روزنامههای اصولگرا دیروز به صورت یکپارچه به استقبال توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی رفتند و در عین حال سر وصداهای داخل مجلس را ندید گرفتند.
حتی روزنامههایی که به شدت طرفدار مجلس انقلابی بودند ترجیح دادند نطقهای تند و تیز برخی نمایندگان علیه توافق را درز گرفته و یا قورت دهند و به جای آن از مزایای تعامل تهران با آژانس بگویند.سرآمد این مطالب سرمقاله حسین شریعتمداری بود که لب کلام و جوهر قلماش یک نکته بیشتر نبود:آقایان نماینده مجلس!بیش از حد در نقش خود فرو رفتید.
به نظر میرسد باید از تجربه رسانهای دیروز یک پند گرفت و آن اینکه میشود در تصمیمات ملی و میهنی یکصدا شد تا منافع کشورمان محقق شود.این وجیزه در تکریم و تایید ایجاد محدودیت رسانهای نیست بلکه مراد آن است که در برخی موضوعات نیازمند یکصدایی هستیم.در حقیقت باید یک مرز میان یکصدایی و تکصدایی لحاظ کرد.رفتار دیروز رسانههای کشور در قبال عملکرد چند نماینده مجلس، یکصدایی بود و اگر خدای نکرده در بسیاری از موضوعات دیگر که باید رسانهها با نقد و حتی اعتراض خود موجب اصلاح شوند اهرمی مانع آن شود میتوان گفت دچار تکصدایی شدیم که مناسب نیست.
شاید یک مثال خارجی نیز لازم است.فی المثل در موضوع حمله اوباش طرفدار ترامپ به کنگره تمام رسانههای آمریکایی چه دموکرات و چه جمهوری خواه جملگی علیه این رفتار مطالب متعددی منتشر کردند که نشاندهنده آن بود نباید در مورد مسائل حیثیتی و ملی با کسی تعارف داشت.به نظر نگارنده میشد در مسائل ملی دیگری مثل برجام، هم نقد باشد و هم نگاه ملی.یعنی همانطور که در موضوع توافق ایران با آژانس رسانهها تلاش کردند یک صدا از کشورمان شنیده شود میشد در برخی موضوعات حساس برجام مانند حمایت از مذاکره کنندگان، رسانههای چپ و راست یکصدا بودند و اینگونه از داخل بر پشت دیپلماتها خنجر نمیکشیدند.بهرحال نباید فراموش کرد برخی مدعیان دفاع از ارزشها رفتاری کردند که در نهایت وزیرخارجه کشورمان مدتها ویلچر نشین شد! قطعا طی این 3ماه تا پایان ضرب الاجل تهران و احتمال بازگشت آمریکا به برجام باز هم به چنین هماهنگیهایی نیاز داریم که لازم است این موضوع رعایت شود.