کد خبر: ۱۸۶۳
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
همه اتفاقات، مثل همیشه باید پای صندوق‌های اخذ رای رخ دهد و این یعنی، رو گردانی از صندوق آراء و نیز قهر از انتخابات، تقریباً موضوع نخ نما شده‌ای است به این دلیل که نبودن به منزله قبول حذف از تمامی رخدادهای سیاسی است و به طور طبیعی این نبودن حقی را ایجاد نخواهد کرد.

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: همه اتفاقات، مثل همیشه باید پای صندوق‌های اخذ رای رخ دهد و این یعنی، رو گردانی از صندوق آراء و نیز قهر از انتخابات، تقریباً موضوع نخ نما شده‌ای است به این دلیل که نبودن به منزله قبول حذف از تمامی رخدادهای سیاسی است و به طور طبیعی این نبودن حقی را ایجاد نخواهد کرد.
بحث دیگری که این روزها و در محافل سیاسی ـ اجتماعی، رونقی روزافزون پیدا کرده پاسخ به یک پرسش همگانی است؛ «چه کسانی نمی‌آیند؟!» و این کسانی که نمی‌آیند، خود بخشی از پازل انتخاباتی برخی از جبهه‌ها و نحله‌های سیاسی به‌شمار می‌آیند و اما وقتی، چه کسانی نمی‌آیند، این روزها به مهم‌ترین تیترهای انتخاباتی رسانه‌ها تبدیل شده و جذابیت حضور و عدم‌حضور برخی اشخاص در انتخابات آینده مجلس همچنان محل تحلیل است پس باید به برخی دیگر از مسائل نیز توجه کافی نشان داد از جمله آن که این نیامدن‌ها قطعی است، مانور تبلیغاتی است یا از سر اضطرار و تسلیم و آینده نگری و تکلیف به وقوع خواهد پیوست؟!
> تعامل اصلاح‌طلبان با شورای نگهبان
بحث دیگری که به یکی از مهم‌ترین آیتم‌های انتخاباتی مبدل شده است؛« تعامل اصلاح‌طلبان با شورای نگهبان » است که گویی در فضایی منطبق بر اصول قانونی و پارامترهای مذاکرات دموکراتیک و سیاسی در جریان است و بسیاری از دلسوزترین‌ها معتقدند این « تعامل » با نگاه متفاوتی در حال دنبال شدن است اما دغدغه حضور مردم در پای صندوق‌های رای در سایه همان «چه کسانی نمی‌آیند؟!» همچنان وجود دارد روی دیگر ماجرا اما یک سردرگمی و بلاتکلیفی است زیرا اصولگرایان هم مثل چند ماه گذشته میان تمایل و عدم تمایل جبهه پایداری برای حضور در ائتلاف وحدت سردرگم هستند اگرچه خیلی‌ها به این باور رسیده‌اند که در انتخابات اسفند 98، فصلی از فاصله‌ها رقم خواهد خورد و این یعنی جبهه پایداری در قواعد ائتلافی موردنظر اصولگرایان نخواهد گنجید!
> از حاشیه به متن!
اینهایی که مثل خیلی سال‌های قبل در محافل، مجالس و هم‌نشینی‌ها دست به دست می‌شود، همیشگی است، تکراری است و زمینه‌سازی برای برخی شورآفرینی‌های فصلی اما این روزها و با چرخش و گردشی در فضای به شدت پرازدحام سیاسیِ کشور، ناخودآگاه به یک شش ضلعی منظم انتخاباتی رو در رو می‌شویم:
ـ اصلاح‌طلب
ـ اصولگرا
ـ جبهه پایداری
ـ طیف موسوم به «مجلس نو» نزدیک به قالیباف
ـ احمدی‌نژادی‌ها
ـ مستقل
تا به امروز همواره دو طیف در نهایت روی رینگ مبارزاتی انتخابات حاضر می‌شدند تا با وزن کشی‌های سیاسی ـ اجتماعی، بالاخره یکی پیروز و دیگری منتقد! روزهای پیش رو را در کنار هم سپری کنند و اما با خلق جبهه‌ای به نام جبهه پایداری، عملا ضلع سوم پای به عرصه نهاد اما این ضلع سوم تا همین اواخر زیر سایه سنگین اصولگرایان، هیچ گاه اعلام استقلال نکرده بود.
این روزها که بزرگان از دوقطبی شدن فضای جامعه بر حذرمان می‌دارند؛ اندک اندک جریان سومی در فضای تب‌آلوده سیاسی کشور در حال زایش و تولد است، جریان سومی که تفاسیر متعدد و رنگارنگی دارد و اما با بررسی اجمالی شش ضلعی انتخاباتی خواهیم دید جامعه اگرچه دچار تنوع و تکثر سلایق سیاسی شدن است اما همچنان این اصلاح‌طلبان و اصولگرایان هستند که تکلیف نهایی پیروز و شکست خورده صندوق‌های رای را مشخص می‌کنند.
> اول ـ اصلاح‌طلب ها...
اصلاح‌طلب‌ها برخلاف سال‌های قبل و انتخابات پیشین، این روزها در معرض چندگانگی‌های موضعی هستند. انتقادات هدفمند کارگزارانی‌ها از اصلاحات چنین تفکری را در ذهن متبلور می‌سازد که گویی این تفکر ـ کارگزارانی‌ها ـ اندک اندک در حال اسباب‌کشی به ساختمان‌های اجاره‌ای اما تحت مالکیت اصولگرایان میانه رو و نزدیک به اعتدالیون هستند.
> دوم ـ اصولگرایان...
اصولگرایان از مجلس نهم به بعد و پس از قبول شکست در دو انتخابات ریاست جمهوری، دچار آنچنان تشتت و به هم ریختگی‌ای شده‌اند که بعید است دیگر روی وحدت و آرامش به خود ببینند! این حزب ریشه دار و بزرگ سیاسی به این دلیل دچار تشتتی ویران‌کننده شدند که؛
ـ بی‌محابا از احمدی نژاد و تمامی رفتارهای او بی‌آنکه به تبعاتش فکر کنند حمایت کردند
ـ جبهه ی پایداری را موقتی و مقطعی پنداشتند.
به همین دو دلیل ذکر شده، اینک گرد هم جمع‌کردن اصولگرایان بدون آن که در نهایت ابرویی
دچار چین و شکن نشود و پیشانی دچار خط و خطوط تقریبا محال است. حال و روز اصولگرایان با وزیدن جریان سوم و خیز بلند احمدی‌نژادی‌ها و قالیبافی‌ها از همیشه در ذهن مانده بدتر است.
> سوم ـ جبهه پایداری...
سقای‌بی‌ریا عضو شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی گفته است:
ـ « دوستان ما در شورای ائتلاف جریان‌های انقلابی فعالیت خود را برای انتخابات دنبال می‌کنند اما جبهه پایداری فعلاً تصمیمی برای پیوستن به این شورا نگرفته است.»
ـ « راهبرد جبهه پایداری در انتخابات آتی تعامل با همه نیروها و جریان‌های انقلابی است.»
ـ «جبهه پایداری قطعاً برای انتخابات آتی برنامه مدون و مشخصی دارد و براساس این برنامه نیز عمل خواهد کرد.»
هیچ‌کدام از این اظهارات و ادعاها بوی همراهی با جریان موسوم به اصولگرایان نمی‌دهد مضافاً این که پیوستن به دیگر اضلاع شش‌گانه انتخاباتی نیز به دلایل عدیده تقریباً غیر ممکن است.
> چهارم ـ طیف موسوم به «مجلس نو»
نزدیک به قالیباف
از 1384 تا به امروز، سرهنگی که خلبان بوده است، سودای ریاست جمهوری در سر می‌پروراند اما بی‌هیچ پشتوانه‌ای چه در ابعاد اجتماعی و چه در ابعاد سیاسی. او که بیشتر از یک دهه ـ 12 سال ـ شهردار تهران بود، هرگز نتوانست قلوب حتی تهرانی‌ها را تسخیر کند و این یک دلیل بیشتر ندارد و آن نداشتن ایده‌ای مستقل و تعیین‌کننده و نیز مشخص! اخیراً پیرهادی، دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت گفته است: «ممکن است شرایط به گونه‌ای پیش برود که کاندیداتوری قالیباف در انتخابات مجلس ضرورت پیدا کند. در این صورت احتمالا از تهران کاندیدا می‌شود ما برای انتخابات مجلس برنامه داریم، در انتخابات آتی، هم رویکردهای جدید و هم چهره‌های جدیدی را به جامعه معرفی خواهیم کرد. » این نظر پیرهادی می‌تواند در پاسخ و واکنش نشان دادن به سخنان حمیدرضا ترقی؛ عضو شورای مرکزی حزب موتلفه باشد که در بیانی عجیب و شبیه به تحکم گفته بود: «محمدباقر قالیباف، شهردار اسبق تهران به هیچ وجه در انتخابات آینده لیست مستقل ارائه نمی‌دهد.»
در کشاکش گفت و شنود پیرهادی و ترقی؛ حسن بیادی دبیرکل جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی حضور محمدباقر قالیباف، شهردار پیشین تهران را در انتخابات مجلس یازدهم "پسندیده" تشخیص داده، می‌گوید: «تاکنون از حضور آقای قالیباف در انتخابات پیشرو خبری نشنیده است.» اما این کار را اقدام پسندیده‌ای دانسته است. به‌گفته آقای بیادی «ظرفیت مدیریتی و اجرایی آقای قالیباف اگر بیشتر از سایرین نباشد، کمتر از آنان نیست.»
> پنجم ـ احمدی نژادی ها...
طیف موسوم به احمدی نژادی ها، یک پای همیشگی انتخابات از 1384 به بعد بوده‌اند ـ گاهی پررنگ و گاهی در حاشیه ـ اما این طیف با خیز برداشتن برای حضور در انتخابات مجلس 98، نیم نگاهی خیلی جدی به ریاست جمهوری 1400 دارد با این توضیح که اساساً اعتماد دوباره ی مردم ایران به روسای جمهور سابق و اسبق، تحقیقاً منتفی است.
اگرچه بسیاری بر این عقیده بوده و همچنان هستند که ظهور جریان سوم از ناحیه‌ای شکل خواهد گرفت که نزدیک به نقطه نفوذ احمدی نژادی‌ها باشد اما یک نشریه سیاسی وابسته به سپاه معتقد است:«در سطح کلان رقابت‌های سیاسی کشور نیز احتمال ظهور جریان سیاسی سومی که می‌تواند چینش رقابت‌های انتخاباتی مجلس یازدهم را متفاوت از گذشته کند! مسئله قابل ملاحظه‌ای است که بدون توجه به آن نمی‌توان روند انتخابات پیش‌رو را تحلیل کرد. جریان نزدیک به دولت گام‌هایی را برای حضور مستقل در انتخابات برداشته و در حال یارکشی از دو اردوگاه اصولگرایان و اصلاح‌طلبان است که اگر موفق به این امر شود، رقابت سه قطبی شده انتخابات می‌تواند در نوع خود جالب و جذاب باشد!»
حال چه جریان سوم را اعتدالیون جدا شده از اصلاحات و اصولگرایان بدانیم و چه از طیف وابسته به احمدی نژادی‌ها، در هرصورت، همپیمانان وفادار به محمود احمدی‌نژاد که از همه طیف‌ها نیرو دارد الا از خیل عظیم اصلاح‌طلب‌ها باید طیفی موسوم به احمدی نژادی‌ها را به عنوان یکی از اضلاع شش گانه انتخابات اسفند 98 و نیز ریاست جمهوری 1400 پذیرفت.
> ششم ـ مستقل...
داستانی که در انتخابات اسفند 98 می‌تواند پایه‌گذار حرکتی تاثیرگذار ـ حتی برای سال‌های پیش رو ـ باشد در محافل سیاسی و اجتماعی تعابیر و تعاریف گوناگونی دارد؛ برخی مستقل‌ها را همان اعتدالیون جدا شده از اصلاحات و اصولگرایی می‌دانند. برخی هم مستقل‌ها را کسانی می‌دانند که اگرچه گرایشات اصلاحاتی و اصولگرایی دارند اما ترجیح می‌دهند داخل بازی‌های پرپیچ و خم و پر چالش آن‌ها نشوند.
نگارنده معتقد است مستقل‌ها در انتخابات اسفند98 می‌توانند با استقلال کامل به معنای واقعی کلمه حضور داشته باشند و در نهایت نیز زیر سایه این استقلال یکی از قوی‌ترین و تاثیرگذارترین فراکسیون‌های مجلس یازدهم را مال خود کنند.
با توجه به تشتت بی‌حد و حصر اصولگرایان و اختلافات دامنه‌دار اصلاحاتی‌ها آیا باید گفت شاهین بخت آماده نشستن روی شانه مستقل‌هایی است که از میان چهره‌های کمتر شناخته شده اما با پایگاه‌های محکم اجتماعی قدم در عرصه می‌گذارند؟
نام:
ایمیل:
* نظر: