نسخه چاپی
بر اساس یک تحقیق داخلی، به دلیل بازنمایی نقش پدران بیرون از منزل توسط رسانه ها، جایگاه مشورتی مادرها برای فرزندان جوان بالاتر از پدرها قرار گرفته است.
به گزارش خبرنگار مهر، نتایج یک تحقیق با روش پیمایشی که به تازگی منتشر شده، نشان می دهد هرچند خانواده به عنوان یک مرجع برای جوانان شناخته می شود تا مسائل خود را در آنجا طرح کنند. اما به دلیل نوع بازنمایی که رسانه ها از نقش «پدر» در بیرون از منزل انجام می دهند؛ پدران کمتر از مادران محل مراجعه برای طرح مسائل شخصی و دریافت مشورت هستند.
این پژوهش در 30 استان با عنوان «پیمایش های ملی گروه های مرجع جوانان ایران» توسط محمد سعید ذکایی به کارفرمایی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام شده است و نتایج آن مربوط به یک دهه قبل است که رسانه های اجتماعی هم کمتر مورد توجه بودند. با این حال در بخش نتایج مربوط به رسانه ها تیم اجرایی تحقیق هشدارهای زیادی را در مورد گسترش نفوذ رسانه ها مطرح کرده اند.
در بخشی از این تحقیق می خوانیم:
- چهل درصد جوانان برای راهنمایی و مشاوره مادران خود را مناسبترین فرد یافتهاند، این مراجعه در مورد پدران تنها 5.11 درصد است و از این حیث جایگاه آنها پس از دوستان نزدیک و خواهران و برادران قرار گرفته است. به نظر میرسد اتکای زیاد مردان ایرانی به نقش بیرون منزل و نانآوری خود و بازنمایی غالب از این نقش در رسانهها در کنار همدلی کمتر و یا تمایل کمتر برای برقراری فضایی اعتماد برانگیز برای گفتگو و مراجعه جوانان میتواند توضیحدهنده بخشی از این فاصله باشد.
- نقش مسلط و تعیینکننده خانواده بهعنوان مرجع قاطع در انتخابهای جوانان با چالش جدی و رو به رشد رسانهها روبهرو است. شناخت، هویت، سلیقه و سبک زندگی که جلوههای مهمی از فرهنگ جامعه معاصر بهشمار میآیند بهواسطه مصرف افراد از متون و تصاویر رسانهای مفهومسازی و عملیاتی میگردند.
- مصرف رسانهها سهم عمدهای را در گذران اوفات فراغت جوانان داشته و
نتایج این بخش از پژوهش تأییدکننده جایگاه برتر رسانهها در مصرف فراغت و
شکلدهی گروه (ارزش های) مرجع آنها است.
در این زمینه نیز میتوان ورزش
و تماشای تلویزیون و فیلم را بهعنوان شیوههای عمده گذران فراغت عنوان
کرد که تابع شرایط زمینهای (سرمایه اقتصادی، دوره زندگی، سرمایه فرهنگی) و
بهویژه جنسیتی است، درحالی که ورزش، مطالعه و گردش در پارک اولویتهای
فراغتی جوانان پسر است؛ مطالعه، تماشای تلویزیون و گردش در پارک اولویتهای
دختران را تشکیل میدهد. تماشای بیشتر تلویزیون از جانب دختران (که
تقریباً در همه مطالعات پیمایشی به چشم میخورد) تأثیرپذیری بیشتر دختران
از فرهنگ تلویزیون (که بهویژه برای آنها در قالب تماشای فیلم و سریالهای
تلویزیونی شکل میگیرد) را نشان میدهد
- براساس نتایج تحقیق حاضر میزان تأثیرپذیری جوانان با سرمایه اقتصادی و فرهنگی پایینتر از برنامههای سرگرمکننده تلویزیونی و چهرههای مرجع آنها بیشتر است و تنوع مصرف رسانهای جوانان با خاستگاه اقتصادی و اجتماعی بالاتر، دسترسی و علاقه به سرگرمیهای بیرون از منزل( سفر و تفریحات فردی و خانوادگی) در کنار احتمال وجود جهتگیریهای ارزشی متفاوت میتواند تصحیحکننده این تأثیرگذاری متفاوت باشد. ازاینرو مناسب است با سرمایهگذاری بیشتر بر طرحهایی همچون تأسیس و تقویت بیشتر فرهنگسراها، مراکز تفریحی محله و ارائه خدمات ارزانتر و گاه با یارانه به گروههای کمبرخوردار جوانان، علاوه بر ارائه الگوها و مهارت های مناسب زندگی، تحرک و پویایی بیشتری را به تجربه فراغتی جوانان افزود.
- در مجموع استفاده جوانان از رسانهها بهدلیل سرگرمی و تفریح است تا کسب خبر و ارتقای دانش وآگاهی. اولویت اول فیلم های داستانی – خانوادگی و اولویت آخر فیلمهای علمی – تخیلی و همچنین عدم انتخاب فیلمهای سیاسی و اجتماعی توضیحدهنده این استدلال است. همچنین اولویت فیلم و سریال و نیز برنامههای سرگرمکننده و ورزشی تلویزیون در کنار اولویت پایین برنامههای خبری و بهویژه برنامههای هنری و مذهبی، اگرچه میتواند نتیجه تولید و ارائه نامناسب اینگونه برنامهها باشد، گواهی بر علایق سیاسی کمتر جوانان و یا حداقل عدم تعقیب آنها از طریق این رسانه باشدکه جاذبه و موقعیت تلویزیون بعنوان منبعی برای کسب سرگرمی و لذت و در مرحله بعد کسب خبر و افزایش اطلاعات آنرا به جزئی عادی از زندگی جوانان تبدیل ساخته است و مرز آن دو را کمرنگ ساخته است، اگرچه این نتیجه ضرورتاً نشاندهنده انعکاس گفتمان و تجربه روزمره در سریالها و نمایشهای تلویریونی نیست، بلکه بیانگر برد و اهمیت این رسانه است که نتیجه دیگر این یافته اولویت جوانان به چهرههای مشهور( هنری، ورزشی و موارد مشابه) و نیز فرهنگ عامهپسند در انتخاب مراجع ارزشی خویش است و جهتگیریهای سیاسی در شاخصهای انتخاب جوانان از این مراجع اولویت بالایی ندارد.
- نتایج بهدست آمده نشاندهنده تأثیر رسانهها (بهویژه رسانههای نو) در انتخابهای ارزشی و اولویتهای جوانان است و همچنین یافتههای این بخش از پژوهش تأثیر مصرف رسانههای نو بر تغییر الگوها و مراجع ارزشی جوانان را تأیید میکند که این موضوع تأثیری قاطع، یکسویه و غیروابسته به زمینههای دیگر نیست و تأثیر آن تنها در رسانه ماهواره قابل توجه است و نکته مهم این است که این تفاوت و تأثیر مصرف رسانهای، ضرورتاً بیانگر رابطهای علی نیست و در تغییر دادن گروه مرجع و یا جهت گیری مصرفی( مثلا از نوع غربی) عوامل و زمینههای دیگری چون میزان مصرف، ارزشهای جهان وطنی، تعلقات آنها به گروههای خرده فرهنگی، پایگاه اقتصادی/ اجتماعی خانواده و عوامل دیگر تأثیرگذارند.