کد خبر: ۵۶۷۶
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۱:۰۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
نزدیک عید است و تولیدکنندگان لباس از چندی پیش خودشان را برای شب عید آماده کرده‌‌اند.



پارسال که از دید و بازدید و گردش‌‌های عیدانه خبری نبود و امسال هم آن‌طور که معلوم است کرونا خیال دارد دومین عید را کنار ما باشد، ولی با این احوال نمی‌‌شود حال و هوای عید نداشت؛ اصلاً عید است و لباس نو که همیشه جزئی از نوروز بوده و امید آن را در دل زنده نگه می‌‌دارد که روزی دوباره مثل قبل کنار هم جمع خواهیم شد.
 طرح‌‌ها و رنگ‌‌ها چشم آدم را می‌‌گیرد، حتی تماشایش هم برای بعضی‌‌ها آنقدر جذاب است که به قول خودشان حالشان را خوب می‌‌کند. آنها که اهل گشت و‌ گذار در مراکز خرید و سایت‌های فروش لباس هستند، معمولاً زودتر از همه خبردار می‌‌شوند که امسال چه طرح و رنگی مد است و کدام یکی قدیمی شده. طرح‌های خاص را خوب تشخیص می‌‌دهند و معمولاً اطلاعات خوبی درباره تولیدکننده‌‌ها و برندها به‌ دست می‌‌آورند؛ برندهایی که دیگر تقریباً می‌‌شود گفت همه‌‌شان داخلی شده‌‌اند. قبلاً اینکه فلان لباس خارجی است و تولید فلان کشور شاید افتخاری برای فروشنده و خریدار محسوب می‌‌شد، اما حالا قضیه فرق کرده. دیگر عرصه، عرصه رقابت تولیدکننده‌‌های داخلی است. می‌شود پیشرفت و توانایی‌‌شان را دید و خوشحال شد از اینکه استعدادها شکوفا می‌‌شود و دیگر می‌‌توان ادعا کرد  که ما هم در عرصه مد و لباس برای خودمان صاحب‌نام می‌شویم، اما مثل خیلی حوزه‌‌های دیگر، وقتی پای کپی‌کاری به میان می‌آید، آه از نهاد طراح و تولیدکننده بلند می‌‌شود.

خیلی‌ها برای آنکه طرح‌هایشان کپی نشود، با ترس و لرز از مدل‌ها رونمایی می‌کنند و برخی ترجیح می‌دهند که تا لحظه آخر کارشان را معرفی نکنند. بهار رضایی، طراح لباس از مشکلات این حرفه می‌گوید: «مبحث تولید پوشاک و مسائل مرتبط با آن مثل کپی‌کاری بسیار طولانی و گسترده است؛ اتفاقی که در عالم هنر و خلاقیت معمول شده این است که ما نسل به نسل تکمیل‌کننده هنر و استعدادهای طراحان قبل هستیم که توأم با نوآوری و خلاقیت‌هایی بوده است؛ هرکس در کار خودش خلاقیت‌هایی داشته و این شامل طراحان قدیمی و جدید می‌شود. نکته مهم این است که همه طراحان دنیا اغلب از مد و ترند استفاده می‌کنند بویژه اگر برندی داشته باشند که مخاطبانشان بخش عمده‌ای از جامعه و به اصطلاح برند اقتصادی باشد، پس در اینجا با طراحانی که روی یک موضوع و سوژه و سبک خاصی کار می‌کنند کاری ندارم و منظورم کسانی است که برای قشر عمده جامعه لباس طراحی می‌کنند. برندهای اقتصادی سرچشمه کارشان مد و ترند است و قرار نیست صفر تا صد کار را لزوماً خودشان انجام دهند ،اما این مبحث در ایران خیلی گنگ است و خیلی‌ها چندان متوجه آن نمی‌شوند. اولین صحبتی که درباره طراحان می‌کنند این است که خودش که کپی‌کار است و مثلاً از« پینترست »نگاه می‌کند و طرح برمی دارد و این نشان می‌دهد که جامعه ایران درباره هنر مد چندان آگاهی ندارد؛ باید توجه داشت که در سبک مد اقتصادی و با مخاطب بالا، مد و ترند نقش اصلی را دارد ،اما کپی کاری موضوع جداگانه‌ای است و خیلی هم واضح است، یعنی  یک الگو و استایل را با همان پارچه، دقیقاً مثل همان عکسی که وجود دارد تولید می‌کنند که این می‌شود« کپی کاری»؛ اما مد و ترند یعنی این که مثلاً می‌گویید این پارچه با این رنگ و با این مدل امسال مد می‌شود، اما طراح کاری که می‌کند این است که این طرح را با امضای خودش شروع می‌کند به طراحی کردن و این کار را با توجه به مختصات کشور و جغرافیای خودش انجام می‌‌دهد. من در ایران کار می‌‌کنم و نخستین چیزی که برایم در مد جهانی اهمیت دارد سبک و سیاق زن ایرانی است، یعنی می‌‌گویم اگر فلان لباس مد شده، باید آن را متناسب با خانم‌‌های ایرانی طراحی کنم و نیازهای زنان ایران را در نظر بگیرم؛ خیلی لباس‌ها در ایران استفاده ندارد و باید این را در نظر بگیرم یا اینکه فکر می‌‌کنم خودم چه لباسی دوست دارم بپوشم و این را هم در طراحی‌‌هایم در نظر می‌گیرم، علاوه بر آن، جدا از مد و ترند، در جریانی قرار می‌گیرم که باعث می‌شود خلاقیت‌های خودم هم شکوفا شود؛ خیلی وقت‌ها از 20 طرحی که می‌­زنم ممکن است 12 تا به مد و ترند ربط داشته باشد و 8 تای آن کاملاً ایده خودم باشد و جوابگوی آن نیازی باشد که احساس کرده‌ام در روزمره‌ام باید وجود داشته باشد.»
رضایی از آسیب‌هایی می‌گوید که کپی‌کاری در حرفه طراحی به‌وجود می‌‌آورد: «مسلماً بحث کپی‌کاری به طراحان آسیب های زیادی می‌‌زند؛ اتفاقی که واضح است این است که در تمام دنیا کار طراحان مد موفق بلافاصله به مدت کمتر از سه ماه کپی می‌‌شود، یعنی اصلاً این موضوع چیزی نیست که بشود جلوی آن را بگیریم و کنترلش کنیم. اتفاقاً این موضوع باعث معروفیت  و شهرت بیشتر آن طراح می‌شود؛ پس چرا این اتفاق در ایران منفی است و برای طراح ناراحت کننده است؟ چون اصلاً به خود آن طراح بهایی داده نمی‌‌شود و معرفی هم نمی‌شود؛ در چارچوبی که کار می‌کنیم، طراح گمنام می‌ماند و فقط از طرح‌هایش استفاده می‌شود، البته من عقیده دارم که کار خاص هرگز نمی‌تواند کپی شود حتی اگر کپی درجه یک باشد و کسانی که در کار مد هستند خیلی راحت می‌توانند فرق کپی درجه یک را با اصل آن متوجه شوند، اما چیزی که واقعیت دارد این است که خارج از ایران، برند چون مبدأ هنری می‌‌شود و ایده پرداز به‌ شمار می‌‌آید، به اعتبارش اضافه می‌شود و در پی آن شناخته می‌‌شود، مثلاً ما می‌گوییم فلان طراح کسی بود که کیف مربع معروف به «سامسونت» را طراحی کرد و بعد از آن تمام طراحان از آن مدل استفاده کردند. طراح اصلی آنقدر معرفی می‌شود و اعتبار پیدا می‌کند که اصلاً برایش مهم نیست از طرحش کپی شود،اما در کشور ما طراح این هویت را نمی‌تواند داشته باشد. ما طراحان با  تلاش و رنج فراوان کار می‌کنیم ،اما بهایی به ما داده نمی‌شود و بیشترین ضرر برایمان همین است. من خودم از ایده‌هایی الهام می‌گرفتم که جهانی بود، اما امضا و رد پای خودم را داشتم و نوآوری‌هایی داشتم که دیدم چقدر در ایران از همین نوآوری‌هایم کپی شد. اولش ناراحت شدم ،اما بعد دیدم چقدر قشنگ است که توانسته ام مدی را وارد کار تولیدی‌ها بکنم؛ اما تا حالا نشده  کسی بیاید سراغم و بگوید شما به‌عنوان طراح که با خلاقیت خودت طرح‌هایی را باب کردی، اصلاً چه شد که این طرح به ذهنت رسید. وقتی هیچ وقت چنین سؤالی از من و دیگر طراحان پرسیده نشود، گمنام می‌‌مانیم. این باعث می‌شود طراحان نتوانند آنقدر پیشرفت کنند و سود واقعی خودشان را از کار ببرند، گرچه با این احوال من معتقدم کسی نمی‌‌تواند کار من را صددرصد کپی کند و اگرهم این کار را بکند از من یک فصل عقب می‌ماند.»
طراحان ایرانی گمنام می‌مانند و کسی نامی از آنها نمی‌برد؛ چند بار پیش آمده طرحی خاص را ببینید و از خودتان بپرسید ابداعِ چه کسی است؟ کپی هم آفتی است که دامنگیر طراحان می‌شود و گاه آنها را دلسرد می‌کند؛ از یک طرف خوشحال می‌شوند که کارشان آنقدر خوب به‌ نظر آمده که دیگران دنباله‌رویشان شده‌اند و از طرفی دیگر در پی هویتی هستند که  تاکنون به‌ دست نیاورده‌‌اند.
نام:
ایمیل:
* نظر: