کرونا برملاکننده ضعف درونی کشورها حمزه نوذری . استاد دانشگاه خوارزمی اپیدمیها، بهویژه از نوع جهانی آن، میتوانند منجر به تغییرات اساسی و بنیادی در عرصههای مختلف زندگی شوند. درباره پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شیوع ویروس کرونا سخن بسیار گفته شده است.
کرونا برملاکننده ضعف درونی
کشورها حمزه نوذری . استاد دانشگاه خوارزمی
اپیدمیها، بهویژه از نوع جهانی آن، میتوانند
منجر به تغییرات اساسی و بنیادی در عرصههای مختلف زندگی شوند. درباره
پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شیوع ویروس کرونا سخن بسیار گفته شده
است. از زمان شیوع این ویروس، کتاب و مقالاتی درباره پیامدها و نتایج
زیانبار آن از افزایش میزان بیکاری و فقر تا گسترش خشونتهای خانگی و
افسردگی نوشته شده است. ویروس کرونا برملاکننده و توضیحدهنده امور مضمر
نیز بوده و ناگفتهها را نیز برملا کرده است. بهنظر میرسد شیوع ویروس
کرونا بیش از هر چیزی ویژگیهای نهادی و ساختاری کشورها را آشکار کرده است.
به عبارتی اپیدمی ویروس کرونا ساخت درونی کشورها را در مواجهه با این
ویروس نشان داد. نحوه مواجهه جوامع با اپیدمی ویروس کرونا، چگونگی گذار
کمخطرتر و درعینحال سریعتر از این شرایط و بحث موفقیت و عدم موفقیت
برخی کشورها از جمله موضوعات مهم است. در این میان، تجارب موفق و گذار
سریعتر و کمخطرتر در مواجهه با شیوع این ویروس و تنظیم حیات فردی و
اجتماعی و اقتصادی در صدر مباحث و گفتوگوهای رسانهای قرار گرفته است. اما
آرایش مناسب بین دولت، جامعه مدنی و اقتصاد (بازار) برای تنظیم جامعه کدام
است؟ رویکرد تنظیمی کدام کشورها موفقتر بوده است؟ کدام کشورها توانستند
آمادگی مناسبتری با توجه به سازوکارهای تنظیمیِ داخلی در مواجهه با اپیدمی
ویروس کرونا نشان دهند. با شیوع ویروس کرونا، تفاوت و تنوع آرایش بین
جامعه مدنی، دولت و اقتصاد مختلف در کشورها روشنتر شد. اما سؤال این است
که کدام آرایش کارآمدتر بوده است؛ آرایش انگلوساکسنی، آرایش دولت رفاه،
آرایش شرق آسیا یا...؟ به نظر میرسد اپیدمی ویروس کرونا سؤال مهمی
پیشِروی ما گذاشته است؟ آیا تفکیک و تمایز عرصه اقتصاد از جامعه مدنی و
دولت راهحل مناسبتری است یا ارتباط و تعامل دوسویه میان این سه عرصه؟ سه
نکته اساسی را میتوان بیان کرد. نخست، کشورهایی که آرایش مناسبی برای
تعامل دو سویه بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد داشتهاند در مواجهه با شیوع
این ویروس موفقتر عمل کردهاند و توانستهاند نوآوری نهادی برای تنظیم
جامعه در پیش بگیرند. فرض دوم این است که شیوع ویروس کرونا نشان داد که
کشورها، حتی کشورهای پیشرفته از نظر ساخت درونی و نهادی تفاوتهای اساسی با
هم دارند؛ بهعبارتی، کشورها راهبردها و تنظیمات متفاوتی در ساماندهی
داشتهاند. فرض سوم این است که اپیدمی ویروس کرونا چالشهای بیشتری برای
کشورهایی که بر مبنای تفکیک بیشتر جامعه مدنی، دولت و بازار شکل گرفتهاند
ایجاد کرده است. برخی پژوهشگران، ملیگرایی و دولتگرایی را ماحصل شیوع
ویروس کرونا دانستهاند اما بهنظر میرسد این اپیدمی اهمیت رویکرد آرایش
مناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد را نشان داد. ارتباط، تعامل و ساخت
دوسویه میان جامعه مدنی، دولت و اقتصاد (بازار) آسیبپذیری جوامع در مقابل
بحرانها را کاهش میدهد، حتی چین نیز بدون همکاری و مشارکت افراد جامعه
نمیتوانست اطلاعات و منابع لازم را برای ایجاد کمربند حفاظتی در شهر ووهان
ایجاد کند. کشوری که آرایش مناسبتری بین سه عرصه جامعه مدنی، دولت و
اقتصاد (بازار) داشته باشد، بهتر میتواند از نیروی کار مراقبت کند، بهداشت
عمومی ارائه دهد و جمعیت به حال خود رها نمیشود. به نظر میرسد ایالات
متحده آمریکا که بر مبنای تفکیک میان سه عرصه ذکرشده استوار است، مواجهه
مناسبی با اپیدمی ویروس کرونا نداشته است. شیوع ویروس کرونا نشان داد که در
ایران هیچ مدل ارتباطیای میان دولت، جامعه مدنی و اقتصاد وجود ندارد. به
عبارت دیگر، در ایران آرایش مناسبی میان این سه عرصه در مواجهه با شیوع
ویروس کرونا وجود ندارد و سردرگمی بسیار زیاد است. در فقدان آرایش و ارتباط
مناسب، تضاد میان سه عرصه تشدید میشود و هریک بدترشدن اوضاع را متوجه
عرصه دیگر میداند. دولت نابخردی جامعه و عدم تبعیت فعالان اقتصادی از
دستورالعملهای ستاد ملی کرونا را سرزنش میکند. جامعه مدنی و فعالان
اقتصادی ضعف و ناتوانی دولت را علت اصلی وخامت اوضاع میدانند. ویروس کرونا
ضعف و ناتوانی ما در ارتباط مناسب میان سه عرصه را برملا کرد و همزمان
قوت کشورهایی را که آرایشی مناسب بین سه عرصه دارند، نشان داد. نمیتوان
بیش از این از جستوجوی آرایش مناسب میان جامعه مدنی، دولت و اقتصاد غفلت
کرد. دولتگرایی و بازارگرایی دو آرایش نامناسب را در جامعه به وجود
میآورند که ضعف و ناتوانی هر دو توسط ویروس کرونا برملا شد.