با نگاهی به تاریخ افغانستان مشاهده می کنیم که از امان الله خان تا هبت الله خان فاصله ای یکصدساله است سرگردان در برزخ سنت و مدرنیته و افراط و تفریط. تقریبا امان الله خان، آتاترک و رضاشاه همزمان بودند که نوسازی را در سه کشور مسلمان آغاز کردند اما جالب اینجاست که از بین این سه نفر، امان الله خان از همه تندروتر بود، بطوریکه آتاتورک و رضاشاه او را به رعایت اعتدال دعوت می کردند.
علیمرادیمراغهای
با نگاهی به تاریخ افغانستان مشاهده می کنیم که از امان الله خان تا هبت
الله خان فاصله ای یکصدساله است سرگردان در برزخ سنت و مدرنیته و افراط و
تفریط. تقریبا امان الله خان، آتاترک و رضاشاه همزمان بودند که نوسازی را
در سه کشور مسلمان آغاز کردند اما جالب اینجاست که از بین این سه نفر، امان
الله خان از همه تندروتر بود، بطوریکه آتاتورک و رضاشاه او را به رعایت
اعتدال دعوت می کردند.
تحمیل ناگهانی نوع لباس و اجبار از بالا، همیشه
باعث شكاف فرهنگی بين نسل قديم و جديد می گردد، دختران متجدد، نسل مقيد به
حجاب را عقب مانده خطاب میكردند و حافظان حجاب نیز، طرف مقابل را بی دين و
لامذهب.
امانالله خان از لحاظ مالی، به مراتب پاکدست تر از رضاشاه بود
و نمی توان منکر شد که در زمان او، پیشرفتهای بزرگی در بخشهای مختلف
افغانستان در بازرگانی، صنایع و عمران شد، مدارس و دانشگاهها بوجود آمدند
دانشجویانی به خارج اعزام شدند اما در حوزه پوشش، بزور می خواست مردم را
فکل کراواتی کند، دستور داده بود در پایتخت، تابلوها نوشتند که هیچ زنی با
برقع نمیتواند از اینجا عبور نماید.
وقتی امانالله خان به اروپا رفت
برخی جرائد اروپایی او را پطرکبیر افغانستان نامیدند، او در راه بازگشت از
اروپا، با لباس فرنگی و کلاه لبه کج، به اتفاق ملکه ثریا طرزی، سربرهنه و
شیک، با ۶ رولزرویسی که خریده بود، در خرداد1307 شمسی وارد تهران شدند، چون
در ایران هنوز کشف حجاب نشده بود.
در نتیجه، بی حجابی ملكه
افغانستان باعث جنجالهای زيادی در بين مردم مذهبی ایران و بخصوص جامعه
روحانيت شد آنها به اعتراض برخاستند که تا زمانی كه ملكه افغانستان در
ايران است بايد حجاب داشته باشد که البته رضاشاه به خواسته آنها توجهی
نكرد.
اما در دیدار خصوصی ملکه افغانستان با ملکه پهلوی، اتفاق جالبی
رخ داد: از آنجا که خانم تاج الملوک مادر ولیعهد، چادرنمازی بر سر داشته و
ساده بود، ملکه افغانستان در زمان ورود متوجه سرورالسلطنه همسر تیمورتاش شد
که شیک بود و فکر کرد که او ملکه ایرانست و ابتدا به طرف او رفت که این،
باعث کدورتِ تاج الملوک شد.
روزنامه بيرمنگام پست لندن در 86 سال پیش
در مقاله ای در خصوص کشف حجاب رضاشاه نوشت که در ایران، به مغازه ها و
رستورانها دستور داده شده که ورود زنان با حجاب را ممنوع کنند اما به محض
ورود متفقین و سرنگونی رضاشاه، این بار در فروشگاهها نوشتند ورود زنان بی
حجاب ممنوع.
در برخورد با پوشش زنان، آتاتورک معقولانه تر از هر دو عمل
کرد و از تحمیل هر گونه پوشش به زنان از طریق قهرآمیز و توسل به زور پلیس
خودداری کرد و می بینیم که در تاریخ یکصدساله ترکیه، زنان محجبه در کنار
زنان غیرمحجبه زندگی کرده اند. اما جامعه امان الله خان و رضاشاه در زمینه
پوشش زنان راه افراط و تفریط پیمودند یعنی زمانی، به زور، چادر از سر زنان
برکشیدند و زمانی بزور در چادر و برقع کردند.
آتاتورک بر هر دو، توصیه
ای طلایی کرده بود اما هیچکدام گوش نکردند و سقوط کردند. به امان الله خان
گفته بود در تجدد از تندروی بپرهیزد و اول پایه های قدرت خود را تحکیم کند و
به رضاشاه توصیه کرده بود مطبوعات را در نقد مشکلات جامعه آزاد بگذارد. با
همان سرعتی که پلان مدرنیزاسیون امان الله خان آغاز شده بود، با همان سرعت
بدست هبت الله خانها به پایان رسیده و در دی1307ش گروهی از روحانیون و
رهبران قبایل او را تکفیر و سرنگونش ساختند.
تقریبا تمامی جوامع
اسلامی، دارای تاریخی کشمکش بین امان الله خان ها و هبت الله خان ها بوده
اند. در آن زمان در افغانستان هنوز برده داری رواج داشت و امان الله خان
میخواست به زورِ پلیس، افغانستان برده داری را به تحولات قرن بیستم غرب
پیوند بزند. او برده داری را ملغی کرد و در همان زمان 700برده را در کابل
آزاد ساخت اما اشتباه او این بود که او تنها، زنجیرهایِ پای بردگان را باز
کرد و از زنجیرهای اصلی یعنی ذهنی غافل ماند و در نتیجه، آن زنجیرهای ذهنی،
او را بر زمین زدند و از نو، هبت الله خان را بر تخت نشاندند.