کد خبر: ۱۳۸۹
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۳:۴۳
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
اگر چه دونالد ترامپ گفته است که برای دست داشتن تهران در حملات آرامکو به شواهد و نشانگان بیشتری نیاز است تا او آن نشانگان را دستمایه اقدام نظامی علیه تهران نماید، اما به نظر می‌رسد که در صورت به دست آوردن اطلاعات و شواهد کافی، او هیچ‌گاه مبادرت به اقدام نظامی علیه تهران نمی‌کند.

دکتر صلاح الدین هرسنی

اگر چه دونالد ترامپ گفته است که برای دست داشتن تهران در حملات آرامکو به شواهد و نشانگان بیشتری نیاز است تا او آن نشانگان را دستمایه اقدام نظامی علیه تهران نماید، اما به نظر می‌رسد که در صورت به دست آوردن اطلاعات و شواهد کافی، او هیچ‌گاه مبادرت به اقدام نظامی علیه تهران نمی‌کند. به این ترتیب نظامی‌گری متاثر از بحران آرامکو از سوی واشنگتن علیه تهران اساساً منتفی است.
چنین ادعایی به دو دلیل قوت می‌گیرد. اولین دلیل در ارتباط با نگرش سلبی ترامپ در راه‌اندازی یک جنگ پر شدت و حتی کم شدت در قبال تهران است. به همین خاطر است که دونالد ترامپ به رغم تهدیدات فزاینده خود در قبال تهران مکرر و قویا اعلام می‌کند که به دنبال جنگ و نظامی‌گری علیه تهران نیست. البته این نگرش سلبی در قبال جنگ علیه تهران فقط منحصر به ترامپ نیست، در میان مجلس سنا و کنگره نیز برخی از رویکردهای عقلایی سناتورهای جمهوری‌خواه اجازه نظامی‌گری ترامپ علیه تهران را نمی‌دهد. ضمن آنکه هر گونه راه‌اندازی جنگی علیه تهران نیازمند مجوز کنگره است که به نظر نمی‌رسد ترامپ بتواند برای مجوز نظامی‌گری علیه تهران از سد نمایندگان کنگره بگذرد. در این ارتباط دلیل ناهمسویی کنگره با ترامپ در راه‌اندازی جنگ علیه تهران، تجارب جنگ واشنگتن در افغانستان و عراق است. به ویژه آنکه هنوز واشنگتن نتوانسته است از تبعات و پیامدهای باتلاق عراق خارج شود. مزید بر این، هرگونه نظامی‌گری ترامپ در قبال تهران متضمن هزینه‌های هنگفتی برای آمریکاست که اساسا افکار عمومی آمریکا به چنین هزینه‌ای برای جنگ علیه تهران رضایت نمی‌دهند.
دلیل دوم امتناع نظامی‌گری علیه تهران در نیاز وافر ترامپ به پیروزی دیپلماتیک است. آنگونه که پیداستاین پیروزی دیپلماتیک فقط از رهگذر راهبرد مماشات و سازش با تهران به دست می‌آید. در این ارتباط به نظر می‌رسد که ترامپ برای رسیدن به این پیروزی دیپلماتیک از هر فرصتی استفاده می‌کند که بخواهد مقامات تهران را به پای میز مذاکره بکشاند. یقینا و با توجه به مواضع سلبی ترامپ در نظامی‌گری علیه تهران، هدف ترامپ در این تهدیدات جدید بخشی از اجرای فشار حداکثری در به میز مذاکره آوردن مقامات تهران است. در واقع او به این باور رسیده است که اگر بخواهد تحت تبلیغات و پروپاگاندای مجموعه‌های عبری – عربی در مقصر دانستن و نقش داشتن بحران آرامکو تلاش کند، قطعا امیدها به نیل این پیروزی دیپلماتیک را از دست می‌دهد. حال شواهد و قراین نشان می‌دهند که ترامپ برای کسب مطلوبیت‌های حداکثری و به منظور غنی ساختن کارنامه خود در سیاست خارجی لااقل موضوع رسیدن دوباره به کاخ سفید را قربانی مطامع و منویات مجموعه‌های عبری- عربی نمی‌کند. همچنین ترامپ سخت آگاه است که هرگونه فشار به تهران آن هم تحت القائات محافل عبری - عربی چه بسا ممکن است کورسوی امید به پیروزی دیپلماتیک را از دست دهد و موجب فاصله حداکثری و معناداری با تهران شود. به این ترتیب و با توجه به نیاز ترامپ به یک پیروزی دیپلماتیک، او هیچگاه نمی‌خواهد که بازنده بحران آرامکو باشد. به این ترتیب ترامپ فقط در یک صورت در مقابل تهران نظامی‌گری می‌کند و آن این است که شکست انتخابات پیش رو برایش مهم نباشد. از سوی دیگر این نکته درخور توجه است که اگر چه بحران‌هایی نظیر حملات گذشته حوثی‌های به دو پمپاژ نفتی عربستان و همچنین بحران‌های بندر فجیره در امارات به رغم اتهامات ادعایی محافل تحت ائتلاف ریاض نتوانست موجب نظامی‌گری واشنگتن و متحدان به تهران شود، بحران آرامکو نیز متضمن اقدام نظامی علیه تهران نیست.
نام:
ایمیل:
* نظر: