نسخه چاپی
سید مصطفی موسوی
عضو اتاق بازرگانی ایران
وزن صادرات غیرنفتی که ۷۰ میلیون و ۴۰۲
هزار تن اعلام شده و از آن طرف ارزش صادرات ۳۲ میلیارد و ۳۶۸ میلیون دلار
بوده، بیانگر آن است که صادرات ایران بیشتر روی مواد اولیه کم ارزش متمرکز
شده است؛ در واقع خارجیها اقدام به خرید مواد اولیه همچون آهن، مواد
پتروشیمی و… با قیمت ارزان از ایران کرده اند. از سویی دیگر وزن واردات ۲۳
میلیون و ۴۰۵ هزار تن آن هم با ارزش ۳۷ میلیارد و ۱۱۶ میلیون دلار بوده که
نشان میدهد کالای مصرفی نهایی وارد کشور شده است؛ یعنی ایران در مقابل
صادرات مواد اولیه و مواد خام و نیمه خام اقدام واردات کالاهای مصرفی کرده
است.
تراز تجاری بیش از ۴ میلیارد دلار منفی است بنابراین شاید دولت
بتواند با سیاستهای غلط همچون بخشنامهها و بستن عوارض روی مواد اولیه
موقتاً تراز را در سال آینده مثبت کند اما بازار از نو خود را میسازد.
یک
نمونه از سیاستهایی که اخیراً اعمال شده مربوط به بستن عوارض روی سه
محصول کشاورزی باارزش گوجه فرنگی، پیاز و سیب زمینی است؛ با این عوارضها
صادرات انجام میشود و دولت هم سود میبرد اما کشاورز ضربه میخورد.
دولت
باید اجازه تنفس به عرضه و تقاضا بدهد، چراکه نکته مهم در مورد توسعه
صادرات غیرنفتی این است که دولت باید دخالت خود را کم کند و از سوی دیگر با
تزریق درآمدهای نفتی به بخش تولید، به ایجاد صنایع تبدیلی کمک کند.
دولت
باید به جای سیاستهای غلط، تصمیمات دقیق و قابل اجرا بگیرد؛ از جمله
مهمترین سیاستهایی که باید اتخاذ شود تخصیص جایزه، مشوق و سوبسید به
تولید همچون سوبسید حمل و نقل و… است.
هم اکنون ما به جای اعطای مشوق،
در حال تنبیه صنعت هستیم، عدم حمایت از تولید و عواقب سنگین این بخش موجب
شده کسی خود را درگیر تولید نکند و صنایع کوچک و متوسط تولید را رها کرده و
به سمت تجارت دلالی بروند. در واقع سرمایهها غیرمولد شده و تولید طرفداری
ندارد.
اگر دولت بتواند با سیاستهای درست و اعطای مشوق، تولید را
تقویت کند میتوان امید داشت که صادرات غیرنفتی نیز توسعه یابد و از صادرات
مواد خام و نیمه خام عبور کنیم اما اگر قرار باشد با سیاستهای غلط صادرات
را توسعه بخشیم نه تنها این توسعه موقت خواهد بود بلکه تولید هم ضربه
میخورد و سرمایه گذاریهای غیرمولد رونق میگیرد.