نسخه چاپی
سیما فراهانی _شهروندآنلاین؛ صبح دیروز بود که دو خواهر به دادسرای جنایی پایتخت رفتند و قاضی ویژه قتل را در جریان مرگ پرابهام پدرشان، قرار دادند. این در حالی است که چند ماه از مرگ پدرشان میگذرد و آنها حالا به این نتیجه رسیدهاند که برادرشان ممکن است، قاتل باشد.
خونریزی مغزی مشکوکآنها درحالیکه برادرشان را مقصر مرگ پدرشان اعلام کردند، درباره توضیح ماجرا به قاضی گفتند: «برادرمان 48ساله است. او به همراه پدر 83سالهمان زندگی میکرد. درواقع مراقب او بود. پدرمان مرد بسیار ثروتمندی بود. مالواموال زیادی داشت. ارثیه زیادی از او به ما فرزندان میرسید. برای همین چند ماه پیش ناگهان برادرمان با ما تماس گرفت و گفت پدرمان فوت کرده است.
پدرمان بهخاطر شکستگی لگن، در بیمارستان بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. او حالش خوب بود و هیچ مشکل خاصی نداشت. اینکه چطور شد که لگنش شکست و در بیمارستان بستری شد، نمیدانیم. چون برادرمان مراقب او بود، اما اینکه پدرم بهطور ناگهانی فوت کرد برایمان عجیب بود. برای همین پیگیریهای زیادی کردیم تااینکه پزشکی قانونی اعلام کرد، پدرمان بر اثر خونریزی ناشی از ضربه به سرش فوت کرده است.»
دعوا بر سر ارثیهاین دو خواهر در ادامه صحبتهایشان به قاضی گفتند: «بعد از اعلام نظریه پزشکی قانونی، ما مطمئن شدیم که بلایی سر پدرمان آوردهاند. وگرنه چرا باید ضربه به سرش وارد شود. وقتی از برادرم سؤال کردیم، او گفت هنگامی که پدرمان در سرویس بهداشتی خانه بوده، زمین خورده هم لگنش شکسته است و هم اینکه به سرش ضربه وارد شده است. برادرمان زمانیکه این اتفاق میافتد، او را به بیمارستان نمیبرد. چند روزی که میگذرد و لگن پدرم سیاه میشود، تازه او را در بیمارستان بستری میکند.
اینکه چرا او را دیر به بیمارستان رساند، موضوعی است که بهنظرم سهلانگاری در نگهداری از پدرمان محسوب میشود. ولی موضوع عجیبتر این است که برادرمان در صحبتهایش میگوید زمان حادثه پدرمان از سمت چپ زمین خورد، درصورتیکه پزشکی قانونی اعلام کرد سمت راست سر او ضرب دیده است. همینها باعث شده که به او شک کنیم، چراکه بعد از فوت پدرمان فهمیدیم، بخش زیادی از اموال پدرمان به نام برادرمان شده است. فقط باقیمانده آن بین ما فرزندان تقسیم شد. برادرمان بهخاطر ارثیه، پدرمان را کشته است. برای همین از او شکایت داریم.»
من قاتل نیستمبا اعلام این شکایت، بلافاصله موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و به دستور بازپرس، تحقیقات در این خصوص آغاز شد. قاضی بلافاصله تحقیقات از پسر مرد ثروتمند را آغاز کرد.
این پسر که خواننده است و در تیتراژ چندین سریال آهنگ خوانده است، وقتی خود را در برابر اتهام قتل دید، شوکه شد. او در اینباره به قاضی گفت: «من هیچ مشکلی با پدرم نداشتم. مدتها بود که با هم زندگی میکردیم. من از او نگهداری میکردم. بیشتر مواقع در خانه بود. من هم بهدنبال کار و زندگی خودم بودم و در این میان مراقب پدرم هم بودم. یک روز، او در سرویس بهداشتی بود که ناگهان صدایی شنیدم.
بلافاصله به آنجا رفتم. پدرم روی زمین افتاده بود. میگفت پاهایم درد میکند. ولی فریاد نمیکشید و بیطاقت نبود. فقط میگفت درد پا دارد. من بلافاصله به اورژانس زنگ زدم. آنها آمدند و گفتند چیزی نیست اگر شکستگی باشد، بیطاقت میشود. آنها گفتند احتمالا کوفتگی است. بعد از چند روز خوب میشود، اما چند روز بعد دیدم پای پدرم سیاه شده است. دردهایش هم بیشتر شد. برای همین او را به بیمارستان بردم و فهمیدم لگنش شکسته است.»
شکایت برای پس گرفتن ارثیهاو ادامه داد: «پدرم در بیمارستان دو عمل جراحی لگن انجام داد. اما نتوانست دوام بیاورد. حالا اگر میگویند خونریزی مغزی داشته است، نمیدانم بر اثر چه چیزی دچار خونریزی شده است. احتمالا همان زمانی که در سرویس بهداشتی زمین خورد و لگنش شکست، به سرش هم ضربه خورده است. یکی دو هفته قبل هم در باغ کردان بودیم که پدر آنجا زمین خورد. او را به بیمارستان بردیم. سیتیاسکن گرفتند و گفتند چیزی نیست.
ممکن است بر اثر همان ضربه هم باشد یا اینکه در بیمارستان زمین خورده است. هرچه است من در مرگ او دخیل نیستم. پدرم چون قبل از مرگش یکسری اموالش را به نام من زد، خواهرانم از من کینهبهدل گرفتند. آنها شکایت کردند تا اموال را از من بگیرند. تمام مشکلات ما بر سر پول است. درصورتیکه همین الان هم از پدرم نفری 20 میلیارد به هرکدام از پسرها و 10میلیارد هم به خواهرها میرسد. ولی آنها باز هم قانع نیستند. من سهلانگاری نکردم و به پدرم هم ضربهای وارد نکردم.»
با اعلام این اظهارات، هماکنون بازپرس وحید ناصری، پرونده را به هیأت سه نفره کارشناسی پزشکی قانونی فرستاد تا مشخص شود، با توجه به اینکه آثار ضربوشتمی در سرش وجود ندارد، چطور بر اثر ضربه، خونریزی مغزی کرده است. همچنین تحقیقات نیز درخصوص این مرگ مشکوک همچنان از سوی ماموران ادامه دارد.