نسخه چاپی
آلبرت بغزیان
اقتصاددان
صندوق توسعه ملی یا صندوق بین نسلی در کشورهایی ایجاد میشود که معمولا درآمدهایی بر پایه انرژیهای اصلی همچون نفت و گاز دارند و از جمله در کشورهایی همچون روسیه، امارات، عربستان و ... این صندوقها وجود دارند. البته باید تاکید کنم که کشورهایی همچون ژاپن نیز چنین صندوقهایی را ایجاد کرده اند و این روشی مرسوم است برای زمانی که در کشورهایی خاص درآمدشان افزایش پیدا میکند؛ پس دولتها با تشکیل این صندوقها به امر سرمایه گذاری با نگاه طولانی مدت میپردازند نه دست اندازی دولتها به این صندوق! همواره درصدی از درآمدهای صادراتی کشور باید وارد این صندوقها شود، مشابه همان چه که ما نیز با تشکیل این صندوق قصد ایجاد آن را داشتیم. تا جایی که من اطلاع دارم در کشورهایی همچون روسیه و یا عربستان و دیگر کشورهایی شبیه آن، درآمد و یا موجودی صندوق توسعه ملی به بخشهای اصلی و زیرساختهای کشور اختصاص پیدا میکند. در واقع درآمد کسب شده از محل فروش نفت و گاز را این کشورها وارد صندوق توسعه ملی خود کرده و در نهایت بخشی از آن صرف توسعه زیر ساختهای همین پالایشگاهها و پتروشیمیها میشود. به همین دلیل این صندوق را صندوق ذخیره بین نسلی نیز مینامند چرا که موجودی آن نه برای مصارف روزمره که برای زیر ساختها و توسعه عمرانی باید استفاده شود. وجود این مدل صندوقها در کشورهای با درآمد بالا و برنامه ریزی برای هزینه کرد. برخی دیگر از کشورها نیز که درآمد بالاتری دارند، موجودی صندوق را به صورت ذخیره، پس انداز و نگهداری میکنند و یا با موجودی صندوق به بخش خصوصی وام پرداخت میکنند و اتفاقا این ذخیره را ابدا در اختیار بخش دولتی قرار نمیدهند. از طرف دیگر موجودی این صندوقها نیز در این کشورها دائما در حال افزایش است و من نشنیده ام که این صندوقها خالی شود یا در آمد آن کاهش یابد. تصور کنید موجودیهای صندوقهای توسعه ملی در روسیه و امارات و عربستان از ۱۰۰۰ میلیارد دلار گذشته است و حتی میتوان ارقام موجود را به نسبت موجودی صندوق توسعه ملی ایران عجیب و بسیار بالا دانست. کما اینکه بالاترین رقمی که اکنون رئیس صندوق توسعه ملی از آن سخن میگوید ۱۵۰ میلیارد دلار بوده که یعنی حتی در بالاترین رقم موجود نیز تفاوت زیادی با موجودی صندوق کشورهای مشابه و همسایه ایران دارد. تسلط دولت نیز برای هزینه کرد موجودی این صندوق کاملا حداقلی است و بیشتر به صنایع مهم خصوصی تعلق میگیرد و دولتها نیز تنها در شرایطی میتوانند از موجودی این صندوق استفاده کنند که مساله زیرساخت و یا صنایع مادر در کشور باشد. سوال مهم درباره ادعای رئیس صندوق اکنون این است که اصلا چرا الان این مساله به این شکل افشا شده است. اکنون نیز باید شخص ارشد کشور و رئیس دولت صراحتا از مسئولان و مدیران عامل قبلی این صندوق بخواهند که درباره شرایط موجود صندوق و ورودیها و خروجیها پاسخ بدهند که اساسا چطور وضعیت صندوق به این مرحله رسیده است و چرا اکنون مساله، افشا و اطلاع رسانی عمومی شده است. باید توضیح داده شود همین رقم ۱۵۰ میلیارد دلار دقیقا با چه ردیف، مصوبه و نظارتی برداشت و در کجا هزینه شده است و کدام دولتها چقدر برداشت کرده اند و چطور مبالغ به صندوق بازنگشته است به طوری که بنا به توضیح رئیس صندوق، ۱۰۰ میلیارد دلار را دولتها برداشت کرده اند. باید تکلیف ۴۰ میلیارد دیگر نیز مشخص شود. اصلا کل این روند بسیار نگران کننده است چرا که اساسا این روند استفاده از موجودی صندوق، معنای صندوق توسعه را از محتوا خالی میکند. اینکه چطور و چرا آقای غضنفری به ناگاه اکنون این مساله را بیان و افشا میکنند خود نیز محل پرسش است که چرا این مساله را زودتر عنوان نکرده اند و آیا فشارهایی برای برداشت دوباره و بیشتر از صندوق بوده است؟