کد خبر: ۲۰
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۶ - ۲۳:۵۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
باتوجه به روند افزایشی بورس بررسی شد
روند صعودی شاخص سهام در روزهای اخیر و ثبت رکوردهای تاریخی در هفته جاری، بورس را مورد توجه فعالان عرصه سرمایه‌گذاری قرار داد. بر همین اساس نیز اظهاراتی پیرامون چگونگی حفظ شرایط فعلی بورس شنیده شد.
به گزارش بیبنا، روند صعودی شاخص سهام در روزهای اخیر و ثبت رکوردهای تاریخی در هفته جاری، بورس را مورد توجه فعالان عرصه سرمایه‌گذاری قرار داد. بر همین اساس نیز اظهاراتی پیرامون چگونگی حفظ شرایط فعلی بورس شنیده شد. تفکر نادرست در مورد رشد پایدار در بورس تهران، کمک دولت به بازار سهام و همچنین توقع رشد دسته جمعی صنایع مختلف بورسی سه توهمی هستند که متاسفانه بسیاری از سهامداران و حتی سیاست‌گذاران بورسی با آن مواجه هستند. این سه موضوع سه تفکر نادرست و توهمی هستند که نشان می‌دهد معامله‌گران و سیاست‌گذاران یا از چگونگی سازوکار معاملات سهام اطلاع ندارند یا اینکه اهمیت زیادی برای این موضوع قائل نیستند.در این باره باید گفت به‌طور قطع سیاست‌گذار در دوران رونق وظایفی دارد اما این وظایف در راستای سه موضوع مطرح شده نیست. به گزارش اقتصادنیوز ، همان‌طور که اشاره شد در روزهای اخیر صحبت از رشد پایدار بورس و برتری بازار سهام نسبت به دیگر بازارهای مالی کشور به ویژه از سوی سیاست‌گذاران و مدیران اصلی این بازار گوش می‌رسد. گویی ذات نوسان محور بازار سهام به فراموشی سپرده شده است. در گام نخست و برای پاسخ به این توهم باید گفت در شرایط فعلی باید صحبت از رونق پایدار بازار سهام مطرح باشد نه رشد پایدار. انتظار مداخله و کمک دولت به معاملات سهام و توقع برخی بورس‌بازان از حرکت و رشد دسته‌جمعی تمام صنایع فعال در بازار نیز دو تفکر نادرست و درخواست‌های غیر‌منطقی و برخلاف اصول علم اقتصاد سرمایه‌گذاران و بعضا سیاست‌گذاران است که زیان‌های زیادی به بازار تحمیل خواهند کرد. در این گزارش به بررسی این تفکرات نادرست پرداخته و پاسخ‌هایی نیز برای این موارد ارائه می‌شود.
وظیفه سیاست‌گذار در دوران رونق

در شرایطی که متغیرهای بورسی وضعیت رو به بهبودی را از خود نشان می‌دهند از یکسو تشریح وضعیت کنونی و از سوی دیگر حفظ این شرایط به بهترین نوع ممکن، وظیفه سیاست‌گذار را سنگین‌تر از قبل می‌کند. در این شرایط هر چند عوامل سیستماتیکی از قبیل روند کاهشی نرخ سود سپرده‌های بانکی می‌تواند به‌عنوان عاملی مهم در افزایش ارزش‌گذاری سهام و به‌تبع آن رشد P/ E بازار مطرح باشد، این رونق نیازمند عوامل اساسی‌تر از سوی بدنه بازار است؛ تلاش برای رفع محدودیت‌ها از قبیل حذف دامنه نوسان و حجم مبنا، رفع موانع توسعه به‌خصوص راهکارهایی برای افزایش شناوری پایین سهام شرکت‌های بورسی از طریق عرضه‌های اولیه و همچنین تلاش برای افزایش عمق تحلیلی معاملات با استفاده از ابزارهای مورد استفاده در بازارهای بین‌المللی از مواردی است که می‌تواند کارآیی بورس تهران را افزایش دهد و رونق پایدار بازار را به دنبال داشته باشد. در حالی‌که سه توهم مزبور که به آن اشاره شد، مسیری گمراه‌کننده پیش‌روی بازار قرار خواهد داد.
رونقی که به غلط رشد تعبیر می‌شود

شنبه شب گذشته برنامه تیتر امشب شبکه خبر با حضور مقامات بورس و کارشناسان تالار شیشه‌ای به بررسی وضعیت بورس اختصاص داشت. برنامه‌ای که هر چند با ارائه دلایلی از روند صعودی بازار و نظرات کارشناسانه همراه بود، اما چند ضعف وبیراهه نیز داشت؛ در این برنامه صحبت‌هایی پیرامون رشد پایدار بازار سهام مطرح شد. این درحالی است که نمی‌توان واژه رشد پایدار را برای این بازار عنوان کرد. به عبارت دقیق‌تربا توجه به ذات نوسان‌پذیر بازار سهام نمی‌توان انتظار یک رشد مستمر را از آن داشت. بازار سهام در مقاطعی با رشد همراه می‌شود ‌و پس از یک دوره صعود این روند اصلاح می‌شود. حتی ممکن است روندی نزولی را تجربه کند. اما زمانی که صحبت از رونق پایدار بازار به میان می‌آید باید شاهد معاملات پررونق و با قدرت نسبتا بالایی بود. این موضوع در شرایط کنونی با توجه به رصد متغیرهای بورسی قابل مشاهده است؛ افزایش نسبت ارزش بازار سهام به نقدینگی و همچنین رشد نسبت قیمت به درآمد متوسط بازار (P/ E) را می‌توان از جمله نشانه‌های مثبت رونق قلمداد کرد.
حفظ رونق با بازاری دوطرفه

 در این میان رابطه مستقیمی میان حرکت شاخص و حجم معاملات وجود دارد؛ در حالی روزهای اخیر شاهد رشد شاخص کل بورس هستیم که میانگین حجم و ارزش معاملات روزانه نیز نسبت به دوره‌های قبل با افزایش قابل‌توجهی همراه شده است. به این ترتیب، در شرایط افت قیمت‌ها در بورس تهران، مشارکت معامله‌گران نیز به شدت کاهش پیدا می‌کند. به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین‌ دلایلی که به موجب آن رابطه مستقیمی میان نوسانات شاخص بورس تهران و حجم معاملات برقرار شده است، یکطرفه بودن بازار به دلیل عدم تنوع ابزارهای معاملاتی است. به عبارتی به دلیل نبود ابزارهای متنوع در بورس تهران سهامداران تنها در زمان‌هایی که شاخص بورس روندی صعودی دارد، سود کسب می‌کنند. بر این اساس در زمان رکود، بازار سهام جذابیتی برای سرمایه‌گذار ندارد و به همین دلیل در این دوره‌ها، حجم معاملات افت محسوسی را تجربه می‌کند.

 این در حالی است که در بورس‌های پیشرفته در زمان رکود بازار سهام با استفاده از ابزارهای مالی متنوع، سرمایه‌گذاران استراتژی‌های گوناگونی در پیش می‌گیرند و به فعالیت می‌پردازند. به این ترتیب از مهم‌ترین مزایای این ابزارهای مالی می‌توان به امکان کسب سود حتی در شرایط رکودی و افت قیمت‌ها اشاره کرد. ابزارهایی همچون ابزار مشتقه، اختیار سهام و آپشن‌های مختلف علاوه بر عمق‌بخشی به بازار سهام سبب می‌شوند تا سهامداران حتی در شرایط نزولی نیز به فعالیت خود در بازار ادامه دهند.ابزارهایی که جای خالی آنها در بورس ما به‌خوبی نمایان است. در واقع در شرایط کنونی که بازار روندی مثبت در پیش گرفته، نهاد سیاست‌گذار باید با طراحی و به‌کار‌گیری این قبیل ابزارها، بازاری دوطرفه را ایجاد کند. بازاری که در شرایط منفی و افت شاخص نیز همچنان با به‌کارگیری این ابزارها، چرخش حجم بالایی از معاملات را تجربه کند. در این شرایط می‌توان به رونقی پایدار دست یافت.
توهمی به نام کمک دولت به بورس

دومین توهم موجود که در روزهای اخیر همگام با رشد قیمت سهام شدت بیشتری گرفته است، موضوع مداخله و کمک دولت برای پایداری رشد قیمت‌ها است؛ تا جایی که مدیران رده اول بازار کمک و مداخله دولت در روند حرکتی بازار سرمایه را نه تنها متناقض با استقلال بازار نمی‌دانند، بلکه ورود پول‌های جدید از دیگر بازارها با دستور دولت را توقع دارند و این امر را نیز مثبت ارزیابی می‌کنند. به این ترتیب معتقدند که این امر می‌تواند ورود نقدینگی جدیدی به بازار سهام به دنبال داشته باشد. تجربه این موضوع در سال ۹۳ نیز شکل گرفت. دولت در سال ۹۳ اقدام به تزریق پول و اجبار بانک‌ها به انتقال ۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی به بازار سهام کرد. گویی برخی از سیاست‌گذاران در شرایط کنونی نیز اقدام مشابهی را در خواست می‌کنند. این انتظار نه تنها باوری غلط است، بلکه نتیجه‌ای مخرب برای بورس به دنبال خواهد داشت. تجربه نشان داده است که چنین اقداماتی شاید در کوتاه مدت با ورود نقدینگی جدید به بازار، رشدی مقطعی بورس را به ارمغان بیاورد، اما در بلند‌مدت جوابگو نخواهد بود.

انتظار از نهاد دولتی برای کمک به بازار سهام در قالب بازگذاشتن دست نهاد سیاست‌گذار بورس باشد؛ ایجاد شفافیت هر چه بیشتر، ایجاد خصوصی‌سازی به معنای واقعی و رفع ابهامات موجود برای صنایع فعال در بازار سهام می‌توانند درخواست‌های منطقی و مطابق با سازو کار معاملات باشد. در حال حاضر همچنان انتظار برای اعلام نرخ‌ها از سوی شرکت ملی پالایش و پخش، شرکت‌های پالایشگاهی فعال در بازار سهام را با ابهام روبه‌رو‌ کرده است و این گروه همچنان پس از گذشت چند ماه از مهلت قانونی خود، نتوانسته‌اند صورت‌های مالی مربوطه را تهیه و منتشر کنند. دولت می‌تواند بزرگ‌ترین کمک خود به بازار سرمایه را از طریق رفع این ابهامات و شفاف‌سازی گسترده برای صنایع مرتبط انجام دهد. به عبارت دقیق‌تر کوتاه شدن دست دولت در مداخلاتی از این قبیل، نه تنها آثار مثبتی برای کل اقتصاد به دنبال خواهد داشت، بلکه رونق مستمر بورس را نیز نوید می‌دهد.
توهم انتظار رشد دسته جمعی

توقع برخی بورس‌بازان از حرکت و رشد دسته‌جمعی تمام صنایع فعال در بازار نیز به‌عنوان دیگر توهم اخیر مطرح است؛ این گروه معتقدند در شرایطی که متغیرهای اصلی بازار سهام با رشد چشمگیری همراه شده و رکوردشکنی‌های پیاپی را به ثبت می‌رساند، چرا تمامی صنایع با رشد همراه نشده‌اند و سودآوری آنها از این بازار چندان قابل توجه نیست. این گروه انتظار دارند به مانند رشدی که در انتهای سال ۹۴ بر گروه خودرویی حاکم شد و به کلیت بازار سرایت کرد، همه گروه‌ها با سود مواجه شوند.در جواب این گروه باید گفت اتفاقا رشد شاخص سهام در شرایط کنونی دور از هیجان است و برای رشد قیمت‌ها در برخی صنایع در این شرایط پشتوانه بنیادی وجود داشته است.علاوه بر این همان‌طور که عنوان شد در شرایط کنونی که صحبت از رونق پایدار بورس است، تمامی صنایع به یک میزان از این رونق منتفع نشده‌اند.
پرهیز از تحلیل «صفی»

شرایط گذشته بازار سهام به‌گونه‌ای بوده که این گروه از بورس‌بازان توقع کسب سود در شرایط مثبت بازار را از تمامی صنایع دارند. همان‌طورکه به آن اشاره شد، این دسته از سرمایه‌گذاران به تحلیل‌های واقعی توجهی نداشته و به دنبال ایجاد «صف» در نمادها و صنایع فعال در بازار، اقدام به خرید و فروش سهام می‌کردند. به این ترتیب هر زمان که نمادی با صف خرید همراه شده به ورود در آن اقدام کرده و هر زمان که شاهد عرضه صف خرید مزبور بودند، به خروج از سهم می‌پرداختند. در این شرایط اصطلاح خرید و فروش بر مبنای تحلیل صفی به آنها اطلاق می‌شود.در این شرایط نهاد سیاست‌‌گذار در بازار سرمایه با اتخاذ تصمیمات و روندهایی از قبیل تلاش برای رفع محدودیت‌ها ازجمله حذف دامنه نوسان و حجم مبنا، رفع موانع توسعه به‌خصوص راهکارهایی برای افزایش شناوری پایین سهام شرکت‌های بورسی از طریق عرضه‌های اولیه و همچنین تلاش برای افزایش عمق تحلیلی معاملات با استفاده از ابزارهای مورد استفاده در بازارهای بین‌المللی، نه تنها می‌تواند خط پایانی بر این «تحلیل‌های صفی» بکشد، بلکه موج جدیدی از نگرش صحیح به بازار را ایجاد کند. به این ترتیب شاهد بورسی با رونق پایدار و همچنین «تحلیل‌محور» خواهیم بود.
نام:
ایمیل:
* نظر: