کد خبر: ۶۲۴۵
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
با گشت و گذاری در فضای مجازی خصوصا اینستاگرام با صفحاتی رو به رو می‌شویم که مالک آن‌ها افرادی هستند که هنوز متولد نشده‌اند.





پدر و مادرها در زمان بارداری برای فرزندان آینده‌شان اقدام به راه اندازی صفحه مجازی می‌کنند. این روش جدید دیگری برای پرداختن به تجملاتی است که این روزها جامعه ایرانی درگیر آن است. در این صفحات مراسم مختلفی برای فرزند متولد نشده برگزار می‌شود و از جانب او فعالیت‌های زیادی انجام می‌گیرد. در همین راستا دیده می‌شود که بدین شیوه، سیسمونی و سایر اجناس مرتبط با کودکان تبلیغ می‌شود. در این فضا شخصی‌ترین مسائل مربوط به افراد به اشتراک گذاشته می‌شود و فرزندان قبل از تولد به ابزاری برای کسب درآمد تبدیل می‌شوند. افراد با به اشتراک گذاشتن جزئیات زندگی روزمره و خصوصی خود آن را به کالایی برای دستیابی به ثروت بیشتر تبدیل می‌کنند و کسانی که خود با این شیوه کسب درآمد می‌کنند بالطبع داشتن ملزومات و امکانات چنین فعالیتی را سرمایه‌ای برای کسب و کار آینده کودک خود می‌دانند؛ داشتن یک صفحه با تعداد قابل ملاحظه‌ای از دنبال کنندگان یکی از همین ملزومات است. این نوع از فعالیت‌ها علاوه بر اینکه موجب تضییع برخی‌ از حقوق کودکان می‌شود، به هیچ وجه اخلاقی و انسانی نیست. به نظر می‌رسد این شیوه توسط بلاگرها مورد استقاده قرار گرفته و سپس توسط مردم عادی در حال اشاعه یافتن است. ما از جامعه شناسان علت گرایش برخی از خانواده‌ها به این سمت و سو را جویا شدیم.
> میراثی از جنس رقابت
مجید ابهری رفتار شناس و جامعه شناس در این باره به آفتاب یزد گفت: «ورود اینترنت به زندگی ما بدون فرهنگ‌سازی مناسب و آموزش کاربردی، عوارض و آسیب‌های زیادی را به دنبال داشته که بسیاری از آن عوارض سبک زندگی افراد را تحت تاثیر قرار داده است. روزشماری میلاد فرزند به دنیا نیامده و یا به اشتراک گذاشتن تصاویر و خاطرات قبل از تولد وی یکی از این عوارض و آسیب‌ها می‌باشد. افراد نوکیسه برای فرزندی که تازه آزمایش بارداری مادرش مثبت شده است صفحه‌ای در اینستاگرام باز می‌کنند و خاطرات و عکس‌های عروسی مادر و پدر و مسائل دیگر را در آن قرار می‌دهند. متاسفانه رقابت‌های ناسالم بین بسیاری از خانواده‌ها موجب شده است که این حرکت به شکل یک رفتار اجتماعی گسترش پیدا کند و بسیاری از خانواده‌ها مخصوصا آنان که در شرف تولد فرزند اولشان هستند اقدام به این کارها می‌کنند. درست است که هنگام بارداری مادر، ذوق و شوق فرزندآوری وارد روحیه زن و شوهر می‌شود اما تشکیل یک صفحه اینستاگرامی و نوشتن مطالب برای فرزندی که هنوز پا به عرصه وجود نگذاشته، رفتار مناسب و جالبی نیست و موجب می‌گردد که این نوع از رفتارها بین خانواده‌های جوان گسترش پیدا کند. ممکن است همین والدین بعد از تولد و رشد فرزند این صفحات را به آن‌ها نشان دهند و فرزندان از این نوع فعالیت پدر و مادر خود رضایتی نداشته باشند. فعالیت کودکان و نوجوانان در این فضاها کار درستی نیست زیرا آن‌ها را به رقابت منفی با یکدیگر می‌کشاند. بهتر است والدین جوان قبل از هر اقدامی موضوع را ارزیابی کرده و عواقب و نتایج آن را
در نظر بگیرند.»

> کسب شخصیت و هویت از طریق خودنمایی
همچنین در ادامه امان‌الله قرائی مقدم در این خصوص به آفتاب یزد گفت: «این نوع فعالیت‌ها نشان دهنده یک جامعه مادی‌گرا و خود مرکزمدار است. این نوع جامعه، جامعه صوری و مادی است که افراد بر اساس ظاهرشان مورد قضاوت قرار می‌گیرند؛ یعنی این گونه افراد در جامعه‌ای که ذهنیت، مادی شده است دیده می‌شوند. افراد به نوعی می‌خواهند با تجملات، فخر فروشی و شخصیت خودشان را مطرح کنند و به بقیه ثابت کنند که از دیگران متمایز هستند. از قرن 18 به بعد آنچه بر ذهن مردم حاکمیت دارد نیت مادی است. در همین راستا افراد تنها به ظاهرشان شناخته می‌شوند. جامعه ما یک جامعه بی‌هویت شده است و افراد برای مطرح کردن خودشان از فضای مجازی استفاده می‌کنند؛ به این صورت که والدین برای فرزندان خود صفحاتی تشکیل می‌دهند و در فضای مجازی به نحوی خودنمایی صرف دیده می‌شود. جامعه‌ای مثل جامعه تهران، دنیا دنیا تنهایی و بی‎هویتی است و افراد برای اینکه شناخته شوند به فضاهای مجازی و تجملات پناه برده‌اند. شئ سروری در تمام ابعادش بر جامه ما حاکم است؛ یعنی افراد، شخصیتشان را از اشیا خود می‌گیرند. این جامعه یک جامعه صوری است که افراد نسبت به یکدیگر بی‌تفاوت می‌شوند و به صورت ربات در می‌آیند. این روزها این بی‌تفاوتی افراد به یکدیگر به صورت گسترده در نقطه به نقطه شهر دیده می‌شود. در چنین دنیایی افراد فراموش شده هستند، مثلا واقعه میدان کاج در سعادت آباد که جوانی جلوی چشمان دیگران کشته شد و کسی به کمک او نرفت. در این زمان جامعه معنوی
از بین رفته است. در نتیجه این پدیده شئ سروری، افراد به هر نحوی که می‌توانند به دنبال کسب شخصیت هستند زیرا شهرها فضای بی‌کسی و بی‌هویتی است. مردم جامعه تهران امروز نسبت به هم کاملا بی‌تفاوت هستند.»
> شتاب گسترده تغییر نظام ارزشی جامعه
در آخر جعفر بای در این خصوص به آفتاب یزد گفت: «جامعه دم به دم در تغییر، همه معیارها، ملاک‌ها و نظام ارزشی خود را دستخوش دگرگونی و تغییرات شگرف می‌نماید و نسل حاضر، امروزه دست به اقدامات حیرت‌آوری می‌زنند و گاهی اوقات اقداماتی را انجام می‌دهند که موجب تعجب نسل‌های دیگر می‌شود. مثلا تغییراتی که امروزه در تعیین پایگاه و منزلت اجتماعی به وجود آمده است مقوله فضای مجازی و تعداد فالوورهای اینستاگرامی است. به همین دلیل ما شاهد آن دسته از والدینی هستیم که قبل از تولد فرزندانشان برای آن‌ها صفحات اینستاگرامی ایجاد می‌کنند تا شاید فالوورهای فراوانی را پیدا کنند. البته این مساله به دلیل گذار اجتماعی در جامعه مورد پذیرش و استقبال شایان توجهی قرار گرفته است و ما مثلا می‌بینیم که بسیاری از مهدکودک‌ها، آتلیه‌ها، مراکز تولد فرزند و سایر موسساتی که نیازمند تبلیغات هستند از چنین کودکانی استفاده می‌کنند یا تبلیغات خود را با تقدیم مبالغ سنگین در این صفحات می‌گذارند. برای والدین نیز برگزاری هر گونه مراسم در آن مراکز، رایگان و مجانی تمام می‌شود و این زمینه‌ای برای خوشایندی آن‌ها می‌گردد. به همین دلیل امروز تعداد فالوورها منزلت اجتماعی را تعیین می‌کند. اما آنچه باعث مشکلات احتمالی برای نسل آینده در جامعه فردا خواهد شد، از بین رفتن رمزآلودگی زندگی آنان است. انسان‌ها دوست دارند که بخش‌هایی از زندگی‌شان رمزآلود باقی بماند و امور شخصی و رموز فردی داشته باشند و چیزهایی از زندگی‌شان را فقط خودشان بدانند. ولی چون همه لحظات و تمامی اقدامات آنان توسط والدین به اشتراک گذاشته شده است لذا هیچ گونه نقطه پنهان و یا امری فردی برای افراد باقی نمی‌ماند. اگر آن‌ها روزی دارای شخصیت‌های اجتماعی شوند، مردم به راحتی بر جزئی‌ترین امور زندگی آن‌ها واقف خواهند شد؛ یعنی می‌دانند که این فرد چه زمانی، در چه فضایی و با چه کیفیتی رشد یافته و یا در چه زمانی، با چه کسانی چه فعالیتی را انجام داده است. جزئی‌ترین امور زندگی تمام این افراد بر همگان آشکار و هویدا خواهد شد. این کودکان در واقع در ارتباط اولیه وقتی می‌بینند که همه چیزشان بر همگان فاش شده است ابتدا تعجب می‌کنند و قسمت لذت بخش رمزآلودگی زندگی‌شان دیگر برای آن‌ها معنا و مفهومی نخواهد داشت. به همین دلیل آنان دستخوش دگرگونی و تغییر می‌شوند. این امر منجر می‌شود که ما شاهد یک سرگردانی اولیه در این افراد باشیم. به هر حال این امری است که در گذار اجتماعی حادث خواهد شد. با کمی دقت می‌فهمیم در ابتدا وقتی سبک زندگی خاص مردم در حال تبدیل به زندگی آپارتمان نشینی بود، مقاومت‌های فراوانی به وجود آمد و انسان‌ها نسبت به شیوه جدید زندگی احساس دیگری داشتند اما تغییر حاصل شد و امروزه زندگی غیر از زندگی آپارتمان نشینی باعث تعجب است. لذا آدمی در تغییرات عناصر فرهنگی اجتماعی ابتدا به خاطر دلبستگی‌هایی که به نظام ارزشی جامعه‌اش دارد مقاومت می‌کند و سعی می‌کند آن شیوه گذشته همچنان ادامه یابد. اما سبک زندگی جدید اجتناب ناپذیر است. اینک این تغییرات چه بخواهیم چه نخواهیم بر جامعه ما حاکم خواهد شد. امروزه ملاک‌ها و معیارهای افراد کاملا تغییر پیدا کرده است. جامعه فردا رمزآلودگی زندگی انسان‌ها را از هم می‌پاشد و آدم‌ها چیز پنهانی برای یکدیگر نخواهند داشت و بعد تعداد فالوورها ملاک برتری افراد نسبت به یکدیگر می‌شود. جریان تغییرات اجتماعی که امروزه شتاب گسترده‌ای پیدا کرده باعث می‌شود که ما بسیار شدید‌تر از کشورهای دیگر در مقابل سبک زندگی جدید تسلیم شویم. شاید اینستاگرام آن تاثیر تعیین کننده را در نظام ارزشی کشورهای دیگر نداشته باشد ولی جامعه ما امروز به شدت تحت تاثیر چنین سیستمی قرار گرفته است. مهمترین نگاه والدین امروزی ایجاد اشتغال و کسب درآمد در اینستاگرام است. امروزه نگرانی والدین از فرزندان فردایشان در ارتباط با نحوه زندگی و کسب درآمد است چون اینستاگرام امروزه به عنوان یک شغل تلقی می‌شود والدین با این هدف که فرزندانشان در آینده بیکار نمانند و محل درآمدی داشته باشند دست و پا می‌زنند تا بتوانند هرچه سریعتر فالوورهای بیشتری را برای فرزندان متولد نشده‌شان فراهم کنند.»
نام:
ایمیل:
* نظر: