- واقعیت این است که کرونا تبدیل به یک اپیدمی فراگیر فراتر از انتظار شده است. این روزها خبر ابتلای بسیاری از افراد در اطراف خود را میشنویم که نشان میدهد
این اپیدمی تا چه حد گسترده شده اما در این بین دعوای لفظی وزیر با رئیس جمهوری و رئیس جمهوری با وزیر در این شرایط در نوع خود جالب توجه است. تا پیش از این تقصیر بر گردن مردم بود که پروتکلها را رعایت نمیکردند؛ حالا اما توپ بین وزیر و رئیساش جابهجا میشود و اکنون رئیس جمهوری میگوید حالا وقت شعار نیست! درواقع باید یادآور شد که مردم چگونه باید به مسئولانی که خودشان هم نمیدانند در حال حاضر وقت چیست اعتماد کنند؟ اگر آقای وزیر فکر میکند به حرف او گوش داده نمی شود چرا در مسند باقی مانده و اگر آقای رئیس جمهوری فکر می کند این وزیر اهل شعار است تا عمل چرا او را تغییر نمیدهد حتی اگر زمانی به پایان کار دولت هم باقی نمانده باشد باز هم باید نسبت به منافع و مصالح مردم جدی بود. شرایطی که مردم مشاهده می کنند نه دوصدایی که بیصدایی از عملکرد دولت در تهیه واکسن و کنترل بیماری است. موضوعی که نمی توان آن را با پاک کردن صورت مسئله و تبلیغ بی اثر بودن واکسن در سایر کشورها (که اتفاقا اثرگذار بوده است) از آن عبور کرد. به نظر می رسد در این شرایط بهتر است آقای وزیر بداند که به اندازه مسئولیت خود نسبت به وضعیت موجود باید پاسخگو باشد هرچند که نکات مثبت عملکرد او نیز قابل کتمان نیست اما با کشاندن دعوا و اختلاف نظرها به رسانهها مردم از شر بیماری خلاص نمیشوند.
درنهایت اینکه اعداد مرگ و میر کرونا نشانههای خوبی مخابره نمیکنند مهم نیست در این بین توپ تقصیر در زمین چه کسی است چرا که هر کس به اندازه خود در این از دست رفتن جان هموطنان سهیم است. در حال حاضر چارهای نیست جز اینکه بدون در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی به جان انسان هایی فکر کرد که باید برای آنها چارهاندیشی کرد. جانهایی که منتظرند واکسن مورد نیازشان تامین شود و درصورت قرنطینه اجباری به نیاز های آنها رسیدگی شود. از سوی دیگر مردم نیز طبیعتا باید نسبت به رعایت پروتکل ها دقت بیشتری داشته باشند اما این همه سهم تقصیر از ماجرا نیست. پس به جای دعوای لفظی هر کس به اندازه سهم خود برای عبور از این شرایط وحشتناک کمک کند.