کد خبر: ۲۰۶۹
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۹
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
شاید امثال نگارنده ده‌ها بار آخرین پیام حضرت امام به مناسبت سالگرد تشکیل بسیج مستضعفین را خوانده باشند. (۲ آذر ۱۳۶۷)، اما به ذهن‌شان خطور نکرده باشد که آن سفر کرده سه ماه پس از پایان جنگ سخت و نظامی، فرمانی را برای جنگ آینده صادر کرده است که فرماندهان، روش مبارزه و اهداف آن کاملاً متفاوت خواهد بود؛ فرمانی که از سلاح نظامی در آن خبری نیست.

شاید امثال نگارنده ده‌ها بار آخرین پیام حضرت امام به مناسبت سالگرد تشکیل بسیج مستضعفین را خوانده باشند. (۲ آذر ۱۳۶۷)، اما به ذهن‌شان خطور نکرده باشد که آن سفر کرده سه ماه پس از پایان جنگ سخت و نظامی، فرمانی را برای جنگ آینده صادر کرده است که فرماندهان، روش مبارزه و اهداف آن کاملاً متفاوت خواهد بود؛ فرمانی که از سلاح نظامی در آن خبری نیست. امام بسیج جدیدی را ترسیم می‌کند که بلافاصله باید وارد جنگ دیگری شود. اینکه چرا حضرت امام در دوم آذر ۱۳۶۷ فرمان جنگ نرم را صادر کردند به این دلیل بود که مدل مفهومی او از روابط بین‌الملل و سنت‌های ثابت الهی از این مدل الهام می‌گرفت که: «جنگ ما جنگ حق و باطل بود، این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد» پس اکنون که از جنگ هشت ساله و تجزیه‌طلبی دوساله - قبل از آن- بیرون آمده‌ایم ما را ر‌ها نخواهند کرد: «چه بخواهیم و چه نخواهیم استکبار و صهیونیست‌ها در تعقیب‌مان خواهند بود تا حیثیت مکتبی‌مان را لکه‌دار نمایند.» بدین طریق امام می‌دانست که «تا کفر و شرک هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم»؛ بنابراین ۳۱ سال پیش در افق شهودی خویش دریافته بود که ما به‌زودی وارد جنگ دیگری خواهیم شد که سلاح آن «شبهه»، «افتخارزدایی از نظام»، «رقابت رفاه و مبارزه» و سبک آن «فتنه» است. اردیبهشت امسال که پس از سرنگونی پهپاد امریکا و تنش‌های حداکثری، به جنگ نظامی وارد نشدیم، نشان داد که امام در سال ۶۷ امروز را به‌درستی می‌دیده‌اند که جنگ آینده جنگ بدون اسلحه و سلاح فیزیکی است. به همین دلیل سه‌ماه پس از پایان جنگ، قالب‌های سازمانی بسیج را از گردان و لشکر و کلاشینکف و خمپاره به سمت جنگ اعتقادی-فکری برد و فرماندهان این جنگ را از پادگان‌ها به حوزه علمیه و دانشگاه منتقل کرد که «امروز یکی از ضروری‌ترین تشکل‌ها بسیج دانشجو و طلبه است» و چهار مأموریت غیرنظامی –جنگ نرم-را برای آنان تعریف کرد: ۱- حل مسائل اعتقادی بسیجیان به عهده این دو پایگاه بزرگ علمی است ۲- ترسیم چارچوب‌های اسلام ناب محمدی برعهده این دو است ۳- پاسداری از اصل تغییرناپذیر نه شرقی و نه غربی به عهده نخبگان این مراکز است ۴- با همه وجود در مراکزشان از اسلام و انقلاب دفاع نمایند. آیا دفاع از انقلاب و اسلام در «مراکزشان» به وسیله اسلحه و تیر و توپ باید انجام می‌شد که تا سه ماه قبل از آن در جبهه نظامی مشغول بودند؟ پس امام بسیج را به سمت جنگ نرم برده بود و می‌دانست که اگر چارچوب‌های اسلام ناب محمدی (ص) (بخوانید اسلام سیاسی اهل بیت پیامبر) ترسیم نشود، فردا گرفتار کسانی خواهیم شد که «مروج اسلام امریکایی‌اند و دشمن رسول‌الله». شاید حزب‌الله به معنی امروزی آن، پیام امام را درک نکرد به همین دلیل حتی بسیج دانشجویی تا هشت، نه سال بعد هنوز باید در بیرون از دانشگاه رفتار سازمانی نظامی می‌کرد و لباس نظامی می‌پوشید و به میدان تیر می‌رفت و اصلاً در دانشگاه مأموریتی نداشت و اگر هم می‌داشت، از درون به رسمیت شناخته نمی‌شد. حال آنکه پیام امام در دسترس همه بود، اما گویی کسی آن را نمی‌فهمید. امام سه ماه پس از جنگ نفرمودند اگر همه به سلاح نظامی بسیجی مسلح باشند کشور از تهدید دور خواهد شد که به تفکر بسیجی اولویت دادند: «اگر تفکر دلنشین بسیجی بر کشوری طنین‌انداز شد چشم طمع دشمنان از آن دور خواهد شد والا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند». آیا امروز هر لحظه منتظر حادثه نیستیم؟ اگر هستیم باید بپذیریم که کسانی عامدانه یا غافلانه درصدد دور کردن جامعه از تفکر دلنشین بسیجی‌اند. افتخار انقلاب اسلامی این است که بنیانگذار آن در کوران مبارزه برای انقلاب اسلامی هیچ موقع سلاح را تجویز نکرد و در جنگ هشت ساله نیز فرمود: «جنگ ما جنگ ایمان و عقیده است و مرز و جغرافیا نمی‌شناسد... ما بر سر مرز و جغرافیا با کسی دعوا نداریم.» و سه ماه پس از پایان جنگ نیز شیپور جنگ اعتقادی-فکری را به صدا درآوردند. اما گویی کسانی که از جهاد اصغر برگشته بودند هنوز فضای جدید را باور نکرده بودند و تا امثال عبدالکریم سروش عریان به میدان نیامدند، مفهوم جنگ اعتقادی را متوجه نشدند و سال‌ها گذشت و فضای مجازی پیدا شد تا متوجه شدیم سلاح فضای مجازی نیز «شبهه اعتقادی» برای ایجاد فاصله بین مردم و حاکمیت است و دینداران در اولویت حمله دشمن برای شبهه به ماهیت اعتقادی حاکمیت قرار گرفته‌اند. شاید بتوان گفت فساد نیز نه در لوای حاکمیت که یک طراحی عمیق برای مبارزه با حاکمیت است. فساد را نه به‌عنوان پلشتی حاکمیت که باید روش و ابزاری برای بدنام کردن حاکمیت دانست که با بازگشت حداکثری به تفکر دلنشین بسیجی می‌توان از روی آن عبور کرد. اخلاق، مهارت، بصیرت و معرفت چهار سلاح جنگی است که امام فرمان آموزش آن را در آذر ۶۷ صادر کردند. آنان که جایگاه این جنگ را درک کرده‌اند اگر به این چهار سلاح مسلح نشوند آب در هاون می‌کوبند و با سطحی‌گرایی جز به باد دادن سرمایه اجتماعی انقلاب اسلامی آورده‌ای نخواهند داشت. مهم هم نیست نام، نشان و هویت‌شان چیست.
نام:
ایمیل:
* نظر: