دور جدید حملات پرتعداد تروریستی گروه طالبان، تلفات سنگینی را به غیرنظامیان و نیروهای ارتش، پلیس و نیروهای امنیتی افغانستان تحمیل کرده است. حمله شبانه تروریستهای طالبان به مرکز ولایت فراه در غرب افغانستان 17 کشته و زخمی برجای گذاشته است.
بسمالله الرحمن الرحیم
دور
جدید حملات پرتعداد تروریستی گروه طالبان، تلفات سنگینی را به غیرنظامیان و
نیروهای ارتش، پلیس و نیروهای امنیتی افغانستان تحمیل کرده است. حمله
شبانه تروریستهای طالبان به مرکز ولایت فراه در غرب افغانستان 17 کشته و
زخمی برجای گذاشته است.
طالبان در روزهای گذشته هم حملاتی مرگبار علیه
مراکز ولایتهای قندوز و بغلان انجام داده بود. تروریستها با تمرکز عملیات
سنگین تروریستی بر مراکز آموزش ارتش و پلیس و همچنین مراکز فرماندهی و
تجمعات نظامیان تلاش میکنند ساختار دفاعی و امنیتی افغانستان را منفعل
سازند و حتی از هم بپاشند.
تشدید عملیات وحشیانه تروریستی طالبان از آن
جهت اهمیت دارد که بلافاصله پس از اعلام توافق آنها با زلمای خلیلزاد
نماینده آمریکا در قطر صورت میگیرد. بعلاوه در طول مذاکرات فشرده طی 9
دوره در قطر نیز طالبان حتی موقتاً هم به جنایات تروریستی خود خاتمه نداد
بلکه تلاش کرد تا با انجام جنایات هدفمند خود، نوعی فشار حداکثری را مطابق
الگوی ترامپ، تحمیل کند و امتیاز بگیرد.
نکته مهم اینست که اصل موجودیت و
جنایات گروه طالبان با عملکرد و حضور نظامی آمریکا در افغانستان رابطهای
تنگاتنگ دارد و بهکلی غیرقابل تفکیک است. فرآیند مذاکرات 9 دورهای قطر
نیز بهوضوح این نکته را ثابت میکند که اولاً آمریکا در مذاکرات قطر از
موضع «قیم دولت و مردم افغانستان» عمل کرده و تصمیمگیری نموده است. چرا که
در غیر این صورت، آمریکا در مقام و موضعی نیست که نسبت به مقدرات کشور
افغانستان سخن بگوید، تصمیم بگیرد و امتیازی بدهد. روند تاسفبار مذاکرات
قطر بهویژه غیبت معنیدار نمایندگان دولت کابل و اصرار طالبان مبنی بر عدم
شناسائی دولت افغانستان بهعنوان نماینده رسمی، اصلی و انحصاری مردم
افغانستان هم این واقعیت دردناک را به رخ میکشد که آمریکا و طالبان فاقد
چنین جایگاه و موقعیتی بوده و هستند.
موضوع دردناکتر، بازی سیاسی –
تبلیغاتی رسوائی بود که خلیلزاد پس از ورود به کابل به راه انداخت و در یک
جلسه نمایشی، توافق با طالبان را به اشرف غنی رئیسجمهور و بقیه، نشان
داد ولی حاضر نشد نسخهای از آنرا به دولت کابل تحویل دهد!
موضوع مهمتر
اینکه اشرف غنی و سایر مقامات افغانستان بهوضوح نگران پیامدهای آشکار و
نهان توافق آمریکا و طالبان هستند و با تلخکامی احساس میکنند که آمریکا
تروریستهای طالبان را بیش از دولت رسمی کابل قبول دارد و علیرغم اصرار
طالبان در مورد عدم رسمیت دولت کابل با آنها به توافق رسیده و تلاش کرده
وزن یک گروه تروریستی را بیش از وزن و جایگاه دولت حاکم تلقی نماید و همین
امر باعث ایجاد فصل جدیدی از ناامنی و بیثباتی در افغانستان خواهد شد.
این
نکته کلیدی و حیاتی را نه فقط دولت کابل بلکه حتی مقامات آمریکائی نیز
مدنظر قرار داده و به آن معترفند. بسیاری از سفرای سابق آمریکا در
افغانستان و برخی از مقامات نظامی سابق آمریکا که در افغانستان حضور و نقشی
داشتهاند، قویاً هشدار دادهاند که عملیاتی شدن توافق آمریکا و طالبان،
قطعاً به دور پایانناپذیری از جنگ داخلی در افغانستان منجر خواهد شد و
دوباره طالبان را در این کشور در موضع «فعال مایشاء» قرار خواهد داد.
اگرچه
خلیلزاد با توسل به مذاکرات قطر تلاش کرده طالبان را یک گروه ضدآمریکائی
معرفی کند ولی همه میدانند که طالبان همانند القاعده و داعش، یک گروه
تروریستی دستپرورده آمریکا است که مطابق اهداف و برنامههای «سیا» عمل
میکند و مکمل سیاستهای شرورانه آمریکا در افغانستان و منطقه محسوب
میشود. زمانی که حامد کرزای رئیسجمهور سابق در یک مراسم رسمی گفت نیروهای
نظامی و امنیتی افغانستان به درجهای از توانمندی و مهارت رسیدهاند که
میتوانند بدون حضور و کمک خارجی هم امنیت و ثبات افغانستان را تضمین کنند،
ناگهان بمبی در زیر تریبون سخنرانی وی منفجر شد تا نشان دهد گویا
افغانستان هنوز هم به حضور نظامی آمریکا و دیگران محتاج است. نباید از نظر
دور داشت که حاکمیت قبلی طالبان در افغانستان را فقط دو کشور پاکستان و
عربستان به رسمیت شناختند ولی آمریکا هم عملاً همدست پنهانی طالبان بود.
ولی اکنون آمریکا با مذاکرات قطر امیدوار است حاکمیت افغانستان را یکبار
دیگر به تروریستهای طالبان تحویل نماید. مذاکرات قطر و جنایات پردامنه
تروریستی طالبان، جز این، معنی و مفهوم دیگری ندارد.