اتفاقی خوشحالکننده اما با بازتابی انتقادی. البته انتقادها مربوط به اعضای تیم ملی که این روزها با بازیهای درخشانشان خنده را بر لبان مردم مینشانند نیست، بلکه مربوط میشود به گزارشگر این دیدار که تصور میکرد که هرچقدر تیم رقیب را بکوبد، میتواند در دلها جا باز کند. همه میدانند که تیم ملی کامبوج نسبت به دیگر حریفانش ضعیف است. اما گویا محمد سیانکی گزارشگر دیدار ایران و کامبوج دوست داشت برای آنکه خودی نشان دهد و به زعم خودش از ایران حمایت کند، در طول بازی با الفاظ اهانتآمیز، تیم کامبوج را تحقیر کند یا کلا به جای تمرکز بر بازی سعی در ایجاد دو قطبی بین طرفداران و مخالفان کارلوس کیروش داشت. این در حالی است که نه تنها این رفتارها خوشایند نیست و مورد مذمت است بلکه با این شیوه گزارش روی اعصاب مردم میروند. اینجاست که وقتی این روزها بازیهای تیم ملی ایران در حال برگزاری است جای خالی عادل فردوسیپور، گزارشگری توانا و مسلط برحرفهاش، بیش از پیش احساس میشود.
> گزارشگران تلویزیون و حالی که بهم میخورد!
در این راستا عصرایران طی یادداشتی به قلم مصطفی داننده نوشته است: «بازار والیبال و فوتبال حسابی داغ است. والیبالیستها به دنبال رسیدگی به آمادگی بالا برای رفتن روی سکوی المپیک و فوتبالیستها به دنبال جبران خرابکاری ویلموتس و رفتن به مرحله بعدی برای رسیدن به جام جهانی هستند. گزارشگران تلویزیون هم در این دو رشته در حال راه رفتن رو اعصاب ما بینندگان هستند. آنها به واسطه اینکه از کشورمان حمایت کنند، دست به تحقیر و کوچک کردن رقبا میزنند. نمونهاش همین آقای سیانکی گزارشگر بازی ایران و کامبوج. او برای به دست آوردن دل ایرانیها بارها و بارها تیم رقیب را که حالا فوتبالش به سطح اول آسیا فاصلهدارد، تحقیر کرد. یا گزارشگر بازی والیبال که با به کار بردن الفاظ عجیب و غریب به دنبال بالا بردن اعتبار تیم ملی والیبال بود. گاهی فکر میکنم اگر ما در حال حاضر، قدرت زمان هخامنشیان را داشتیم، مردم جهان روزهای تلخی را تجربه میکردند، چون خیلی از ما اهل تحقیریم و از تحقیر کردن دیگران لذت میبریم. بسیاری از ما آنقدر خود بزرگ بینی داریم که نگاهمان به آدمها از بالا به پایین است. بیایید به ادبیاتی که در مورد ملل دیگر استفاده میکنیم، فکر کنیم. عربهای...، افغانستانیهای...، کاکا...، و هزاران برچسبی که به دیگران میزنیم. حتی در ادبیات هم دیگران را به حساب نمیآوریم و با صدای بلند میگوییم « هنر نزد ایرانیان است و بس» گویی دیگر مردمان جهان از بامداد تا شامگاهان یکدیگر را میکشند و کار دیگری ندارند.
یعنی اگر ما جای برزیل، ایتالیا یا آرژانتین بودیم، خدا را بنده نبودیم. چنان با تبختر با دیگران برخورد میکردیم که بیا و ببین. گزارشگران محترم تلویزیون به خدا که با این ادبیات ملت ایران را بالا نمیبرید و بیشتر بهم خوردن حال ما کمک میکنید. گزارشگران تلویزیون فکر نکنند که با این ادبیات نزد مردم ایران محبوب میشوند. نه، اینگونه حرف زدن فقط و فقط به منفور شدن کمک میکند. کسانی که به جای اینکه کاری کنند ما از فوتبال لذت ببریم، با ادبیاتشان نفرت را میپرورانند. کاری میکنند که ایرانیها از همسایگان خود
متنفر باشند به خاطر ظلمی که مثلاای اف سی در حق تیم ملی ایران کرده است. همینها وقتی هم شکست را تجربه میکنیم سریع بهانهها را ردیف میکنند. «ایافسیسیرک، پولهای نفتی، لابی عربی و...» فوتبال قطر با جت در حال عبور از ایران و آسیاست و ما همچنان در حال درآوردن دلارهای آنها از بشکههای نفتی. بحرین عرضه دارد لابی کند و بازیها را در کشورش برگزار کند. ما میایستیم و از راه دور شعار میدهیم و بعد انتظار داریم همه تا کمر هم برایمان خم شوند. نه آقا، عرضه میخواهد و مدیریت که الحمدلله هیچکدام از آنها پیدا نمیشود. یاد بگیریم به همه احترام بگذاریم. اینکه من ایرانی هستم، آن یکی افغانستانی است، دیگری اهل آلمان، تنها و تنها به خاطر جبر جغرافیایی است و ممکن بود به راحتی جای آدمها با هم عوض شود. یاد بگیریم به انسانیت احترام بگذاریم نه به نژاد، نه به پول، نه به ظاهر، نه به تحصیلات. در پایان باید به این نکته اشاره کرد که ورزش و تماشای مسابقات برای لذت و شادی است نه دمیدن نفرت در کالبد جامعه و تمام بار وطن دوستی را نمیتوان بر دوش فوتبال و والیبال گذاشت. »
> گزارشگرانی که در تلویزیون تفرقه میآفرینند!
از سوی دیگر ایسنا در این خصوص نوشت: «تیم ملی فوتبال ایران با کسب سه پیروزی متوالی مقابل هنگکنگ، بحرین و کامبوج، آماده برداشتن آخرین قدم خود برای صعود به مرحله سوم انتخابی جام جهانی شده است. شاگردان اسکوچیچ سهشنبه پیش رو در دیداری تعیینکننده و حساس برابر عراق صفآرایی خواهند کرد تا با کسب پیروزی و سه امتیاز این دیدار، با صدرنشینی، بحران را پشت سر بگذارند. در روزهایی که آبی و قرمز، منتقد و موافق به طور یک صدا از پیروزی تیم ملی مقابل عراق سخن میگویند و نظرات خود را به بعد از این دیدار موکول کردهاند، گزارشگر بازی ایران و کامبوج در صداوسیما، برخلاف موج حمایتی از تیمملی، با حمایت از اسکوچیچ از طریق زیر سوال بردن کیروش، جریان حمایتی از تیم ملی را به سوی اختلاف هدایت کرد. گزارشگر بازی شبکه ۳، هنگام گزارش این دیدار پرگل، بارها به مقایسه عملکرد دراگان اسکوچیچ با کارلوس کیروش، سرمربی سابق تیم ملی پرداخت، رفتاری که در بازی دوستانه ایران و بوسنی هم رخ داده بود. اگر چه عملکرد سرمربی کروات تیم ملی در جای خود قابل دفاع و بررسی است، اما تکرار این اظهارات، مشکوک و تفرقهانداز مینماید. او پیروزی ایران در خاک بحرین را آرزوی سرمربی سابق رئال مادرید (کارلوس کیروش) و ساحل عاج (مارک ویلموتس) خواند، موضوعی که به روشنی به معنای زیرسوال بردن دستاوردهای مربیانی، چون کیروش و ویلموتس است. او حتی فهرست تیم ملی را هم بینصیب نگذاشت و بازی کردن قدوس - که توسط کیروش به تیم ملی ایران دعوت شد - و خلیلزاده - که برای اولین بار توسط کیروش ملیپوش شد -
را هم از دستاوردهای اسکوچیچ دانست. پرداختن به این مطالب در حالی است که تیم ملی در انتخابی جام جهانی در سال ۲۰۱۸، بعداز برزیل، به عنوان دومین تیم به جام جهانی
روسیه صعود کرد و هیچ یک از طرفداران فوتبال ملی استرسی از بابت حضور در این تورنمنت نداشتند و حتی نتایج ارزشمندی در دو جام جهانی برزیل و روسیه کسب شد که در تاریخ فوتبال ایران بیسابقه یا کم سابقه بود. هدف از نگارش این مطلب آن هم در این مقطع زمانی مهم، پرداخت به دستاوردهای کیروش و زیر سوال بردن کارنامه اسکوچیچ نیست. چرا که هر دو مربی در جایگاه خود، کارنامه قابل دفاعی دارند، اما مطرح شدن این قبیل مسائل در آستانه بازی با عراق که نیازمند افزایش موج حمایتی از تیم ملی و انتقال این موضوع به بازیکنان و کادرفنی تیم ملی است، قطعا هیچ پیامدی جز کامنتها و پیامهای منفی از سوی هواداران و تشکیل موج منفی در آستانه این دیدار حساس نخواهد داشت. در حالی که از گزارشگر یک مسابقه انتظاری جز بیان اتفاقات و وقایع همان دیدار نمیرود، این گزارشگر بارها از این دست مطالب را در مسابقات ملی مطرح کرده و به حاشیه و اختلاف میان هواداران دامن زده و حالا در آستانه بازی حساس ایران و عراق هم این اتفاق رخ داده و به نظر هیچ نظارتی برای توقف این جریان وجود ندارد. البته این مسئله منحصر به گزارشگر دیدار ایران و کامبوج نیست و در منش و گفتار برخی گزارشگران جوان یا با سابقه صداوسیما هم دیده میشود. بیشک دود این اتفاقات هم از طریق شکلگیری دو قطبی اسکوچیچ - کیروش به چشم تیم ملی خواهد رفت که در دو سال گذشته بارها از این موضوعات آسیب دیده است.»
> واکنش کاربران
حال این موضوع از چشم کاربران شبکههای اجتماعی دور نمانده و واکنشهای آنها را در پی داشته است.
یکی از کاربران در این مورد نوشته است: «من بیشتر اوقات صدای تلویزیون رو میبندم که صدای گزارشگر که رو اعصاب میره رو نشنوم».
دیگری نوشت: «بحث تحقیر حریف و بهانه آوردن بعد از باخت به کنار... گزارشگرها (حتی آنهایی که حرفهایتر هستند مثل آقای احمدی) طوری گزارش میکنند که انگار تیم حریف نباید حمله کنه... عبارتهایی مثل: نباید بذاریم شوت بزنند، نباید اجازه بدیم حمله کنند، این سرویس میتونه به اوت بره و... انگار تیم حریف باید فقط نظارهگر حملات ما باشد».
کاربر دیگری گفته است: «متاسفانه گزارش دهندگان فوتبال و والیبال گزارشدهنده خوبی نیستند وخوب بازی را گزارش نمیکنند و همه به حاشیهها میپردازند».
یکی دیگر از کاربران اینطور مینویسد: «هر وقت میشینیم پای تلویزیون یه مسابقه با کشور خارجی ببینیم فقط و فقط توهین و نفرتپراکنی میشنویم. آقای تلویزیون و گزارشگران محترم بخدا این راهش نیست. از شنیدن این حجم نفرتپراکنی شما و اینکه دیگران بد هستن و ما خوبیم حالمان بد میشود».
یکی دیگر از کاربران گفته است: «کجایی فردوسیپور عزیز که جای خالیت خیلی حس میشه دلمون برای گزارشهای زیبای شما تنگ شده».