زمانی که ایران تحت سیاستهای هستهایش به شورای امنیت رفت باید فکر چنین روزهایی را میکرد. وقتی زیر نظر این شورا رفت و قطعنامه فصل هفت علیه ایران صادر شد، بنابراین استقلال سیاسی و مالیاش را از دست داد و تحت نظارت بینالمللی قرار گرفت.
قاسم محبعلی
تحلیلگر مسائل بینالملل
زمانی که ایران تحت سیاستهای هستهایش به
شورای امنیت رفت باید فکر چنین روزهایی را میکرد. وقتی زیر نظر این شورا
رفت و قطعنامه فصل هفت علیه ایران صادر شد، بنابراین استقلال سیاسی و
مالیاش را از دست داد و تحت نظارت بینالمللی قرار گرفت. اکنون هم درباره
دریافت اموال ایران و پول نفت، قدرت تصمیمگیری در اختیار حکومت ایران نیست
بلکه با توافق بینالمللی، حکومت و دولت ایران از این پولها استفاده
میکند. آزادی زندانیان آمریکایی در ایران و آزادسازی پولهای بلوکه شده
ایران در کره جنوبی بار دیگر بحث و گمانهزنیها درخصوص مذاکرات ایران و
آمریکا را بر سر زبانها انداخته است. مسئله در عین حال که موازات با بحث
مذاکرات هستهای قابل تحلیل است ولی یک موضوع جداگانهایست. برای آمریکا
جنبه افکار عمومی و انسان دوستانه دارد و برای ما به دست آوردن بخشی از
داراییهای بلوکه شده مطرح است ولی موضوع مذاکرات هستهای روند خودش را
دارد و مسئلهای است که باید جداگانه بررسی شود. به هر حال جنبه افکار
عمومی دارد و برای دموکراتها و دولت بایدن یک اقدام مثبت محسوب میشود.
اگرچه فاصله تا انتخابات زیاد است ولی این اقدام میتواند اثر مثبتی برای
آنها داشته باشد. از جمله موضوعات مورد اختلاف بین ایران و امریکا مسئله
زندانیهای طرفین تلقی میشود. بین ایران و امریکا موضوعات متعددی ازجمله
مسئله هستهای، سیاست خاورمیانه، حقوق بشر، موشکها، تروریسم و اخیرا مسئله
اوکراین و ادعای حمایت ایران از روسیه مطرح است که هر کدام بحثهای
جداگانهای است که نیاز به مذاکرات جداگانهای دارد. اینکه یک توافق بزرگ
صورت گرفته باشد، بیشتر شبیه شایعه است. تاوقتی که طرفین بر سر میز مذاکرات
ننشیند، بعید است تا سال 2025 یعنی بعد از انتخابات آمریکا که دولت جدید
بر سر کار میآید، زمینه یک توافق جدید فراهم باشد چراکه هم برای ایران
قابل اطمینان نیست که دولت بعدی چه میکند و هم توافقاتی که دولت بایدن
میکند، برای دولت بعدی معلوم نیست که پایدار باشد. آمریکاییها دارند از
این بحث استفاده میکنند که یک اقدام انسانی انجام دادهایم و یک سری افراد
بیگناه را از زندان آزاد کردهایم. طبیعی است در این موقعیت استفاده از
پول در مقابل افراد مبادله شده، در امریکا مورد سواستفاده مخالفین دولت هم
قرار گرفته و هم در جای دیگر این بحث مطرح است که امریکا پولهای ایران را
گروگان گرفته و ایران برخی از افرادی که بر سر آنها بحث پیچیدهای وجود
دارد که آمریکایی هستند یا ایرانی را زندانی کرده است. این مسئله جنبههای
انسانی و حقوقی دارد که هر کدام درجای خود مورد بحث قرار میگیرد. آزادسازی
پولهای بلوکه شده و استفاده از آن به صورت خرید غذا و دارو، یک دستاورد
برای دولت محسوب میشود، اینکه بگوییم ما بخشی از پولهای خودمان که در کره
جنوبی بلوکه شده بود را به دست آوردیم، به معنای این نیست که پول در
اختیار دولت ایران قرار میگیرد بلکه بدین معناست که پولها تحت نظارت
امریکا و در یک کشور ثالث قرار میگیرد و ایران کالاهایی را که با
تحریمهای جاری آمریکا مخالفتی نداشته باشد را وارد میکند و آنوقت آمریکا
اجازه میدهد که به حساب فروشنده منتقل شود و ایران در مقابلش کالاهایی که
جزو تحریم نیستند را دریافت میکند. به هر حال این چارچوبی است که به نظر
میرسد مورد توافق قرار گرفته، از آنجایی که این کالاها بیشتر جنبههای
انسان دوستانه دارند و قابل استفاده نظامی نیست، میتواند به وضعیت معیشتی
مردم ایران کمک کند. درست است که وضعیت نفت در برابر غذا در شان ایران نیست
اما زمانی که ایران تحت سیاستهای هستهایش به شورای امنیت رفت باید فکر
چنین روزهایی را میکرد. وقتی زیر نظر این شورا رفت و قطعنامه فصل هفت علیه
ایران صادر شد، بنابراین استقلال سیاسی و مالیاش را از دست داد و تحت
نظارت بینالمللی قرار گرفت. اکنون هم درباره دریافت اموال ایران و پول
نفت، قدرت تصمیمگیری در اختیار حکومت ایران نیست بلکه با توافق
بینالمللی، حکومت و دولت ایران از این پولها استفاده میکند.