی که با او تجربه همنشینی و گفتوگو داشتند، با روحیات و خلق و
خوی او آشنا بودند. او امروز در میانمان نیست، اما پسرش نادر همچنان
خاطراتش را با جذابیت بازگو میکند. به قول نادر مشایخی «او برای همه
جوانهای ایران حس پدری داشت.»
این آهنگساز شناختهشده، درباره پدرش
حرفهای جالبی دارد و میگوید: «جمشید مشایخی تنها پدر من نبود. او دوست
داشت همه جوانان ایران در شادی و خوشحالی روزگار را سپری کنند. او مرا با
زورخانه آشنا کرد و باعث شد عاشق مرامهای مرسوم در فضاهایی اینچنین بشوم.
او از من یک ایرانی ساخت.»
اما دیروز زادروز نادر بود. اتفاق جالبی
باید باشد؛ اینکه تاریخ تولد پسر و پدر یک روز با هم فرق کند. نادر مشایخی
که دیروز اولین سال از هفتمین دهه زندگی را بهپایان برد، میگوید:«آرزوهای
زیادی دارم. یکی از این آرزوهایم ساخته شدن یک سالن موسیقی در ایران است
که همه گونههای این هنر را بشود در آن اجرا کرد؛ سالنی که فقط مخصوص اجرای
موسیقی باشد نه چیز دیگری؛ جایی که مردم با حضور در آن بتوانند به خوبی حس
کنند که واقعاً موسیقی چیست؟ سالنی که مردم واقعاً بتوانند از شنیدن
موسیقی در آن لذت ببرند.»
البته از میان آرزوهای پرتعدادش یکی دیگر را
هم بر زبان میآورد: «یکی دیگر از آرزوهایم این است که در خانه موسیقی
مجتمعی ساخته شود برای آرشیو کردن آثار مختلف موسیقایی تا این امکان برای
جوانان ایجاد شود که به آنجا بروند و بیاموزند.»
ظاهراً همه خواستههایش
دوروبر موسیقی میچرخد. وقتی قرار است درباره خواستهای شخصی هم بگوید،
این کلمات را بر زبان میآورد:«کاش بتوانم اپرای ملکوت را به فارسی بنویسم.
پیشازاین اپرای ملکوت را به آلمانی نوشتهام اما امروز آرزو دارم بتوانم
آن را به فارسی بنویسم و روی صحنه ببرم.»
او قرار است دی ماه امسال در
تالار وحدت به روی صحنه برود. بخش اول کنسرت نادر، روی صحنه رفتن قطعاتی
ساخته کوشا میرزایی است و در بخش دوم قطعاتی از خودش را رهبری میکند.
این
روزها سرگرم بازنویسی نهایی پارتیتور آن اجراست تا هرچه زودتر تمرین را با
ارکستر آغاز کند. به قول خودش هنوز مثل جوانها فکر میکند؛ درست همچون
روزهایی که برای فراگیری موسیقی راهی وین شد. مثل پدرش دغدغه مردم را دارد.
میگوید:
«راه پیشرفت درجامعه فرصت دادن به آدمهاست تا حرفهایشان را بزنند.»
از
همین منظر امروز و اکنون جامعه ایران دلگیرش میکند. اگر همچون بقیه پسرها
فرقهای زیادی با پدرش دارد، اما لااقل یک جا شبیه اوست: «کاش حال و روز
مردم خوب بشود».