خبر را پيشتر همه شنيده و بسياري هم آن را با پوست و گوشت و استخوان خود درك كردهاند؛ اينكه سهميهها در كنكورهاي سراسري ايران نقش برجستهاي دارد و در ۵ سال گذشته اين نقش برجسته پررنگتر هم شده و در مجموعه تجربي و زيرمجموعههاي آن حالا كادر درمان سهميهاي به مرحله طبابت هم رسيدهاند.
محمد باقرزاده - خبر را پيشتر همه شنيده و بسياري هم آن را با پوست و گوشت و استخوان
خود درك كردهاند؛ اينكه سهميهها در كنكورهاي سراسري ايران نقش برجستهاي
دارد و در ۵ سال گذشته اين نقش برجسته پررنگتر هم شده و در مجموعه تجربي و
زيرمجموعههاي آن حالا كادر درمان سهميهاي به مرحله طبابت هم رسيدهاند.
خبر تازه اما نه مرتبط با جزييات اين سهميه يا حتي تقلب آن نزديك به هزار
نفر معروف، كه انتشار دو فايل اكسل است: در روزهاي گذشته و در اتفاقي
كمسابقه اسامي دو دوره از آزمون رزيدنتي يا همان دستياري منتشر شده است.
نام اين دو فايل كه نسخهاي از آنها هم دراختيار خبرنگار «اعتماد» قرار
گرفته، عبارت «فايل نتايج دستياري ۴۸ به دبيرخانه» آن هم به صورت فينگليش
(يعني عبارت فارسي با حروف انگليسي) است. خلاصه خبر تازه، انتشار اسامي
پزشكان متخصصي است كه با سهميه در آزمون تخصصی پذيرفته شده و حتي جزييات
اين سهميه هم در اين دو فايل به صورت شفاف آمده است. نام فايل به ما
ميگويد كه اين اطلاعات از دل مجموعه وزارت بهداشت و احتمالا در مسير رسيدن
به دبيرخانه يا در يكي از اين مراحل لو رفته و حالا دراختيار بخشي از
جامعه قرار گرفته است. اما دقيقا چه چيزي لو رفته و چه كمكي به جامعه خواهد
داشت؟ به عبارتي ساده خلاصه اين خبر به اين صورت است كه اسامي پزشكان
متخصص سهميهاي دو دوره براي مردم شفاف شده است. نكته ديگر اينكه پذيرش اين
افراد قانوني است و براساس مواد مرتبط با سهميههاي مختلف در كنكورهاي
ايران در آزمون دستياري يا همان تخصص پزشكي قبول شوند. انتشار اين خبر و لو
رفتن چنين فايلي اگرچه تاكنون چندان مورد توجه افكار عمومي قرار نگرفته،
اما در بين جامعه تخصصي پزشكان و دانشجويان علوم پزشكي با موجي از واكنشها
روبهرو شده و به نظر يكي از مهمترين خبرهاي مرتبط با اين جامعه در يكي،
دو ماه گذشته است. شدت واكنشها را البته ميتوان در شبكههاي اجتماعي و
همچنين گروههاي مرتبط با دانشجويان پزشكي هم ديد؛ آنها در نوشتهها و
واكنشهاي خود به افرادي اشاره ميكنند كه در سالهاي گذشته از تلاش و
پشتكار خود براي رسيدن به چنين موقعيتي سخن ميگفتند و حتي چندين مورد در
شبكههاي اجتماعي و يوتيوب به ديگران درس تلاش ميدادند اما حالا مشخص شده
كه دستكم بخشي از موقعيت كنوني آنها محصول سهميه است. قصه سهميهها اما
دقيقا چيست و چه شده كه در چند سال گذشته اين پرونده پرسابقه تا اين اندازه
خبرساز شده است؟ تغييراتي كه پايه آنها به برنامه ششم توسعه و قوانين
مرتبط با ايثارگران برميگردد تا چه اندازه بر پذيرش دانشگاههاي ايران و
به خصوص رشتههاي پرطرفدار اثرگذار بوده است؟
مهمان ناخوانده در روزهاي انتظار اسامي هزار نفر
بيشك خبرسازترين موضوع دو، سه هفته گذشته جامعه ايران در حوزه كنكور و
دانشگاه، بحث پرونده تقلب حدود هزار نفر و پذيرش آنها در دانشگاهها بوده
كه همين پرونده پس از يكسال و با اظهارنظري تازه ازسوي وزير كنوني علوم
خبرساز شد. اين اظهارنظر كه تاييدي بر گزارش سال پيش «اعتماد» با تيتر
«قبولشدگان شبههناك» بود بلافاصله با واكنش نمايندگان عضو كميسيون اصل
نود مجلس، سازمان سنجش آموزش كشور و چندين موسسه و مركز پژوهشي مانند
ديدبان شفافيت و عدالت روبهرو شد كه خواستهها يا نكات متفاوتي را مطرح
كردند. در اين باره اما خلاصه جمعبندي خواست عموم هم به اين صورت است كه
اگر به هر دليلي امكان برخورد با اين افراد متهم به تقلب وجود ندارد،
دستكم اسامي آنها را منتشر كنيد. در بحبوجه اظهارنظرها درباره امكان
انتشار چنين اسامي يا تعارض اين درخواست با قانون بود كه به ناگاه فايلي
ديگر خبرساز شد؛ انتشار اسامي پزشكاني كه در دو سال پياپي در آزمون تخصصی
قبول شده و تشريح سهميه هر كدام از آنها. اين فايل ميگويد در آزمون
دستياري ۴۷ و ۴۸ چه پزشكاني و به كمك چه سهميهاي پذيرفته شدند. اگرچه اين
آزمون براي دانشجويان پزشكي مهم و داراي اهميت فراوان است، اما ممكن است
افكار عمومي چندان با اين جزييات آشنا نباشد؛ دوره دستياري يا دوره رزيدنتي
در علوم پزشكي دورهاي است عملي و تكميلي در تحصيلات آموزش عالي كه در
بسياري از كشورها پس از اخذ دكتراي حرفهاي توسط پزشكان گذرانده ميشود. به
شخصي كه اين دوره را ميگذراند، رزيدنت ميگويند و دانشآموختگان اين دوره
به عنوان متخصص، با درجه تخصص رشته گذرانده شده وارد بازار كار ميشوند يا
اينكه ميتوانند در دوره فوق تخصص به تحصيل ادامه دهند. با اين توضيحات به
نظر ميآيد دليل اهميت اين اطلاعات نزد دانشجويان پزشكي و همچنين واكنش
آنها به جزييات آن تا اندازهاي آشكارتر شود. در اين بين البته برخي
صاحبنظران حوزه عمومي و اجتماعي هم از افكار عمومي خواستند كه ضمن توجه به
اين اطلاعات به سلامت آينده خود و خانواده كمك كنند؛ خلاصه سخن آنها به
اين صورت است كه افكار عمومي حق دارد، بداند چه پزشكي در مسير پذيرفته شدن
از سهميه استفاده كرده و جامعه به همين دليل بايد به چنين اطلاعاتي توجه
نشان دهد.
رتبههاي تكرقمي كه قبول نميشوند داستان خبرساز سهميه در زيرگروههاي پزشكي
«هربار ميگيد سهميه، ياد اين دختره ميافتم كه دامپزشكي كرمانشاه قبول
شد، با سهميه هيات علمي باباش رفت پزشكي همونجا، به واسطه باباش اسمش توي
كلي مقاله رفت، با همكلاسيش ازدواج كرد، الانم امريكاست»؛ اين يكي از
پرواكنشترين نوشتههاي شبكههاي اجتماعي در چندروز گذشته و پس از انتشار
اين فهرست تازه است كه به صورت ساده قصه چندين سهميه را هم نشان ميدهد؛
درباره «هيات علمي» البته مسوولان سازمان سنجش و آموزش كشور اصرار فراواني
دارند كه اين موضوع به هيچوجه سهميه نيست و تنها «يك امتياز براي افراد
زحمتكش در حوزه دانشگاه است»؛ دليلي كه معمولا براي اين موضوع هم از سوي
آنها مطرح ميشود اين است كه در دفترچه و شرايط پذيرش دانشجو سهميهاي به
اسم «خانواده اعضاي هياتعلمي» وجود ندارد. اين موضوع اگرچه درست اما همه
حقيقت نيست؛ به عبارتي سادهتر فرزندان هيات علمي براي قبولي در كنكور
اگرچه سهميهاي ندارند اما پس از پذيرش در دانشگاه ميتوانند به دليل هيات
علمي بودن پدر يا مادر خود تغيير رشته يا دانشگاه دهند كه امتياز ويژهاي
است. اما به ماجراي سهميه و دليل خبرسازشدن بيش از پيش آن در چندسال گذشته
بپردازيم؛ پيشتر و در شهريور سال ۹۸ براي اولينبار چندين دانشجوي رتبه
تكرقمي كنكور كارشناسي ارشد زيرمجموعه علوم پزشكي با خبرنگار نویسنده این
گزارش تماس گرفتند و خواستار پيگيري شرايط خود شدند. آن سال، اولين سالي
بود كه سهميهها به شيوه تازه اعمال شده بود و چون در مقاطع كارشناسي ارشد
زيرمجموعههاي علوم پزشكي، ظرفيت كدرشتهها معمولا محدود است، اين اعمال
سهميههاي تازه در اين كدرشته به صورت شفافتري آثار اين سهميهها را نشان
ميداد اما ماجرا دقيقا چه بود و چرا افرادي با رتبههاي تكرقمي هم شانس
قبولي نداشتند و درنهايت چه تصميمي اتخاذ شد؟
سال خبرساز اعمال جزييات قانون برنامه ششم درباره سهميهها
خلاصه ماجرا به اين صورت بود كه در كنكور كارشناسي ارشد دانشگاه علوم
پزشكي سال ۹۸، رتبه دو يكي از رشتهها، پس از اعلام نتايج گمان ميكرد به
خواسته خود رسيده و درست زماني كه استاد پاياننامه و حتي موضوع خود را هم
تا اندازهاي انتخاب كرده و در ذهن برنامهاي براي اين دوره چيده بود،
روز اعلام نتايج شوكه شد و بخش زيادي از برنامه خود را از دسترفته ديد.
همچنان كه همان موقع و در گزارش روزنامه «شهروند» هم به بخشي از اين پرونده
پرداخته شد، او رتبه دو شده بود و در دفترچه هم نوشته بود كه اين رشته در
دانشگاه علومپزشكي تهران دو نفر ظرفيت دارد كه با يك محاسبه ساده مشخص
ميشود رتبه به قطعيت شانس قبولي دارد، اما ماجرا با حسابوكتاب و رياضي
ساده پيش نرفت. موضوعي كه ساده به نظر ميرسيد، حالا پيچيده شد و با منطق و
حساب رياضي سازگار نبود؛ دو ظرفيت وجود داشت و قاعدتا او ميتوانست يكي
از اين دو نفر باشد. ماجرا اما به سهميهها برميگردد كه از چند سال پيش
روند متفاوتي به خود گرفت. در اين روش جديد حداكثر 30درصد ظرفيت هر كد
رشته به ايثارگران ميرسد كه البته با اين پيششرط كه دستكم 70درصد
نمره آخرين فرد قبولي در اين كد رشته را كسب كرده باشند. در دانشگاه علوم
پزشكي تهران و همين رشته مورد اشاره با ظرفيت دو نفر، سهميه 25درصد
ايثارگران و جانبازان بالاي 25درصد، يكچهارم دو نفر ظرفيت يعني نصف يك
انسان ميشود. به عبارت ديگر از دو صندلي لحاظشده براي كارشناسيارشد
اين رشته خاص، نصف يكي از صندليها بايد به دانشجويي با سهميه ايثارگران
بالاي 25درصد برسد، اما نصفكردن صندلي كه در عمل وجود ندارد و به نظر
ميآيد با توجه به سهميه 5درصدي كه براي داوطلبان با سهميه ايثارگري زير
25درصد درنظر گرفته شده، اين نصف صندلي به سمت بالا گِرد و تبديل به يك
صندلي شده است. با اين حساب از دو صندلي اين دانشگاه، رتبه يك و فردي با
سهميه قبول شدند كه اين فرد حدود 70 درصد نمره علمي نفر دوم اين رشته را
داشته است. با توجه به رقابت شديد كنكور و آزمونهاي تستي اين 70درصد
نمره علمي آخرين نفر، به معناي پذيرش فردي با رتبه چندين برابر و حتي
چند10برابر آخرين فرد قبولي در اين رشته است. مثال ديگر هم رتبه 3 كنكور
كارشناسي ارشد يكي از اين رشتههاست كه ظرفيت دو اولويت انتخابي اولش 4
نفر بوده، اما او در اين دو كد رشته قبول نشده، يعني از صندلي خالي كه
رتبه سه به هيچكدام نرسيده است. اين تغييرات و نحوه پذيرش داوطلبان
براساس سهميهبندي جديد همچنان محل ابهام فراوان است و تاكنون مديران
سازمان سنجش و همچنين سنجش پزشكي، نحوه پذيرش را بهطور شفاف منتشر
نكردهاند. علاوهبراين هنوز اطلاعات دقيقي درباره تفاوت رتبه بدون سهميه و
نقش سهميه در پذيرش هم به طور دقيق مشخص نيست، ولي يك مثال شايد تا
اندازهاي بحث را روشن كند. همان سال ۹۸ و در يكي از رشتههاي كنكور
كارشناسي ارشد فردي در سهميه، رتبهاش 3 بود كه همين فرد در رتبهبندي بدون
سهميه در جايگاه حدود 400 قرار گرفت. براي شفافشدن اين موضوع اگر فرض را
بر ظرفيت 10 نفري يك رشته در يك دانشگاه خاص بگذاريم، 3 نفر از اين 10
نفر دانشجويان سهميهاي خواهند بود و نفر سوم سهميه ميتواند در بين اين
10 نفر قرار بگيرد، درحالي كه ممكن است رتبه همين فرد بدون لحاظشدن سهميه
نزديك 400 باشد، يعني رتبه 400 در اين كدرشته قبول خواهد شد، اما رتبه 8
از اين دانشگاه و كدرشته بازخواهد ماند.
برنامه ششم و اميد به تغييرات در برنامه هفتم
موضوعي كه در اين چندسال گذشته سربرآورده و زمينهساز اعتراضهاي فراوان و
تغيير در برنامه برخي جوانان ايراني شده، به ششمين برنامه پنجساله توسعه
برميگردد كه البته هيچگاه پيش از تصويب و اجرا مورد مناقشه نگرفت و به
نظر ميآيد پيش از عمليشدن، كمتر فردي به چنين نتايجی آگاه بود و اگر
كساني هم آگاه بودند چندان اعتراض يا شفافسازي در آنها ديده نشده. در اين
برنامه پيشنهادي دولت و مصوب مجلس، گروهي از نمايندگان نزديك به فراكسيون
ايثارگران تغييري در يك ماده ايجاد كردند كه حالا نتيجه آن به وضوح شفاف
شده است. منبع حاشيههاي اين روزها ماده 90 اين برنامه است كه ميگويد
بايد سهميهاي براي ايثارگران بالاي 25درصد و زير 25 درصد لحاظ شود:
«سهميه ورود با 5درصد، سهميه اختصاصي براي جانبازان زير 25درصد، همسران و
فرزندان جانبازان زير 25درصد و همسران و فرزندان رزمندگان با حداقل
6ماه حضور داوطلبانه در جبهه به 30درصد افزايش يابد.» در ادامه اين
ماده تبصرهاي هم آمده كه تا اندازهاي نحوه اجراي اين ماده را توضيح
ميدهد: «در صورتي كه سهميه 25درصد ايثارگران (مشمولين ماده (70) قانون
جامع خدماترساني به ايثارگران و اصلاح بعدي آن) تكميل نشود و 5درصد
سهميه اختصاصي جانبازان زير 25درصد و همسران و فرزندان جانبازان زير
25درصد و فرزندان و همسران رزمندگان با حداقل 6ماه حضور داوطلبانه در
جبهه، پاسخگوي متقاضيان واجدالشرايط نباشد، دولت مكلف است مانده ظرفيت
خالي 25درصد ايثارگران را مازاد بر 5درصد مذكور به جانبازان زير 25درصد و
همسران و فرزندان جانبازان زير 25درصد و فرزندان و همسران رزمندگان با
حداقل 6ماه حضور داوطلبانه در جبهه كه شرايط لازم را داشته باشند، اختصاص
دهد.» اين تبصره ميگويد كه اگر سهميه 25درصدي ايثارگران بالاي 25درصد
تكميل نشد كه تكميل نميشود، سهميه نه به داوطلبان آزاد بلكه به ايثارگران
و جانبازان زير 25درصد برسد كه البته اين گروه يك سهميه 5درصدي از
ظرفيتهاي دانشگاه را هم دارند. علاوهبراين، تبصره «پ» اين ماده هم
ميگويد كه دانشگاهها و مراكز علمي ايران «مكلفند حداقل20درصد اعضاي هيات
علمي مورد نياز خود را از بين جامعه ايثارگران شامل فرزندان و همسران
شهدا، جانبازان 15درصد و بالاتر، آزادگان و همسران و فرزندان آنان، همسران و
فرزندان جانبازان 25درصد و بالاتر، رزمندگان با حداقل 6ماه سابقه حضور در
جبهه» پذيرش كنند كه اگرچه هنوز اين موضوع چندان حاشيهساز نشده، اما به
نظر ميآيد در آينده ممكن است مشابه همين ظرفيت كنكور، زمينهساز اعتراض
برخي فارغالتحصيلان شود.
اين تغييرات و برجستهشدن سهميهها كه ريشه
در برنامه ششم توسعه دارد، در اين روزها كه بحث قانون برنامه هفتم داغ
است، حائز اهميت بيشتري است. كارشناسان ميگويند حالا كه آثار اين قانون و
شدتيافتن پذيرفتهشدگان سهميهاي در رشتههاي پرطرفدار و حساس مانند
رشتههاي مرتبط با سلامت انسان آشكار شده، خوب است كه در برنامه هفتم در
اين زمينه تغييراتي ايجاد شود؛ انتظاري كه بايد منتظر ماند و ديد كه تا چه
اندازه عملي ميشود آنهم در شرايطي كه از نمايندگان گروههاي داراي سهميه
شنيده ميشود كه خواستار افزايش ميزان و اثرگذاري سهميه جامعه هدف خود
هستند.