کد خبر: ۱۵۶۵
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۸ - ۲۰:۴۳
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
برخی معتقدند اگر « حسام‌الدین آشنا مشاور رئیس جمهور»، اندکی خویشتنداری کرده بود و آن توئیت جوانانه را منتشر نمی‌کرد شاید برخی از ابعاد حاشیه و رمزگشایی‌ها به این سمت و سویی که رنگ و بوی توهین و تحقیر داشت، متمایل نمی‌شد! برخی فراتر نیز رفته و می‌گویند اصلاً حاشیه از یک تناقض شروع شد!

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: برخی معتقدند اگر « حسام‌الدین آشنا مشاور رئیس جمهور»، اندکی خویشتنداری کرده بود و آن توئیت جوانانه را منتشر نمی‌کرد شاید برخی از ابعاد حاشیه و رمزگشایی‌ها به این سمت و سویی که رنگ و بوی توهین و تحقیر داشت، متمایل نمی‌شد! برخی فراتر نیز رفته و می‌گویند اصلاً حاشیه از یک تناقض شروع شد! از لحظه ای که آشنا در واکنش به انتقادها از خنده حسن روحانی در دیدار با بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس در توییتی نوشت: « ‏تصاویر رسانه‌ای شده از بخش علنی گفتگوی روحانی و جانسون مربوط به کنایه‌ای است که رئیس‌جمهور ایران همان ابتدا به او زد و گفت: «شما که با مشکل حکم دادگاه عالی مواجه هستید» ‏و جانسون با فرار از پاسخ، با خنده و شوخی گفت: ‏«خودم حلش می‌کنم». وی هم‌چنین در توییت دیگری درباره سفر روحانی به نیویورک نوشته بود: « ‏آن‌چه در ۲۴ و ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۹ / ۲ و ۳ مهرماه ۱۳۹۸ در نیویورک گذشت، بخشی از پرافتخارترین و هوشمندانه‌ترین فرازهای تاریخ دیپلماسی کشور در دفاع حکیمانه از عزت ملت ایران با رعایت همه مصالح عالیه بود. ‏این روز و شب را به خاطر بسپارید.»
بعدها مشخص شد برخلاف ادعای حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور درباره قهقه‌های حسن روحانی در مقابل بوریس جانسون؛ نخست وزیر انگلیس به روحانی می‌گوید امیدواریم دوباره بتوانیم شما را به گلاسکو(محل تحصیل روحانی) که با آن آشنا هستید دعوت کنیم و روحانی با ذوقی خاص قهقهه می‌زند.
> خنده بر هر درد بی درمان دوا است؟!
خنده‌ی روحانی را خیلی‌ها تحلیل و تفسیر کردند حتی « کانال تلگرامی‌اخبار سوریه » که خبرهای محور مقاومت را پوشش می‌دهد نیز به خنده روحانی پرداخته، می‌نویسد: « بله، ما هر بلایی که بخواهیم سر دشمنان ایران می‌آوریم و بعد هم به ریششان می‌خندیم. باشد که یاد بگیرند و راه انسانیت را در پیش بگیرند. »
کرباسچی اما نظر متفاوتی دارد! وی با اشاره به انتقاد برخی افراد در فضای مجازی از خنده‌های روحانی در دیدار با روسای جمهور فرانسه و انگلستان گفت: « متاسفانه برخی بهانه‌های بچه گانه می‌آورند و مدام در حال ایجاد حاشیه اند. در صورتی که کلیت مساله این است که کشور گرفتار تحریم و فشار است و همه باید تلاش کنند در چنین موقعیتی مسائل کشور حل شده و مشکلی به مشکلات دیگر اضافه نشود. یک عده هستند که فقط منتظرند حرف‌های حاشیه ای را
به جای اصل مساله بزرگنمایی کنند.
> برخی انشاء نوشتند، پراحساس و شاعرانه!
برخی هم انشاء نوشتند، پراحساس و شاعرانه:
« نامش را گذاشتند قهقهه زدن‌های خفت بار! چرا مخالفان دولت اعم از داخلی و خارجی خنده‌های روحانی را خفت بار خواندند و بنگاه خبرپراکنی انگلیسی، نامش را بی سوادی در فهم کلمات انگلیسی گذاشت؟ اما کسی نگاه حیران جانسون و مکرون را ندید! پیام خنده روحانی بسیار بود.»
> آیا خنده ی روحانی خفت بار بود؟!
برخی نیز نوشتند: « خنده او تحقیر اروپا بود. شما هیچ وقت به نتیجه نمی‌رسید!
شما در مساله نفتکش‌ها عاجز ماندید. در مساله جاسوسی نازنین زاغری عاجز مانده اید. در مساله برجام عاجز مانده اید. در مساله اینستکس همچنان عاجز هستید! حتی در مساله میان تهران و واشنگتن هم عاجز مانده اید! خنده روحانی خفت بار نبود بلکه خفت اروپائیان را نشان داد! خفتی که آن‌ها از سوی آمریکا متحمل شده‌اند. دونالد ترامپ در توئیتر خود جیغ می‌زند، داد می‌زند، هر روز توئیت می‌کند و می‌گوید به میانجیگری فرانسه و اروپا نیازی ندارم! اما آن‌ها همچنان مانند موشی در ماز گیر کرده‌اند. عاجزانه به روحانی می‌گویند این فرصت آخر است! اما روحانی می‌خندد! آیا این خنده خفت بار است؟ یا روحانی سواد ندارد؟ خفت برای کدام طرف ماجرا بود؟ گاهی «خنده» دردناکترین و سوزش‌ناک‌ترین پاسخ‌ها است.»
>سرگرم درون شده ایم؛ غافل از فاجعه!
پای صحبت‌های یک دیپلمات کهنه کار می‌نشینیم. فریدون مجلسی می‌گوید: «یک خنده با هر شکل و شمایلی نشانگر هیچ مسئله‌ای و هیچ تحلیلی نمی‌تواند باشد! ممکن است که حرف خنده داری زده باشند، ممکن است اصلاً فکر کرده باشند که الان اگر بخندند آن هم پیش‌روی دوربین‌ها جو عوض خواهد شد شاید اصلاً این خنده‌ها هیچ دلیلی نداشته باشد اما اینکه خواسته باشیم آن را در عرف دیپلماتیک معنا کنیم و آن را مخل و مضر برای دیپلماسی بدانیم من می‌گویم این خنده هیچ تعبیر دیپلماتیکی نداشته و اگر ما سعی می‌کنیم آن را در حوزه دیپلماسی تعبیر و تحلیل کنیم یک تحلیل و تعبیر من‌درآوردی و بی پایه و اساس است!»
مجلسی می‌افزاید: «فارغ از این که آقای روحانی متوجه گفت‌وگوی طرف مقابل شده باشد یا نشده باشد ما باید به این سوی ماجرا نگاه کنیم. این سوی ماجرا یعنی پیام‌هایی که از تهران برای آقای روحانی ـ طی مدتی که در نیویورک حضور داشت ـ مخابره شده است که آقای روحانی در آن حال و هوا قرار داشته و نه صحبت‌هایی که بین آنها رد و بدل شده است!»
فریدون مجلسی در گفت‌وگو با آفتاب یزد می‌گوید: «اینکه خود خنده، نوع خنده، اندازه خنده، بلندی و کوتاهی خنده و... را خواسته باشند بر خلاف مبانی دیپلماتیک تعبیر کنند هیچ پایه و اساسی ندارد خنده خنده است... از نظر من هر گاه در این گونه موارد سخن از عرف‌ها می‌شود همه ی آن عرف‌ها ساختگی و من درآوردی است شاید ما هم چنان در قرن نوزدهم میلادی به سر می‌بریم که ساعت‌ها مردم را پشت در نگاه داریم و بعد با آداب و ترتیبی خاص آن‌ها را بپذیریم دکمه کت را حتماً ببندیم! بدون توجه به طرف مقابل نگاه مان را به گوشه‌ای بیندازیم و بدوزیم و اصلاً به اتفاقات اطراف خود هیچ توجهی نداشته باشیم آیا همچنان می‌خواهیم مثل آدم‌های دو قرن پیش به مسائل و ارتباطات اجتماعی نگاه کنیم؟!»
وی ادامه می‌دهد: «در دنیای مدرن امروز آن قدرها که ما هر حرکتی را در حاشیه دیپلماسی نگاه می‌کنیم به آن اهمیت نمی‌دهند! دلشان خواسته باشد می‌خندند. دلشان خواسته باشد اخم می‌کنند. هر گونه دلشان بخواهد لباس می‌پوشند حتی آزاد و راحت! اگر بپذیریم که جامعه از مدرنیسم و پست مدرنیسم عبور کرده است به طور طبیعی دیگر نباید در برخی اصول و مبانی قرون ۱۸ و ۱۹ باقی بمانیم که چگونه قدم برداریم و چگونه حرف بزنیم و چگونه نگاه کنیم و چگونه بخندیم یا اساساً بخندیم یا نخندیم! خلاصه می‌توان گفت این گونه نگاه به مسائل فی ما بین مقامات ارشد اندکی زیاده روی و غلو آمیز است هر کسی برای خودش هر گونه که بخواهد تعبیر می‌کند بی آن که بداند درست است یا خیر؟!
>اگر جای انگلیسی‌ها یا فرانسوی‌ها بودیم
چه می‌کردیم؟!
از آقای فریدون مجلسی می‌پرسیم شاید برخی توییت زودهنگام آقای آشنا را مسبب این همه حاشیه بدانند که بعدها وقتی ویدیوی آن جلسه خودمانی بیرون آمد و با متنی که آقای آشنا منتشر کرده بود متفاوت بود، حرف و حدیث‌ها آغاز شد. هرچند ما نیز معتقدیم این گونه خندیدن‌ها ربطی به عزت و ذلت یک ملت ندارد اما بالاخره برخی دنبال حاشیه‌ها می‌گردند همین چند ماه قبل بود که در اوج چالش‌های جانسون با مسئله برگزیت در دیدار با مکرون و در کاخ الیزه پای خود را روی میز گذاشت و آن حاشیه‌ها را به‌وجود آورد...
این دیپلمات اسبق ایران در پاسخ می‌گوید: به موضوع خوبی اشاره کردید آنجا هم یک لحظه خیلی خاص بود که وقتی فیلم را نگاه می‌کنیم خلاصه می‌شود در چند ثانیه اما وقتی به عکس بسنده کنیم ساعت‌ها می‌توانیم برای آن یک لحظه پا روی میز گذاشتن تعبیر و تفسیر بتراشیم اما دیدید که خیلی زود آن پای روی میز گذاشته شده در رسانه‌ها ختم شد و نه تعبیر به ذلت شد و نه تعبیر به قدرت!
فریدون مجلسی دست روی موضوع خاص و قابل تاملی می‌گذارد و می‌گوید: اگر خواسته باشیم اینگونه به مسئله نگاه کنیم که شکل و شمایل آقای بوریس جانسون و رفتارهای او و واکنش‌های ترامپی او که باید بیشتر مردم و سیاستمداران انگلیسی را عصبانی کند آن هم با داشتن بزرگانی چون چرچیل و مک میلان! این روزها وقتی به رفتارها و نوع سخن گفتن آقای جانسون نگاه کنیم اگر خواسته باشیم با یک لحظه خندیدن آقای روحانی مقایسه کنیم که طبیعتاً اگر انگلیسی‌ها جای ایرانی‌ها بودند دیگر جانسون را به لندن راه نمی‌دادند!
وی در ادامه می‌گوید: من نمی‌دانم دلیل توئیت آقای آشنا چه بوده یا اصلاً متوجه شده است که موضوع چه بوده یا نه اما بیایید اندکی از این خندیدن و نوع خندیدن و بلندی و کوتاهی خندیدن فاصله بگیریم. مسئله مهم تر از این‌ها است؛ ما الان در یک محاصره اقتصادی به سر می‌بریم در یک تحریم آزاردهنده! باور کنیم اوضاع منطقه اوضاع خوبی نیست! عربستان سرگرم یمنی‌ها است اما دائم با ما درگیری دارد. اوضاع منطقه به سمت و سویی می‌رود که اگر فکری به حال خودمان نکنیم روز به روز بیشتر باید سختی کشیدن را یاد بگیریم و فقط تحمل کنیم!
این کارشناس مسائل بین‌المللی معتقد است؛ ما الان باید به دنبال دیپلماسی بازدارنده و کاهنده چالش‌ها باشیم. نباید اظهارنظراتی کنیم که جامعه جهانی را علیه ما متحد کند. باید به طولانی شدن تحریم‌ها و ضرر و زیان این طولانی شدن بیاندیشیم! ما باید به هم کمک کنیم تا چاره‌ای برای برون رفت از مسائل امروزی که دچار آن هستیم پیدا کنیم. این که از درون به همدیگر بپردازیم و غافل از فاجعه‌ای باشیم که کشور را هر لحظه و هر ثانیه بیشتر تهدید می‌کند یعنی غافل از فاجعه‌ای عظیم تر هستیم و مشغول خود! اصلاً این مسئله که ما یک خنده را به عنوان یک موضوع روز تبدیل کنیم آن هم در میان بسیاری مسائل که اقتصاد، تولید، اجتماع و آرامش مردم را هدف قرار داده یعنی اصل را گم کرده‌ایم و به فرع پرداخته ایم!
مجلسی ادامه می‌دهد: اصل چیز دیگری است. اصل همان چیزی است که ما از آن غافل شده‌ایم و فرع همین مسائلی است که برای ما مهم شده است که خنده را موجب ذلت می‌دانیم اما برای برون رفت از چالش‌های پیش رو هیچ ابتکار عملی از خود بروز نمی‌دهیم!
آنهایی که قدرت را به دست گرفته‌اند، به نوعی دارند حاشیه‌های سیاسی ما را مدیریت می‌کنند. این روزها به آسانی و به راحتی و به هر شکل ممکن به بالاترین مقام اجرایی کشور توهین می‌کنیم چون رئیس جمهور است چون برای یک جناح، رقیب حساب می‌شود و برای یک جناح، رفیق! من نمی‌دانم این تعابیر ذلت و خفت و عزت از کجا آمده است اما این را می‌دانم کسانی که موضوعات داخلی ما را دنبال می‌کنند تا وقتی ما به همین حواشی دل‌خوش داشته باشیم آن‌ها خیال شان از همه بابت‌ها راحت است. آن‌ها می‌گویند کم کم دارند به تحریم‌ها و ضرر و زیان‌های هنگفتی که اقتصاد و تولید ایران را به سوی نابودی می‌کشاند عادت می‌کنند!
این تحلیلگر مسائل بین‌المللی می‌گوید: این روزها نباید جناحی فکر کنیم، این روزها نباید دسته‌ای و گروهی فکر کنیم، این روزها فقط و فقط باید به فکر منافع ملی کشور و رها کردن کشور از بدبختی‌هایی که دارد دچارش می‌شود باشیم. ما باید به این مسئله فکر کنیم که چگونه باید به رئیس جمهور و اطرافیان رئیس جمهور کمک کنیم به آن‌ها مشاوره درست بدهیم نه این که آنها را همراه با مسائل پیش پا افتاده دچار چالش و حاشیه کنیم.
>اقتداری که با یک خنده دچار لرزش شود
که اقتدار نیست!
به عنوان آخرین سوال از آقای مجلسی می‌پرسیم؛ برخی می‌گویند خنده‌های آقای روحانی اقتدار ایران را زیر سوال برده است، نظر شما چیست؟!
این دیپلمات سابق با تعجب می‌گوید: اقتدار ایران با یک خنده اگر قرار باشد زیر سوال برود که اسمش اقتدار نیست! اقتدار ما وقتی زیر سوال می‌رود که اقتصاد ما نابود شود. اقتدار ما وقتی زیر سوال می‌رود که تولیدکننده ما توان نفس کشیدن نداشته باشد.
اقتدار ما وقتی زیر سوال می‌رود که نتوانیم برای آینده خود فکری کنیم و چاره‌ای بیندیشیم. اقتدار ما اگر اقتدار باشد با یک خنده و صدها خنده و قهقهه دچار هیچ لرزشی نخواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر: