چه منزلتی بالاتر از ارتباط علمی و عاطفی و تربیتی با انسان که اگر درست و به هنگام و عالمانه در مسیر دانایی و کسب معرفت و تعالی قرار گیرد به مقام والای خلیفة اللهی می رسد و کیست که نقش معلم و مربی آگاه و عاشق و متعهد در رساندن انسان به چنین مقامی را باور نداشته باشد.
چه افتخاری است معلم بودن، چه سعادتی است در فضای
تعلیم و تربیت نفس کشیدن، چه عزتی است مربی انسان بودن، کدامین بیان و قلم
توان گفتن و نوشتن و ستودن مقام معلم را دارد خصوصا آن گاه که اولین معلم
جهان هستی را خداوند علیم و حکیم و سپس انبیا و ائمه طاهرین می دانیم چه
سعادتمند و نیک تقدیرند آنان که معلمی را برگزیدند و هنر تعلیم و تربیت را
با عشق در عمق جانشان عجین کردند و کمر همت بستند برای کشف و شکوفا کردن
استعدادهای فرزندان عزیز سرزمینمان ایران.
چه منزلتی بالاتر از
ارتباط علمی و عاطفی و تربیتی با انسان که اگر درست و به هنگام و عالمانه
در مسیر دانایی و کسب معرفت و تعالی قرار گیرد به مقام والای خلیفة اللهی
می رسد و کیست که نقش معلم و مربی آگاه و عاشق و متعهد در رساندن انسان به
چنین مقامی را باور نداشته باشد.
گاه یک گفتار، یک رفتار، یک برخورد
بهنجار و عالمانه و گاه حتی یک نگاه مادرانه و پدرانه معلم و مربی به دانش
آموز و دانشجو تحولی در دل و جان دانش آموز و متربی ایجاد می کند که شاید
ده ها سخنرانی و منبر و خطابه و حتی کتاب نتواند چنین تاثیری داشته باشد.
کم نشنیده ایم که دانش آموز یا دانشجویی سال ها نتوانسته با یک درس و
کتاب و کلاس کنار بیاید و حتی به مرحله تنفر از آن درس و حتی مدرسه و
دانشگاه رسیده اما با رفتار و کردار یک معلم و استاد و نشستن مهر او بر دل
شاگرد، درس و مدرسه و دانشگاه جای خود را در اندیشه و نگاه و دل آن دانش
آموز و دانشجو پیدا می کند. چه بسیار معلمان و استادانی که نه تنها در
تعلیم از جان و وجود خود عاشقانه مایه می گذارند بلکه محرم اسرار و سنگ
صبور دانش آموز و دانشجوی خود می شوند و دختران و پسران این «کهن بوم و بر»
را همچون فرزندان خویش عزیز می شمارند و دل به دلشان می دهند و گوش جان به
سخنشان می سپارند و چه بسیار همدلی ها و جهت دادن های آگاهانه معلمان و
مربیان آگاه و دلسوز و متعهد که سرنوشت و آینده دانش آموزان و دانشجویان و
فرزندان این سرزمین را به نیکوترین وجه تغییر داده است و فقط خدا می داند
که هدایت و در مسیر کمال و سعادت قرار دادن حتی یک انسان چه اجر و منزلت و
پاداشی نزد پروردگار یکتا دارد و همان طور که اگر طبیبی وسیله درمان و نجات
و ادامه حیات یک انسان شود گویا همه انسان ها را نجات داده، نجات و در
مسیر سعادت قرار دادن یک دانش آموز و دانشجو نیز به مثابه نجات و سعادت
انسان هاست.
و اما در این عصر و دوره که «فضای مجازی» بی لجام و
افسار گسیخته بر افکار، ارزش ها، باورها، فرهنگ و «سبک زندگی» جوامع و از
جمله جامعه ما بی رحمانه می تازد، برخی خانواده ها به خاطر یا به بهانه
مشکلات معیشتی و مسائل دیگر آن چنان که باید به تربیت آگاهانه، به موقع،
موثر و به روز فرزندان خود همت نمی گمارند، مسائل فرهنگی و تربیتی اولویت
اول و درجه یک رسانه ها و رسانه ملی نیست، سیستم آموزش و پرورش از بیماری
های مزمنی از جمله روزمرگی در رنج است، حرمت ها آن چنان که باید رعایت نمی
شود و از جمله حرمت معلمان عزیز در چشم برخی مسئولان.
هزینه کردن
برای تعلیم و تربیت، سرمایه گذاری برای ساخت آینده بهتر کشور محسوب نمی
شود، ذائقه ها، آمال و آرزوهای برخی افراد و خانواده از ارزش های واقعی
فاصله گرفته و به سمت «ارزش نماها» سوق پیدا کرده است.
ملت و خصوصا
نوجوانان و جوانان ما از سوی دشمنان و بدخواهان آماج تیر و ترکش های جنگ
نرم، جنگ اقتصادی و پراکندن بذر ناامیدی قرار گرفته اند، مشکلات معیشتی
سینه معلمان عزیزمان را مانند بسیاری از مشاغل دیگر سخت می فشارد، وظیفه و
هنر معلمی بس خطیر و البته ارزشمندتر و بیش از پیش سنگین تر و سخت تر است و
تنها عشق و ایمان و توکل به خدا و امید به پاداش و اجر الهی و مهم بودن
سرنوشت انسان هاست که می تواند معلمان گران قدرمان را در انجام وظایف
سرنوشت سازشان یاری رساند و در این راه حتما کمک و همراهی خانواده ها،
مدیران، سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی، تصمیم سازان، دولت و مجلس،
رسانه ها و نوع نگاه جامعه در هر چه بهتر و موفق تر عمل کردن معلمان و
مربیان فرزندانمان نقش و سهم و تاثیر بسزایی دارد. بی گمان اگر مسئولان،
مردم و خانواده ها خواهان جامعه ای دانا، پیشرو، پیشرفته، اهل علم و عمل،
امیدوار و پویا هستند و می خواهند آمار جرم و جنایت و بزه و تعداد زندانیان
و آمار اعتیاد و طلاق کاهش یابد اساسی ترین کار، اصل دانستن تعلیم و تربیت
صحیح، به هنگام، مستمر و موثر و «بازیابی» جایگاه معلم و مربی در تمامی
سطوح است، قدر مسلم تحول در سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی دیگر نیاز
ضروری عرصه تعلیم و تربیت است.
این روزها و در آغاز «ماه مهر و
مهربانی» و فصل غرس نهال علم و ایمان، دانایی و شکفتن غنچه های امید و
انگیزه در دل و جان فرزندان ایران زمین، این خجسته ایام را به همه
نوجوانان، جوانان، خانواده ها و خصوصا معلمان گران قدر وطنم شادباش و مبارک
باد می گویم و بوسه افتخار بر دست معلمان و مربیان و استادان عزیز می زنم
باشد که خداوند هر روز ملت و خاصه جوانان ایران را به قله های علم و کمال و
سعادت و پیشرفت نزدیک تر کند.
به خاطر داشته باشیم که امیرمومنان
علی علیه السلام در جلالت و مرتبت علم و دانایی و مقام معلم چه نغز سخن
حکیمانه ای فرمود که باید آویزه گوش هر طالب علم و انسان قدرشناسی باشد
«مَن علَّمنی حرفا فقد صیّرنی عبداَ»