اظهارات در ارتباط با واکسیناسیون پر از تناقض است و البته ابهامآمیز. ایران همچنان بر ورود قطرهچکانی واکسنهای اسپوتینک روسی و سینوفارم چینی تاکید دارد.
واکسنهای چینی که خود چینیها اعلام کردهاند چندان تاثیری ندارند و شوربختانه آمار شیلی نیز چنین مسالهای را به نوعی تایید میکند. شیلی جزء بهترین کشورها در عرصه واکسیناسیون بوده با این تفاوت که از سینوفارم چینی در واکسیناسیون استفاده کرده است. حال اما شیلی با روزانه 9هزار مبتلا بیش از پیک قبلی خود یعنی 7هزار مبتلا روبهرو شده است. شیلی بهرغم واکسیناسیون نمونهاش اکنون در پیک دیگری از کروناست. از سویی دیگر واکسنهای روسی هم با اماواگرهای بسیاری روبهرو هستند. مینو محرز، عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا از عوارض آن سخن میگوید و البته خود روسها نیز در کشورشان به آن اعتماد ندارند؛ حتی وقتی از پوتین درباره جنس واکسنی که زده میپرسند میگوید فقط خود و پزشکم دراینباره میدانیم. درباره زمان واکسیناسیون با واکسنهای ایرانی نیز حرفو حدیثها و تاریخهای متفاوتی مطرح میشود. یکبار از خردادماه، یکبار از تیرماه و یکبار از ابتدای بهار و یکبار از تابستان سخن به میان میآید؛ این در حالی است که از میان تمامی واکسنهای ایرانی تنها برکت در فاز 3 قرار دارد و به نوعی آن را پشتسر گذاشته است. باقی واکسنها هنوز در فاز 2 یا آستانه فاز 3 هستند و این بیانگر راه طولانی تولید این واکسنهاست. متاسفانه ایران در مورد اینکه واکسنهای ایرانی را به تایید سازمان جهانی بهداشت میرساند یا نه نیز شفافسازی نکرده است و خیلیها این موضوع را به منزله عدم تایید این واکسنها در سازمان جهانی بهداشت پیش از واکسیناسیون سراسری میدانند. چنانچه جهانپور در زمان آزمایش واکسن ایرانی اعلام کرده بود که واکسنها به تایید سازمانهای جهانی نمیرسند، مگر آنکه قصد صادراتشان وجود داشته باشد که آن موقع به این کار نیاز داریم(!) همه اینها در حالی است که فعلا کرونا در بحرانیترین کشورهای جهان یعنی آمریکا و بریتانیا به واسطه استفاده از واکسنهای فایزر و مدرنا شرایطی بهمراتب و بعضا غیرقابلقیاس با پیشاز واکسیناسیون دارد؛ به نحوی که بسیاری از تعطیلیها تمام شده و ازسویی اسرائیل هم اجبار استفاده از ماسک را به اتمام رسانده است. دراین میان اما شائبههای ایران همچنان ادامه دارد. در این باره موضوعات مختلفی درمورد اعتماد یا عدماعتماد به واکسنهای موجود در کشور و البته اینکه چه کسانی در اولویت واکسیناسیون هستند، مطرح میشود. این بار اما اظهاراتی عجیب و بهزعم برخی وقیحانه منتسببه ستاد مقابله با کرونا بسیاری را با پرسشهای فراوانی مواجه کرده است؛ اظهاراتی با این مضمون که «کسانی که نمیخواهند منتظر نوبت خود برای تزریق بمانند، میتوانند با «پرداخت هزینه» زودتر واکسن را دریافت کنند.» هلال احمر در اطلاعیهای تاکید کرد «این جمعیت در روزهای آتی واکسن کرونا وارد میکند، اما این واکسنها رایگان نخواهد بود»؛ از این اطلاعیه اینگونه استنباط میشود که واکسیناسیون کرونا در ایران برخلاف آنچه پیشتر گفته شده رایگان نخواهد بود. در این میان خبرگزاری میزان مدعی شده علیرضارئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با بیان اینکه برخی عجله دارند گفته است: «ستاد ملی مقابله با کرونا مجوز داده افراد یا شرکتها با ارز نیمایی، واکسن وارد کنند تا افرادی که نمیتوانند طبق سند ملی واکسیناسیون، منتظر دریافت واکسن باشند، از واکسنهای واردشده توسط این افراد استفاده کنند و پول آن را نیز پرداخت کنند.» رئیسی در این زمینه گفت: «طبق سیاستهای اعلام شده، همه مردم تا پایان سال رایگان واکسینه خواهند شد، اما اگر نوبت فردی برای دریافت واکسن در سند ملی واکسیناسیون به عنوان نمونه آذرماه است، میتواند با پرداخت هزینه زودتر این واکسن را دریافت کند.» اظهاراتی که قطعا معانی تلخی با خود دارد. اوج برآشفتگی و ناهماهنگی در سیاستگذاریها را میتوان زمانی یافت که بعد از انتشار این گفتوگو از علیرضارئیسی، در سایت قوه قضائیه، کیانوش جهانپور، مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت از در رتق و فتق این موضوع برآمد و اعلام کرد: واکسیناسیون در چارچوب سند ملی واکسیناسیون علیه کووید۱۹ بهصورت رایگان تا رسیدن به نقطه هدف یعنی ایمنی جمعی ناشی از واکسیناسیون انجام خواهد شد. وی تاکید کرد: وزارت بهداشت هرگونه سیاست موازی یا دور زدن این برنامه ملی، تحت هر عنوان اعم از پرداخت هزینه واکسن را که ناقض برنامه ملی واکسیناسیون باشد، تکذیب میکند. حال چه این خبر و این گفتوگوی رئیسی با میزان تکذیب بشود، چه در واقعیت چنین موضوعی مطرح شده باشد، اساسا طرح پولی کردن واکسن بدینشکل چه معانی و تبعاتی خواهد داشت؟
شکاف میان ملت- ملت
هیچکــس لحظهای را که شهاب حسینی در قامت یک سلبریتی به خاطر زدن واکسن فایزر در آمریکا گوشت قربانی شد، از یاد نمیبرد. زدن این واکسن معتبر و البته کارا، در حالیکه سایر مردم ایران از آن محرومند، باعث واکنشهای تند علیه حسینی و البته نه علیه او، بلکه ایدئولوژی غلط و مرگبار ایران در قبال واکسیناسیون شد. مردم به جان حسینی افتادند که چرا تو که پول داری، میتوانی به آمریکا بروی و این واکسن را بزنی؟ اما ماهیت این ماجرا که زدن واکسنهای معتبر کارا نیاز تمام مردم ایران است، در محاق قرار گرفت. تمامی اذهان به این سمت رفت که چرا حسینی فایزر زده است؛ نه اینکه چرا مردم نباید این واکسن را بزنند؟ تنها عایدی این حرکت تقابل مردم در برابر سلبریتیها، که خود گروهی دیگری از مردم به حساب میآیند، بود .امروز هم قطعا اگر روزی مقامات تصمیم به این کار بگیرند که افرادی با پرداخت پول میتوانند واکسن بزنند، دقیقا تداعی همان ماجرای شهاب حسینیها و مردم و زدن واکسن میشود. مردم فقیرتر به جان مردم پولدارتر میافتند و درنهایت، ماجرا به چیزی جز دعوای میان ملت ختم نمیشود. نتیجه این اقدام درمرحله اول قطعا شکاف میان خود مردم، تفرقه و البته در ادامه، هرج و مرج خواهد بود. مردم از یکدیگر متنفر میشوند. کسی که پول ندارد، واکسن نمیزند و کسی که پول دارد از واکسن بهره میبرد و این چیزی جز جدایی ما از ما نخواهد بود.
در هیچجای دنیا نیست
ازسویی دیگر قطعا در هیچجای دنیا چنین سیاستی وجود ندارد. حتی اقتصادهای کاپیتالیستی مثل آمریکا و انگلیس هم که گفته میشود در آنجا با پول هر چیزی را میتوان خرید درمورد مساله سلامت و خرید واکسن در چنین شرایطی دست به چنین اقدامات تبعیضآمیزی نمیزنند. نکته بعدی اینکه چنین سیاستی قطعا به این معناست که وقتی یک واکسن را به یک پولدار بفروشید درواقع از سهم یک نفر دیگر، که نیاز شدید دارد، میکاهید و در این میان این سوال مطرح میشود که آنگاه پاسخ این حق تضییع شده یا احتمالا خون پایمالشده را چه کسی میخواهد بدهد؟ ازسویی اگر چنین سیاستی اجرا شود، این پرسش را مطرح میسازد که نکند بعد از بازار ارز و بورس، دولت بازار جدیدی یافته تا از مردم کسب درآمد کند؟ در نهایت باید گفت اظهارات رئیسی و جهانپور، نماد واضح دیگری از دستپاچگی، سردرگمی، بیبرنامگی و تناقضگویی مقامات در مقابله با بحران کرونا و البته واکسیناسیون است.