ورود واکسن ایرانی کرونا به مرحله «تست انسانی»، آن هم در شرایط تحریمهای غیرانسانی- که روز 8 دیماه سال 99 اتفاق افتاد - آنقدر «مهم» بود که به قول کارشناس تلویزیون چین، ایران را در این حوزه «کنار اروپا، آمریکا، چین و روسیه قرار داد و باعث حیرت و تحسین جهانیان شد».
این اتفاق مهم در کنار خبرهای کرونایی که همزمان از آمریکا و برخی کشورهای اروپایی مخابره میشود و جریانسازیِ برخی چهرههای به ظاهر ایرانی علیه واکسن ایرانی کرونا که به زودی مخابره خواهند شد! مسائلی هستند که در این یادداشت، قصد داریم به آن بپردازیم.
1- همین حالا که مشغول خواندن این یادداشت هستید، چند روزی است وضعیت کشور عزیزمان ایران در بحث مبارزه با ویروس کرونا، نسبت به خیلی از کشورهای صنعتی و مدعی غربی بهتر شده است. الحمدلله مدتی است، بنا به دلایلی که در ادامه برخواهیم شمرد، هم در تعداد تلفات و هم در میزان ابتلا به این ویروس، وضعیت «خوبی» را پشتسر میگذاریم. این وضع بنابر اعلام منابع رسمی، در برخی از شهرها به مرحله «عالی» رسیده و شمار تلفات و حتی مبتلایان به عدد حیرتانگیز «صفر» نزدیک شده است! به این نکته مهم هم توجه کنید که این شرایط
(که قطعا متزلزل است و میتواند با کوچکترین کوتاهی از جانب ما و مسئولین تغییر کند) در شرایطی حاصل شده که کشورمان به شدت در دو حوزه علمی و اقتصادی تحریم است و دشمن حتی اجازه ورود داروی کودکان و نوزادان را هم به ایران نمیدهد.
2- اینکه چه عواملی باعث میشود ایران با وجود این همه فشار و تحریم بتواند در بحث مبارزه با کرونا خود را به آن قله نزدیک کند و خود را بین 10 کشور اول دنیا در تولید واکسن وارد نماید، قطعا نیاز به کار دقیق و کارشناسی دارد اما هیچکس نمیتواند، جایگاه فرهنگ ایرانی- اسلامی را که همیشه در بحرانها و سر بزنگاهها خود را نشان میدهد، دستکم بگیرد. این، همان «نقطه کلیدی» و «رمز موفقیت و پیروزی» است که ما فکر میکنیم، تفاوت ما با کشورهای صنعتی و ثروتمند غربی هم از همین نقطه شروع میشود. هفتههای اولیه شیوع ویروس در ایران را یادتان هست؟ تصاویر آن مادر پیر را دوباره بهخاطر بیاورید که در نیمههای شب به سراغ دستگاههای عابربانک میرفت و آن را ضدعفونی میکرد تا مبادا، جوانانی که آنها را مثل پسرش میدانست، مبتلا شوند، یا آن بچههای بسیج که در پمپ بنزینها ایستاده و برای اینکه رانندهها مبتلا نشوند، کار سوختگیری را برایشان انجام میدادند، یا آن طلبههایی که لباس کارگری بر تن کرده و در بیمارستانها زمین را «تِی» میکشیدند و همینطور روحانیونی که مساجد و زیارتگاهها را به کارگاههای تولید ماسک و دستکش تبدیل کردند، جوانانی که خانوادههای پیر یا ضعیف را شناسایی و کار خرید آنها را انجام میدادند تا مبادا بیرون از خانه مبتلا شوند و... اینها از جمله دلایل مهم موفقیت ماست. در حالی که مردم در ایران و در بدترین شرایط کرونایی و اقتصادی مشغول فداکاری و کمک به همنوعان خود بودند، هزاران کیلومتر آن طرفتر و در برخی از این کشورهای صنعتی و مدعی، از برخی مردم عادی بگیر
تا بالاترین مقامات سیاسی و اجرایی، مشغول دزدیدن ماسک و دستمال توالت از یکدیگر بودند! گاهی بر سر یک جعبه دستمال، با مشت و لگد به جان هم میافتادند. هواپیماهای کشورهای متحد خود را که حامل دستمال و ماسک و مواد بهداشتی بود، در همان هوا میربودند. همیشه و در طول تاریخ «فداکاری و ازخودگذشتگی»، جزو کالاهای نایاب و مهم برای چیره شدن بر بحرانها بوده که این کالا شکر خدا در ایران به وفور یافت میشود؛ و اگر احیانا جامعهشناسان غربی میخواهند این معضلات اجتماعی را - که در شماره بعد به گوشه جدیدی از آنها اشاره خواهیم کرد- ارزیابی کنند، قطعا باید به این
«عامل مهم فرهنگی» که گفتیم توجه ویژهای کنند؛ البته اگر خودشان جزو آن دسته از افرادی نبوده باشند که بر سر ماسک، مشت بر دهان هموطن خود میکوبند!
3- دیروز وقتی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران داشت تصاویر اولین تست انسانی واکسن ایرانی کرونا را نشان میداد، شبکه تلویزیونی الجزیره هم به نقل از منابع خود در آمریکا گزارش مهمی را از «افزایش معضلات عجیب و غریب اجتماعی پس از شیوع کرونا در آمریکا» منتشر کرد. طبق این گزارش در سایه کرونا، شهرهای دیترویت، شیکاکو، نیویورک، فیلادلفیا، میشیگان و میلواکی، سال۲۰۲۰ سال مرگباری را تجربه کردهاند و دلیل آن نه فقط شیوع بیماری همهگیر کرونا و مرگهای حاصل از این بیماری که، افزایش خشونتهای مسلحانه بوده است. برخی مسئولان و کارشناسان میگویند دلیل روشنی برای افزایش این خشونتها پیدا نمیکنند اما این را میدانند که، معضلات اقتصادی ناشی از کرونا قطعا در این امر نقش داشته است. در این گزارش چندینبار بر تأثیرات افزایش بیسابقه بیکاری و کمبود شدید منابع در بهوجود آمدن این معضلات بهویژه در محلههای فقیرتر تأکید شد. این یعنی... در تاریخ بنویسید، وقتی یک بحران در کشوری باعث افزایش فداکاری، کمک و بهطور کلی پدیدههای مثبت اجتماعی میشد، در کشورهای دیگر، باعث افزایش معضلات اجتماعی مثل سرقت، قتل و تیراندازی میشد!
4- وقتی اولین تست انسانی واکسن ایرانی کرونا روی دختر آقای «محمد مخبر»، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام انجام گرفت، عدهای که از ایرانی بودن فقط، فارسی حرف زدن را بلدند، به کمک نرمافزاری به نام فتوشاپ! تصویر بازوی این بانوی ایرانی را طوری سیاه کردند که بهنظر برسد، واکسن از روی چادر و لباس به او تزریق شده است! بله درست شنیدید، در یکی از پرافتخارترین لحظات تاریخ جمهوری اسلامی ایران که متخصصان جوان کشورمان توانستند با وجود این همه تحریم، واکسن ایرانی کرونا را به مرحله تست انسانی برسانند، برخی جریانهای رسانهای
(نه همه آنها) که خود را «اصلاحطلب» مینامند و از ایرانی بودن فقط فارسی حرف زدن را بلدند، تلاش کردند «افتخار ملی» را
به «تحقیر ملی» بدل کنند! این اتفاق که از این پس قطعا به اشکال مختلف دنبال خواهد شد، یک دلیل بسیار مهم دارد و آن همان است که لابهلای این متن به آن اشاره کردیم. آنها «جمهوری اسلامی ایران» عقبمانده را ترجیح میدهند. آنها توان دیدن ایران در میان آن 10 کشوری که تاکنون توانسته به این مرحله از تولید واکسن برسد را ندارند. آنها باید روایت خودشان را طوری تنظیم کنند که از دل آن «ناتوانی» خارج شود. به احتمال زیاد طی روزهای آینده شبکههای ماهوارهای و مجازی دشمن، این خط خبری را به اشکال مختلف دنبال خواهند کرد، اگر احیاناً اتفاق ناخوشایندی حین تست این واکسن رخ بدهد (که امری طبیعی هم هست)، آن را برجسته کرده و علیه آن موضعگیری خواهند کرد. «جنگ رسانهای»، موضوع مهمی است که ما همواره در کنار سایر جنگهایی که به کشور تحمیل میشود داشتهایم. میگویند علت اصلی شکست شوروی از آمریکا در جنگ سرد، پیروزی آمریکا در جنگ روایتها بود. این را گفتیم تا به این نتیجه برسیم، در کنار جنگ علمی، اقتصادی، اطلاعاتی و سیاسی، باید روی جنگ در این حوزه نیز، سرمایهگذاری کرد وگرنه، با جادوی رسانه، «پیروزی» را به «شکست» و «افتخار ملی» را «تحقیر ملی» جا خواهند زد.
جعفر بلوری