با گذشت حدود یک سال از عمر مجلس یازدهم می توان به وضوح تاثیر ترکیب نمایندگان هر دوره را در تصمیمهای مهم کشوری به وضوح دید.
هرچند این نوشتار نمیتواند به تفصیل تفاوتهای عملکردی بین دو مجلس دهم و یازدهم را با هم مقایسه کرده و البته از مدار انصاف خارج نشود، اما با نگاهی به عملکرد نمایندگان و حاشیه های آن ها طی یک سال گذشته می توان دریافت علیرغم نقدهایی که به مجلس دهم وجود داشت اما برخی اقدامات و مصوبات مجلس یازدهم تا چه حد توانسته به بخشهای از نظم تصمیم سازی در کشور تاثیر گذار باشد.
فارغ از بررسی مصوبه های گذشته نمایندگان، مجلس یازدهم در آخرین تصمیم خود اینترنت را برای سال آینده گران کرده تا با درآمد حاصل از آن، صدا و سیما بتواند بر محتوای اینترنت نظارت کند! این تصمیم در حالی گرفته شد که باید گفت اساساً سالهاست تبعات انحصارگرایی و محدودسازی در سپهر اجتماعی کشور به وضوح نمایان است. شاید نیازی به تحلیلهای پیچیده جامعه شناختی و رجوع به آن ها نباشد تا اقدام به تصمیمی گرفت. کافی است تنها با مروری اتفاقات سالهای گذشته، تبعات محدودسازی و گران کردن جریان آزاد اطلاعات، نتایج آن را واکاوی کرد.
اما آخرین مصوبه مجلس در نوع خود عجیب است اینکه مردم از جیب خودشان به صدا و سیما هزینه بپردازند تا بر فضای اینترنت نظارت داشته باشد. مگر نه اینکه طی چند سال گذشته با فیلتر کردن بخشی از شبکه های اجتماعی و پرداخت تسهیلات به پیام رسان های داخلی قرار بود مردم به سمت شبکه های اجتماعی داخلی هدایت شوند؟ تعطیلی یکی از همین پیام رسان ها درس عبرت نشد؟
تردیدی نیست که فضای مجازی در عین حال که منافعی داشته، آسیبهایی هم داشته است اما سوال این است که کدام آسیب اجتماعی با ابزار سلبی، نظارتی و از این دست بهبود پیدا کرده است؟
به نظر میرسد بیش از آنچه که هیاهوهای نمایندگان جدید در خصوص دفاع از منافع مردم طی یک سال گذشته اثرگذار باشد بیشتر تصمیمها و اقدامات آنهاست که اثر منفی داشته است و احتمالاً در آینده نیز بیشتر رخ نمایی خواهد کرد.
به نظر میرسد مجلس یازدهم برای ادامه فعالیت در سه سال آینده بیشتر از آنکه نیاز به ادامه حرکت در این مسیر با همین دست فرمان باشد باید از نظرات کارشناسی در قالب کارگروه های تخصصی استفاده بیشتری داشته باشد.
واکنشهای نمایندگان طی روزهای اخیر درخصوص تفاهم آژانس و ایران به حدی هیجان زده بود که حتی صدای رسانه های موافق و افراد همسوی آنها را هم درآورد. در این شرایط به نظر می رسد بیشتر از آنکه انتظار داشته باشیم اثرات مثبت تصمیم های مجلس را در سپهر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ببینیم بهتر است امیدوار باشیم نمایندگان تصمیمی نگیرند مگر آنکه با متخصصان امر مشورت کنند. توقع شفافیت آرا از این مجلس نیز با توجه به رویکردشان هم به نظر بلند پروازانه به نظر میرسد. گویی سکوت برخی از نمایندگان دوره قبل اثرات مثبت تری نسبت به این همه هیاهو در یازدهمی تا به اینجای کار داشته است.