نیروهای آمریکایی خروج از افغانستان را به عنوان بخشی از برنامه دولت بایدن برای ترک کامل این کشور پس از ۲۰ سال درگیری و جنگ، آغاز کردهاند.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا اوایل ماه جاری میلادی بدون این که هیچ گونه سیاست منسجمی برای امنیت افغانستان پس از خروج نیروهای خود اعلام کند، گفته بود این کشور تمامی نیروهایش را تا ۱۱ سپتامبر که بیستمین سالگرد حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ است از افغانستان خارج میکند. آمریکایی ها روز یکشنبه نیز پایگاه «انتونیک» در ولایت هلمند را به نیروهای امنیتی افغان، واگذار کردند. اما در بین ابهامات زیادی که برای وضعیت افغانستان در دوره پس از خروج نیروهای آمریکایی و ناتو ایجاد شده، در واقع چند نکته تقریبا مشخص است که بر اساس آن می توان تا حدودی چشم انداز اوضاع و سناریوی پشت آن را حدس زد. نخست این که در داخل افغانستان محتمل ترین سناریو قدرت گیری طالبان و سقوط کابل و دولت مرکزی است و این که وضعیت عراق پس از سال 2011 برای افغانستان تکرار شود. این ها دور از انتظار نیست مگر این که در نشست استانبول توافق حاصل شود که البته طالبان هیچ رغبتی برای شرکت در این نشست ندارند. گروه طالبان برای شرکت در نشست استانبول، خواستار آزادی هفت هزار زندانی خود از زندان های دولت افغانستان و خارج شدن نام سرکردگان این گروه از لیست سیاه شورای امنیت سازمان ملل شده است. اعلام این شروط، تحلیل و سوال های مختلفی را در خصوص برگزارشدن یا نشدن اجلاس استانبول مطرح می کند و به نظر می رسد این گروه به دنبال کسب امتیاز حداکثری در نشست استانبول است. طالبان در حالی گام به گام درصدد امتیازگیری است که آمریکا و دولت افغانستان هیچ امتیازی از این گروه از جمله برقراری آتش بس پایدار و برقراری صلح در این کشور نگرفته اند و کارت های بازی به نفع طالبان بوده است. این گروه در ادامه گسترش نفوذ خود روز گذشته شهرستان «بورکه» در شمال افغانستان را تصرف کرد. همچنین از یک سو طالبان بر امارت اسلامی تاکید دارد و از سوی دیگر دولت افغانستان قویا چنین سیستمی را رد و با آن مخالفت می کند. اختلافات و دوقطبی سیاسی که بین اشرف غنی و عبدا... عبدا... از قبل نیز وجود داشته است با خروج آمریکا و تقویت طالبان به عنوان وزنه و بازیگر پرقدرت آینده افغانستان، توافق برسر یک ساختار قدرت سیاسی مورد قبول همه گروه ها را در هالهای از ابهام فروبرده است. در عرصه خارجی نیز چند نشانه است که می تواند تا حدودی به روشن شدن چشم انداز کمک کند. نخست این که خیلی از نشانه ها حاکی از این است که دولت بایدن قصد رویارویی با روسیه را دارد و آرایش سیاسی و نظامی که در حال شکل گیری است، این احتمال را قوی نشان می دهد. از این منظر احتمال این که اعلام خروج ناگهانی دولت بایدن برای خروج نظامی از افغانستان مکمل سناریوی کلان آمریکا برای ضربه به روسیه باشد دور از انتظار نیست. نشانه ها حاکی است، همزمان با خروج، به ترکیه میدان داری بیشتری در افغانستان داده می شود و به نظر می رسد مسئولیت کنترل طالبان در وضعیت پساخروج به این کشور واگذار می شود. با توجه به تجربه تحولات سوریه و عراق در زمان ظهور و تکثیر گروه های تکفیری این احتمال که ترکیه به حلقه واسط بین طالبان و گروه های تکفیری و افغانستان نیز به مامن و پناهگاه گروه های تکفیری از خاورمیانه تبدیل شود، وجود دارد. در این صورت احتمال بروز رقابت بین ترکیه و پاکستان نیز وجود دارد زیرا تا پیش از این، این پاکستان بود که پدرخوانده طالبان محسوب می شد اما اکنون یک پدر خوانده جدید ترک هم پیدا می کند. نکته این جاست که هند و چین هم به دلیل اختلافات سیاسی و ژئوپلیتیکی سیاست واحدی برای امنیت افغانستان ندارند و همه این ها باعث شده است که نگرانیها از تحولات جدید در افغانستان افزایش یابد. در مجموع آن چه از قراین و شواهد بر می آید اعلام خروج ناگهانی آمریکا و متعاقب آن ناتو از افغانستان برخلاف آن چه اعلام می شود، تنها برای رهایی از بار حضور نظامی در این کشور نیست چراکه در گذشته این هزینه ها هم صرف می شد و بر اساس یک سناریو صورت گرفته است،این که آمریکا به یک شکل دیگر می خواهد از افغانستان برای تسویه حساب های بین المللی و منطقه ای خود استفاده کند.