کد خبر: ۲۰۵۰
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۶
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
چندین‏ سال است اعتراض‏های دوره‏ای جامعه ایران را در‏بر‏گرفته است و خسارات زیادی به کشور تحمیل می‏کند. ریشه ناسازگاری‏های موجود در لایه اول اقتصادی است، اما بعد از ورود عناصری از اپوزیسیون به متن مناقشه، خصومت و دشمنی عمق پیدا می‏کند و به شعارهای هنجارشکن و تخریب اموال عمومی و مردم کشیده می‏شود.

جهانبخش‌محبی نیا

چندین‏ سال است اعتراض‏های دوره‏ای جامعه ایران را در‏بر‏گرفته است و خسارات زیادی به کشور تحمیل می‏کند. ریشه ناسازگاری‏های موجود در لایه اول اقتصادی است، اما بعد از ورود عناصری از اپوزیسیون به متن مناقشه، خصومت و دشمنی عمق پیدا می‏کند و به شعارهای هنجارشکن و تخریب اموال عمومی و مردم کشیده می‏شود. بدون شک، اولین حاصل عصبانیت بخشی از مردم سوء‏تدبیر و مداخله غیر‏معمول و چه بسا خلاف قانون بعضی از سازمان‏ها و یا روسای قوایی است که در اداره امور عمومی دقت لازم را ندارند و مردم بی‏اعتنایی آنها را وهن‏آمیز می‏پندازند. ساختار اعتراض در جامعه ایران به قدری بغرنج و از پیچیدگی برخوردار است که بدون درنظرگرفتن همه عوامل دخیل، تحلیل امر واقع آسان نشان نخواهد داد. حضور طمع‏کارانه و مداخله‏جویانه آمریکایی‏ها، رژیم صیهونیستی و رژیم ارتجاعی عربستان و رجزخوانی اپوزیسیون از سویی و بهره‏برداری اپورتونیسمی اردوگاه‏های داخلی و جناح‏ها و همراهی بخشی از عوامل مخرب، شفافیت را از اعتراض‏ها و انتقادهای مسالمت‏آمیز می‏گیرد. مایه بسی اعجاب است که هردو جناح در مواقعی با دشمنان ایران به طرز وحشتناکی همسو می‏شوند. وضعیتی که در هیچ‏یک از کشورهای پیشرفته، دموکراتیک و مستقل پذیرفتنی نیست. حضور دشمنان قسم‏خورده انقلاب و کشور بهانه‏ای است که عده‏ای افراطی در داخل کشور، فرصت را برای بروز هر نوع رفتار مدنی و تعریف‏شده در قانون اساسی محال می‏بینند و مجال دفاع از مردمی را می‏گیرند که فقط برای اعتراض و نارضایتی از سیاست‏ها به خیابان می‏آیند؛ از سویی دیگر توسل به تخریب و غارت‏کردن اموال مردم، خشم عمومی را برمی‏انگیزد و صحنه اعتراض خود‏به‏خود به تقابل، یارکشی و درنهایت تامین امنیت منجر می‏شود که بزرگ‏ترین وظیفه حاکمیت است و تحت هیچ شرایطی نباید کوتاهی شود. در این بین عده‏ای افراد غیرمسئول، با نهایت گستاخی مردم را به آشوب، آتش‏زدن بانک‏ها، مساجد و... مسلحانه دعوت می‏کنند. این افراد کلام و نگاه‏شان به مسائل انسانی به جِدّ مایه وهن و آبروریزی است. در نشیمن‏گاه‏های گرم و با پول وهابیت و تحریک نابالغانی چون نتانیاهو، برادرکشی، هرج‏و‏مرج و غارت را در سرزمین مقدس و پاک ایران تبلیغ و ترویج می‏کنند و خودشان را هم هزاران کیلومتر از معرکه دور نگه می‏دارند و حاضر نمی‏شوند گردی بر سروصورت‏شان بنشیند. البته انسان‏های مسئول و شریفی هم طالب حل منازعه، مصالحه و قانون‏اند و دلسوزی‏شان برای کشور به طور حتم هویداست. مایه تاسف است که برای حضور اینان در کشور و استفاده از ظرفیت علمی، مالی و سیاسی‏شان برنامه‏ای تدارک دیده نمی‏شود. باز عده‏ای کج‏اندیش در داخل از درک همبستگی ملی عاجزند و با شعار و هیاهو مانع سپر ملت بزرگ ایران به سوی حل منازعات تاریخی و درگیری‏های کهنه‏ای‏اند که کدورت، قتل، غارت و انتقام را پرورش می‏دهد. وجهی دیگر از ناآرامی‏ها به توده‏ای متراکم از نارضایتی بر‏می‏گردد که سال‏های متمادی در جامعه جمع شده است و در مواقع احساسی و هیجانی به سیلاب تند عصبان تبدیل می‏شود. دستگاه‏های مسئول چون وزارت کشور، وزارت اطلاعات و نهادهای بازرسی در وزارتخانه‏ها به معنای واقعی موظف‏اند با علل نارضایتی در جهات متنوع و مختلف برخوردی جدی و سفت‏وسخت داشته باشند و مردم را در مقابل نگاه سلطانی و نخوت‏آمیز بوروکراسی تنها رها نکنند. واقعیت امر آن است که در بسیاری از دستگاه‏ها مردم برای تبدیل و تحویل سند، اخذ مجوز ساخت و بهره‏برداری، تهیه کتب درسی و ثبت‏نام فرزندان در مدارس، هنگام ورود و خروج از کشور با بی‏احترامی و بی‏ادبی بعضی از کارکنان و کارمندان مواجه‏اند و جایی یافت نمی‏شود که به دردِدل آنها کمترین اعتنایی بشود. در بعضی از شرکت‏ها و ادارات و حتی نهادهای برآمده از انقلاب؛ باندهای خانوادگی، قومی، قبیله‏ای و منطقه‏ای با کنارزدن قوانین جمهوری اسلامی، ملوک‏الطوایفی مدرن به راه انداخته‏اند. توصیه‏ای دیگر اینکه با شیوه‏ها و حتی ادبیات سنتی نمی‏توان به مقابله با ناآرامی‏ها پرداخت. واجب‏تر از کسب رضایت مردم وظیفه‏ای نداریم. به صرف انتقاد و اعتراض، آنها را با واژگان تند و غیرمتعارف مورد خطاب قرار ندهیم. جالب است در موقع اعتراض، اکثر مسئولان زبان‏شان نرم می‏شود، اما به محض اینکه کشور آرام می‏شود باز دشنه‏ها تیز، زبان‏ها گزنده و تهدیدها عملی می‏شود. از دیگر ملزومات اداره کشور این است که تحزب را رسمیت بخشند و اجازه رقابت منصفانه، منطقی و آزاد به احزاب قانونی داده شود و نظام خودش را از ورود به رقابت‏های حزبی بازدارد و هرکسی مطابق قانون مسئول عملکردش باشد. از همسویی نخبگان و رهیافت‏های داخل با اغتشاش‏گران پرهیز شود و هر نهاد و دستگاهی که عملکردش باعث نارضایتی مردم شود بدون تعارف به مردم معرفی شود و مورد بازخواست قانون قرار گیرد. در پایان، مردم به معنای واقعی باید احساس کنند که صاحب کشورند و نظام با اراده آن‏ها اداره می‏شود.
نام:
ایمیل:
* نظر: