اگر روزی خدای ناکرده مسائل امنیتی کشور آغشته به موضوعات و رقابتهای جناحی و حزبی شود باید فاتحه خود را بخوانیم.
نه در ایران بلکه در تمام این گیتی این گونه است.همان طور که برخی مسائل شوخی بردار نیست برخی مسائل مملکتی نیز باید مرز مشخص و مبرهنی با مسائل روزمره سیاسی و رسانهای داشته باشد.گزاره مذکور اصلی بدیهی و آشکار است.
بهانه عرض نکته فوق برخی مصاحبهها و اظهارنظرهای سیاسی پس از حادثه تروریستی نطنز است.دشمنان خرابکاری میکنند آن هم به شکلی که ممکن است تبعات این اقدام دامن مردم آن منطقه و یا حتی ایران و چه بسا منطقه را بگیرد ولی برخی در داخل بیتوجه به بعد ملی و امنیتی موضوع در حال برداشتهای سیاسی خود برای انتخابات پیش رو هستند.
یک لحظه پیش خود تصور کنید بعد از این حادثه ابعاد زیست محیطی ایجاد میشد که میتوانست یک فاجعه جهانی رخ دهد.فلذا دشمن و کسانی که باعث و بانی این خرابکاری هستند بویی از انسانیت نبردند و برای شان فرقی نمیکند اینجا روحانی رئیس جمهور است یا شخص دیگر.اما سوگمندانه باید گفت بعد از حادثه برخی نمایندگان سوپر انقلابی مجلس شورای اسلامی از یکسو اقدام دشمن را «خیلی قشنگ» نامیدند و از سوی دیگر ریز به ریز براساس یکسری اطلاعات غلط ابعاد تخریبها را شرح دادند.جالب آنکه رسانههای رژیم صهیونیستی نیز تمام اخبار و اطلاعات شان را بر اساس همین اظهار نظرهای شاذ انتخاب و منتشر نمودند.
بهرحال همانطور که در گزارشهای متعدد روزنامه عنوان شده است پاسخ به مسببان این حادثه در جای خود محفوظ باید باشد لیکن این عین بیتدبیری و جهالت خواهد بود که به اصطلاح به بهانه انتقام در مسیری قرار بگیریم که حامیان و مجریان حادثه نطنز در پیاش بودند.خروج از مذاکرات وین و ایجاد دو قطبیهای خطرناک امنیتی همان است که دشمن میخواهد.