نسخه چاپی
کشورهایی که در زمینه پولشویی و تامین مالی تروریسم با این سازمان همکاری نکنند در این لیست سیاه قرار می گیرند. اما دلیل قرار گرفتن ایران در لیست سیاه، اصرار عده ای صاحب رای برای نپیوستن
ایران به این معاهده جهانی است. اکنون آنها که مدعی بودند اف.ای.تی.اف و سی.اف.تی هیچ تاثیری در اقتصاد ما نمی گذارد، با چشم ببینند که چه اتفاقاتی در اقتصاد ما افتاده است. آنها که امروز همه بحران ها را به دولت نسبت می دهند؟ بهتر است از مردم عذرخواهی یا چنین حاشیه سازانی را محاکمه کنند. همین ها می گفتند روپیه هند، یوان چین، لیر ترکیه، روبل مسکو، یورو اروپا و... را جایگزین دلار می کنند، اما امروزه شاهد این هستیم که دلار چگونه لحظه ای گران می شود و کالاهای دیگر را به دنبال خودش می کشد. براستی کدامیک از سیاستگذاری هایی که در این سالها مطرح و تصویب کردیم، به نتیجه رسیده است؟ هنگامی که احمدی نژاد جهان را دعوت به تحریم آمریکا می کرد و از آنها می خواست به زبان ریال ایران حرف بزنند، در پایان دولتش دلاری که به قیمت ۹۰۰ تومان تحویل گرفته بود به قیمت ۴۰۰۰ تومان رسید و اقتصادی ورشکسته را به روحانی تحویل داد و رفت. اتفاق شومی که امروز در دولت تدبیر و امید دنبال می شود. سابقه مدیریتی کشور نشان می دهد که متاسفانه کشور به دودستگی تقسیم شده و هر کدام سعی می کند دیگری را ناکارآمد نشان دهد. نتیجه آنکه در یکی از رفتارها، لوایح چهارگانه در شورای نگهبان رد می شود و به دلیل اصرار مجلس به مجمع تشخیص می رود و آنقدر در بررسی و اعلام نتیجه تعلل می کنند که شامل مرور زمان می شود. بنابر این تمامی افرادی که در مجمع علیه این لوایح کارشکنی کردند، اکنون جواب بدهند وقتی که می گفتند اف.ای.تی.اف هیچ تاثیری در اقتصاد ما ندارد، چرا امروز در اقتصاد بین المللی مشکل داریم؟ چرا روسیه و چین هم که ادعای اخوت با ما دارند، حاضر نیستند با ما مبادلات ارزی داشته باشند و در یک چارچوب جهانی تجارت می کنند؟ واقعیتی که نادیده گرفته شده این است که تمامی کشورهای جهان از جریمه های آمریکا هراس دارند. این یک واقعیت است که امریکا یک اقتصاد بزرگ را در جهان دارد و تمام کشورهای جهان که با آمریکا مبادلات اقتصادی دارند و به هیچ عنوان با مبادلات ایران قابل مقایسه نیست، هرگز حاضر نمی شوند منافع کشور خودشان را در بازی های سیاسی معامله کنند. اینکه انتظار داشته باشیم کشورهای جهان از تجارت با ایران حمایت کنند، توقعی خارج از منطق اقتصادی است، زیرا آنها به هیچ عنوان خودشان را با قدرت اقتصاد جهانی درگیر نمی کنند. امروزه عملکرد آقایان نشاندهنده این است که در شناخت اقتصاد، بازار جهانی و سیاست اقتصادی جهان هیچ تجربه و تخصصی ندارند. اینکه دایم شعار بدهیم و کارایی نداشته باشد، فایده ای ندارد. مردم می خواهند ثمره مدیریت و سیاست گذاری مسوولان را در سفره هایشان ببینند. بنابر این امروز کشور در شرایطی قرار دارد که نیاز است برخی شعارهای احساساتی را کنار بگذاریم و با جهان رابطه اقتصادی تعریف شده ای داشته باشیم، رویکردی که هیچ منافاتی با اهداف انقلاب ندارد و نباید به بهانه انقلاب، سفره های مردم را خالی نگه داریم.