میشد پیشبینی کرد که سفر «ابراهیم رئیسی» به مسکو به مثابه نقطه عطف تازه در سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد شد. این اتفاق نه در تغییر اصول انقلابی «سیاست موازنه منفی» میان دو بلوک شرق و غرب که از دوران جنگ سرد باقی مانده ، بلکه در اجبارهایی است که به هر حال تهران را به برخی تغییرات در نگرشهای سیاست خارجی خود واداشته است.
میشد پیشبینی کرد که سفر
«ابراهیم رئیسی» به مسکو به مثابه نقطه عطف تازه در سیاستخارجی جمهوری
اسلامی ایران خواهد شد. این اتفاق نه در تغییر اصول انقلابی «سیاست موازنه
منفی» میان دو بلوک شرق و غرب که از دوران جنگ سرد باقی مانده ، بلکه در
اجبارهایی است که به هر حال تهران را به برخی تغییرات در نگرشهای سیاست
خارجی خود واداشته است. اندک زمانی پس از بازگشت رئیسی از مسکو و
گفتوگویش با «ولادیمیر پوتین» که شکل انجام آن پر از حاشیه بود، به ناگاه
تهران رویکرد جدید خود را در مذاکرات وین تغییر داد. وزیر امور خارجه
برخلاف معمول، با صراحت از آمادگی تهران برای گفتوگوی مستقیم با دولت
ایالات متحده آمریکا در صورت دستیابی به یک توافق خوب و مطمئن خبر داد.او
با اشاره به «رویکرد جدید فعالیت هستهای» که در آن نه تنها گفتوگوی
مستقیم با آمریکا، بلکه «مشورت با همه همسایگان ایران درباره برجام» را نیز
شامل میشود، چشم ناظران داخلی و خارجی را خیره کرد. مهمتر اینکه «علی
شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز اظهاراتی همسو با «حسین
امیرعبداللهیان» بیان کرد. او گفت:« تهران زمانی وارد گفتوگوی مستقیم با
آمریکا میشود که یک توافق خوب در دسترس باشد.» شمخانی با اشاره به مبادله
نوشتار غیر رسمی با امریکا که در هفتههای اخیر در وین جریان داشت، تصریح
کرده است: « این روش ارتباطی تنها زمانی با روشهای دیگر جایگزین میشود که
توافق خوب در دسترس باشد.» رویکرد تهران بدون پاسخ از سوی واشنگتن نیز
نبوده است. «ند پرایس» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا بلافاصله به مواضع
تازه تهران پاسخ گفت. او تاکید کرد: «از گفتوگوی مستقیم با مقامهای
ایرانی درباره این موضوع (هستهای) و نیز موضوعات دیگر استقبال میکنیم.»
جالب اینکه برخلاف دیگر سخنگویان دستگاه دولتی آمریکا، مبادله زندانیان
میان تهران و واشنگتن را خارج از توافقی دانست که در وین در حال انجام است.
او با هوشیاری و تجربه آنچه در توافق سال ۲۰۱۵ میلادی رخ داد، از هماکنون
موضوعاتی مانند مبادله زندانیان میان طرفین را امری حاشیهای و دور از متن
مذاکرات جاری اعلام کرد. در این حال سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز
آزادی زندانیان دو تابعیتی را از سوی تهران، فارغ از توافقات و بلکه امری
انساندوستانه خوانده است. حال همه در انتظار گشایشها و یا نتایج
موثر در روابط خارجی ایران هستند. توافق احتمالی آینده در چارچوب مذاکره
مستقیم «تهران و واشنگتن» بستر ساز این مهم خواهد شد. نکته مهمتر اینکه
تصمیم تهران با هواخواهی و یا سکوت معنادار جریانها و طیفهایی همراه شده
که تا پیشاز این، از گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا تابو ساخته و علیه
آن جامه از تن به در میکردند. به عبارت دیگر، اکنون با نگاه به سکوت و یا
روشهای توجیهی ابراز شده مخالفان فعال دیروز، روشن است که مخالفتها با
مذاکراتی چنین خاستگاهی ایدئولوژیک و پایبندی به اصول نداشته، بلکه ناشی
از گرایشهای جناحی و رقابتهای سیاسی بوده است؛ اینکه کدام دولت مستقر،
طرف گفتوگوی مستقیم با آمریکاییان باشد. مثلی است معروف که میگوید؛
برای گفتن آنچه در گذشته رخ داد، همه آینده را وقت هست. حرف حالا را باید
حالا زد. از این رو، مهم توافقی است که بتواند ایران را با حفظ اعتبار و
کرامتش به جامعه جهانی بازگرداند. بنابراین هرگونه نقد، مخالفت و موافقت با
آنچه در وین و در رویکرد تازه تهران به سیاست خارجی لازم است را باید در
کیفیت توافق احتمالی در حال انجام دنبال کرد. توافقی که خبر آن را «میخائیل
اولیانف» نماینده خبرساز روسیه در وین اعلام کرده است. او در توئیت خود با
خوشبینی نوشته است: «نمایندگان گروه ۴+۱ و ایران در جلسه دوشنبه (چهارم
بهمن ۱۴۰۰) به تدوین بخش مهمی از متن پایانی مذاکرات وین ادامه دادند. این
یک تمرین کموبیش موفق بود...». به این ترتیب میتوان پیامد سفر
پرحاشیه ابراهیم رئیسی را به مسکو در آنیترین شکل درچند وجه، چنین خلاصه
کرد: نخست؛ پوتین نمایشی از تاثیر گذاری مسکو بر مواضع تهران را به رخ
رقیبان غربی خود کشید. دوم؛ تهران سرانجام رویکرد تازهای را در نه تنها
فعالیت هستهای، بلکه سیاستخارجی خود آغاز کرده است. سوم؛ تهران براساس
اظهارات وزیر امور خارجه، پذیرفته است که با همه همسایگان خود درباره توافق
هستهای (برجام) آینده مشورت کند. چهارم؛ نگرش سنتی سیاست خارجی نه شرقی و
نه غربی، ممکن است در آینده دستخوش تغییراتی شود که برخی آن را گرایش به
شرق و برخی دیگر شروع رویکرد موازنه مثبت در سیاست خارجی ایران پیشبینی
میکنند.پنجم؛ غالب مخالفتها و هواداریها از رویکردهای سیاسی
دولتهای مستقر در داخل، متاثر از منافع جناحی است و نه الزاما آنچه دغدغه
منافع ملی و ارزشهای اصولی و ایدئولوژیک خوانده میشود. روزهای پر خبری در
پیش است.