نسخه چاپی
اقتصاد
کلان: بانک مرکزی به منظور هدایت بهینه منابع مالی و حمایت از واحدهای
تولیدی کوچک و متوسط، «دستورالعمل تأمین مالی بنگاههای اقتصادی کوچک و
متوسط» را به بانکها ابلاغ کرد. به گزارش «تجارت»، بانک مرکزی در راستای
تداوم تامین مالی بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط، حمایت هرچه بیشتر از
واحدهای تولیدی، هدایت بهینه منابع مالی موجود و به منظور بهبود وضعیت
اشتغال و رشد اقتصادی در کشور، دستورالعمل تأمین مالی بنگاههای اقتصادی
کوچک و متوسط در سال ۱۴۰۱ را به بانکها ابلاغ کرد. در این ابلاغیه از
بانکهای عامل خواسته شده موضوع تأمین مالی بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط
را مورد توجه جدی قراردهند و علیرغم محدودیت منابع و مشکلات و تنگناهای
اعتباری موجود، نسبت به اولویتبندی تسهیلات به گونهای اقدام کنند که
امکان دستیابی به اهداف تعیین شده در سال جاری میسر شود. «دستورالعمل تامین
مالی بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط» در (۱۸) ماده و (۵) تبصره در دومین
جلسه برابر با ۲۷ فروردین سال جاری کمیسیون اعتباری بانک مرکزی به تصویب
رسید. امروزه نقش و اهمیت بنگاههای کوچک و متوسط (SME) نه تنها در کشورهای
در حال توسعه بلکه در کشورهای توسعهیافته نیز مورد بحث است. از مزایای
اصلی این شرکتها میتوان به تحریک و تشویق کارآفرینی، پویایی و
انعطافپذیری، پتانسیل رشد سریع، بازدهی بالا، گستردگی و تاثیر زیادشان در
تولید ناخالص یک کشور نام برد. توانایی بنگاههای کوچک و متوسط وابستگی
زیادی به پتانسیل سرمایهگذاری در نوآوری و کیفیت دارد که همه این موارد
نیازمند سرمایه و در نتیجه تامین مالی است. ابزارها و نهادهایی که این
بنگاهها برای تامین مالی مورد استفاده قرار میدهند عبارتند از:
Factoring، لیزینگ، تبدیل به اوراق بهادارسازی، تامین مالی ساختاریافته،
فاینانس داخلی و خارجی، پوششهای بیمهای در قالب اعتبارات تجاری، اوراق
تجاری رهنی و سرمایه خطرپذیر. بسیاری از مفسرین شکاف تامین مالی را برای
بنگاههای کوچک و متوسط در نظر میگیرند. به این معنا که اگر منابع مالی در
دسترس باشند، تعداد زیاد و معناداری از SMEها میتوانند از منابع مالی
بهطور بهینه و اثربخشی استفاده نمایند و به بهرهوری دست یابند، اما این
بنگاهها نمیتوانند منابع مالی مورد نیاز خود را از سیستم مالی رسمی تامین
نمایند مشکلاتی که SMEها در ارتباط با تامین سرمایه مورد نیاز تجربه
نمودهاند، میتواند از چند منبع ناشی گردد. بازار مالی داخلی ممکن است
محصولات و خدمات مالی را به اندازه کافی ارائه ننماید یا بهطور کامل فراهم
نکنند. کمبود مکانیزمهای مناسب برای تامین مالی میتواند از منابع متنوعی
از قبیل عدم انعطافپذیری قانونی یا شکافهایی که در چارچوبهای قانونی
جود دارد، ناشی شود. بهعلاوه، اقتصاددانان پیشرو در جهان بهطور
فزایندهای مشکلات مدیران-کارگزاران (در ارتباط با مسائل ارتباطات مدیر-
سهامدار یا به قولی مشکل نمایندگی) و اطلاعات نامتقارن را پذیرفتهاند.
سهمیهبندی (جیرهبندی) اعتباری زمانی اتفاق میافتد که: 1- میان متقاضیان
وام که شرایط یکسانی دارند، برخی از آنها اعتبار دریافت مینمایند در صورتی
که برخی دیگر اعتبار دریافت نمینمایند؛ 2- گروههای مشابهی وجود دارد که
نمیتوانند اعتبار و وام را در هر قیمتی دریافت کنند. بنگاههای کوچک و
متوسط در مقایسه با شرکتهای بزرگ و شرکتهای دارای ثبات عملیاتی با مسائل و
مشکلات شدیدی در ارتباط با کنترل و نظارت روبهرو هستند.
زمانی که
اقتصاد در وضعیت انحصاری به سر میبرد، مشکلات SMها در اخذ تامین مالی دو
چندان خواهد بود. تعهدکنندگان و وامدهندگان ممکن است از تامین منابع مالی
برای انواع ویژهای از SMEها اجتناب نمایند، بهویژه در مورد شرکتهای نوپا
و تازه تاسیس شده که وثیقههای کافی در اختیار ندارند یا شرکتهایی که
بازده احتمالی بالایی را پیشنهاد مینمایند، ولی با ریسک نکول (ورشکستگی)
بالایی مواجه هستند. در بازار رقابتی، تامینکنندگان منابع مالی مشوقهای
قدرتمندی برای رفع محدودیتها و موانع دارند. در بیشتر کشورهای عضو OECD
بانکها، تامین مالی SMEها را بهصورت خط اعتباری توسعه دادهاند که از این
رو تکنیکهای اثربخشی برای نظارت بر عملکرد این بنگاهها ایجاد نمودهاند.
در هر حال شکاف موجود در بازارهای کشورهای مختلف برای تامین منابع مالی
مورد نیاز SMEها به محیط کسبوکار و از این رو به میزان اطمینان در تعامل
میان استقراضکنندگان و قرضگیرندگان وابسته است. طی چند دهه اخیر توسعه
صنعتی و گسترش بنگاهها در اندازههای متفاوت سبب شکلگیری بخش صنعت با
تاکید بر صنایع کوچک و متوسط و زودبازده یا صنایع بزرگ در کشورهای مختلف
شده است.
بررسی وجود ارتباط میان اندازه بنگاهها و رشد اقتصادی
بنگاههای کوچک و متوسط در مقایسه با بنگاههای بزرگ بر رشد اقتصادی ایران
طی سالهای حاکی از آن است که تعداد بنگاههای کوچک و متوسط و همچنین تعداد
بنگاههای بزرگ اثر مثبتی بر رشد اقتصادی ایران دارند و مهمتر آنکه اثر
تعداد بنگاههای کوچک و متوسط بر رشد اقتصادی بیشتر از تعداد بنگاههای
بزرگ است.
این اثرگذاری موثرتر معلول زود بازده بودن فعالیتها در
بنگاههای کوچک و متوسط و همچنین وجود موانع بسیاری است که در رابطه با رشد
بنگاههای بزرگ در اقتصاد ایران وجود دارد، بنابراین بیراه نخواهد بود اگر
با توجه به این نقش و تاثیری که بنگاههای کوچک و متوسط در رشد اقتصادی
کشورمان دارند، حمایتهای بیشتر و دقیقتری از آنان صورت گیرد. تغییر
فناوری تولید در دهههای اخیر و فاصلهگرفتن از تولید انبوه در صنایع بزرگ و
گرایش به سمت تولید انعطافپذیر در صنایع کوچک و متوسط، هر چند توانایی
رقابت فعالیتهای صنعتی کوچک را افزایش داده و منجر به انتقال فعالیتهای
اقتصادی از صنایع بزرگ به سمت صنایع کوچک شده، ولی این موضوع به معنای حذف
صنایع بزرگ و جایگزینی آن با صنایع کوچک نبوده، بلکه روند حرکت به سوی
تعامل هر چه بیشتر این دو با یکدیگر بوده است. اما کارشناسان پیشنهادهایی
برای تسهیل تامین مالی از شبکه بانکی ارائه میکنند که «افزایش سقف تسهیلات
سرمایه در گردش قابل اعطا به واحدهای تولیدی»، «منع مجدد بانکها از مسدود
کردن بخشی از تسهیلات یا اخذ وثایق نقدی در قالب سپرده قرضالحسنه»،
«نهایی شدن لایحه وثایق بانکی» و «جایگزین کردن مدلهای اعتبارسنجی به جای
اخذ وثایق ملکی» از جمله این پیشنهادها است. ابزارهای تامین مالی بنگاههای
کوچک و متوسط را میتوان از جنبههای مختلفی طبقهبندی کرد. این ابزارها
از لحاظ منبع تامین مالی به چهار دسته قابل تقسیم است: منابع خصوصی تامین
مالی، تامین مالی از طریق بدهی، تامین مالی از طریق سرمایه (حقوق صاحبان
سهام) و روشهای تامین مالی داخلی بنگاه. منابع خصوصی تامین مالی، همان
منابع شخصی و منابع دوستان و آشنایان است.
در روش تامین مالی از طریق
بدهی، صاحبان شرکت در عین حال که مالکیت شرکت را در اختیار دارند و توان
تصمیمگیری خود را از دست نخواهند داد، اصل بدهی به همراه سود متعلقه در
دورههای آتی را تعهد میکنند. مهمترین منابع تامین مالی از طریق بدهی
عبارتند از: بانکها، اعتبار تجاری، عرضهکنندگان تجهیزات، شرکتهای تامین
مالی تجاری، موسسات پسانداز و وام، کارگزاریها، شرکتهای بیمه،
اتحادیههای اعتباری، اوراق قرضه، عرضه خصوصی و کمکهای دولتی. در تامین
مالی از طریق سرمایه، تامینکننده مالی در زمره مالکان شرکت قرار میگیرد.
این روش ضمن اینکه ریسک را تقسیم میکند، عایدات بالقوه آن را نیز تقسیم
میکند. یکی از مهمترین مزیتهای تامین سرمایه از این روش آن است که
الزامی به بازپرداخت آن همانند یک وام وجود ندارد. برخی از منابع رایج
اینگونه تامین مالی عبارتند از: سرمایهگذاران فرشته یا فرشتگان کسبوکار،
آورده شرکا (افزایش سرمایه) و عرضه عمومی سهام. در مجموع روشهای تامین
مالی برای کارآفرینان و بنگاههای کوچک و متوسط از منظر ریسک روش تامین
مالی را میتوان در سه دسته «انتشار اوراق سهام»، «انتشار اوراق بدهی» و
«سایر روشها» دستهبندی کرد که استفاده از هر یک از این روشها در
دورههای مختلف عمر بنگاه متفاوت است