شکست ترامپ در انتخابات رياستجمهوري آمريکا چه فرصتهايي را به وجود خواهد آورد؟
ايران تلاش زيادي در برجام انجام داده و پس از آن نيز به برخي از حقوق خود رسيده است اما به هيچ وجه کافي نبوده است. پس از برجام فرصتهايي نيز براي ايران ايجاد شد که با خروج ترامپ از برجام برخي از اين فرصتها نيز از دست رفت.
شکست ترامپ در انتخابات رياستجمهوري آمريکا چه فرصتهايي را به وجود خواهد آورد؟
ايران تلاش زيادي در برجام انجام داده و پس از آن نيز به برخي از حقوق
خود رسيده است اما به هيچ وجه کافي نبوده است. پس از برجام فرصتهايي نيز
براي ايران ايجاد شد که با خروج ترامپ از برجام برخي از اين فرصتها نيز از
دست رفت. در شرايط کنوني که ترامپ در انتخابات شکست خورده است فرصتها
دوباره احتمالا بروز کند. توافق برجام يک توافق برد- برد بود که طرفين با
دادن هزينههايي فرصتهاي جديدي را به وجود آورده بودند. با حضور ترامپ در
قدرت اين فرصتها از ايران گرفته شد و اقتصاد ايران با تنگناهاي جدي در
زمينه اقتصادي مواجه شد. اين در حالي است که پس از پيروزي بايدن در
انتخابات رياستجمهوري آمريکا دولت جديد آمريکا ادعا کرده که دوباره به
برجام باز ميگردد. در چنين شرايطي اقتصاد از اين وضعيت خارج خواهد شد و
شرايط جديدي را تجربه خواهد کرد. بازگشت آمريکا به برجام يک گام مهم است.
بنده معتقدم دولت جديد آمريکا قصد دارد از مشکلات داخلي ايران سوءاستفاده
کند و با قرار دادن ايران در وضعيتي جديد امتيازاتي را به دست بياورد. به
همين دليل بايد منتظر ماند و ديد بايدن به دنبال گرفتن چه امتيازاتي است و
واکنش ايران نسبت به اين مسأله چه خواهد بود. اما ايران فعلا به دليل
بياعتمادي و رفتارهاي ترامپ و تحريمهاي غيرانساني هرگونه مذکره را به
صلاح نميداند
بايدن به دنبال گرفتن چه امتيازاتي از ايران است و واکنش ايران چه خواهد بود؟
من فکر نميکنم ايران به راحتي چنين درخواستي را بپذيرد.آمريکا
مدتهاست که علاوه بر مسأله هستهاي درباره وضعيت موشکهاي ايران نيز دخالت
ميکند، که هيچ ربطي ندارد واز سوي ديگر آمريکاييهاي نسبت به رفتار ايران
در منطقه نيز خوشبين نيستند و مدعي هستند ايران بايد رفتار خود را در
منطقه تغيير بدهد. اگر بايدن به برجام بازگردد و شرايط مجدد فراهم شود اين
احتمال وجود دارد که ايران نيز اقدامات جديدي در منطقه انجام دهد. آنچه
مشخص است اينکه ايران در زمينه هستهاي و موشکهاي خود امتيازاتي نخواهد
داد و همچنان در مسيري که قرار گرفته در همان مسير با قوت بيشترحرکت خود را
ادامه خواهد داد. نکتهاي که در اين زمينه وجود دارد اين است که در صورت
بازگشت آمريکا به برجام و بهبود وضعيت اقتصادي، ايران اعلام کند در نقطهاي
که قرار دارد عدول نخواهد کرد. با اين وجود دستاوردهاي موشکي ايران به هيچ
وجه خدشهپذير نيست و تاکيد دوباره خواهد شد که به هيچ عنوان مذاکره و
عقبنشيني نخواهد کرد.
آيا بازگشت آمريکا به برجام يک پروسه
زمانبر خواهد بود؟ آيا کار بازگشت بايدن به دولت بعدي ايران که مشخص نيست
چه کسي رئيس جمهور خواهد بود کشيده خواهد شد؟
بازگشت به
برجام چندماهي طول خواهد کشيد. با اين وجود برداشته شدن تحريمها ممکن است
در کوتاهمدت رخ بدهد. از سوي ديگر اين احتمال وجود دارد که در کوتاهمدت
فروش نفت ايران از سر گرفته شود و ايران بتواند نفت خود را مانند گذشته به
بازارهاي جهاني عرضه کند. حتي ممکن است شرايطي مهيا شود که ايران بتواند
هواپيماهاي مورد نياز خود را خريداري کند. من فکر ميکنم اين اتفاقات ممکن
است در دولت آقاي روحاني رخ بدهد و به دولت بعدي کشيده نشود. با اين وجود
شرايط بازگشت آمريکا به برجام مانند دوران پس از امضاي برجام نخواهد بود که
رهبران کشورهاي خارجي مرتب به تهران ميآمدند و شرکتهاي خارجي نيز رابطه
خود را با ايران از سر گرفته بودند. نميتوان براي ماههاي آينده چنين
وضعيتي را براي ايران متصور بود و شرايط متفاوت است. اين اتفاقات ممکن است
در دولت بعدي رخ بدهد و به عمر دولت آقاي روحاني نرسد. اين در حالي است که
دولت بعدي بايد از رويکردي مانند دولت آقاي روحاني برخوردار باشد.
اگر دولت بعد از حسن روحاني از جنس اعتدالي دولت دوازدهم نبود شرايط به چه شکلي رقم خواهد خورد؟
بنده گمان ميکنم چنين اتفاقي رخ ندهد و در دولت بعدي نيز قدرت در
اختيار جريان اعتدالي يا اصلاحطلبان قرار داشته باشد. با اين وجود اگر فرض
کنيم يک دولت اصولگرا روي کار بيايد گمان نميکنم دست رد به سينه بايدن و
آمريکا براي مذاکره بزند.اصولگرايان به دنبال اين هستند امتيازاتي که در
اين زمينه اخذ ميکنند در نهايت به نام خود ثبت کنند. اين وضعيت به خصوص
درباره امتيازات اقتصادي صدق ميکند. واقعيت اين است که وضعيت کشور به شکلي
نيست که دولت بعدي ايران تعلل کند. اگر اصولگرايان به هر دليل طفره بروند و
بايد منتظر واکنشها نسبت به وضعيت اقتصادي باشند. اين نيز مورد دلخواه
اصولگرايان نيست و آنها دوست ندارند واکنشهاي اجتماعي به وجود بيايد. به
همين دليل نيز اگر يک اصولگرا نيز در انتخابات آينده رياستجمهوري به
پيروزي دست پيدا کند به دليل شرايط کشور متفاوت عمل خواهد کرد.
چرا اصولگرايان که همواره منتقد برجام بودهاند در شرايطي قرار گرفتهاند که يک برگ برنده براي خود قلمداد کنند؟
واقعيت اين است که آنچه اصولگرايان در شعار مطرح ميکنند در عمل خيلي
قابل تحقق نيست. اصولگرايان بايد براي مطالبات مردم پاسخ قانعکنندهاي
داشته باشند. اين پاسخ قانعکننده نيز مستلزم اين است که در سياست
خارجيتغييراتي ايجاد شود. بنده معتقدم اصولگرايان راحتتر و مستحکمتر عمل
خواهند کرد. اصولگرايان با جريان اعتدالي و اصلاحطلبان رقابت دارند.به
همين دليل نيز بر اين باور هستند که اگر جريان اعتدالي چنين توافقنامههاي
مهم و تأثيرگذاري را انجام بدهد جايگاه آنها در بين مردم ارتقا پيدا ميکند
و به همان اندازه جايگاه اصولگرايان نزول پيدا ميکند. اصولگرايان به
دنبال اين هستند که بهبود وضعيت اقتصادي کشور را که به نام خود ثبت کنند و
به افکار عمومي جامعه القا کنند که يک دولت اصولگرا موفق شده اين گشايشها
را در کشور به وجود بياورد.آنچه مسلم است اين است که اقدامات و توافقاتي که
اصولگرايان ميکنند به مراتب از اصلاح طلبان مستحکمتر خواهد بود. در
ايالات متحده آمريکا جمهوريخواهان و راستگرايان خود را مالک آمريکا
ميدانند. اين در حالي است که در ايران نيز اصولگرايان و راستگرايان تا
حدي چنين ادعايي دارند.در شرايط کنوني بايدن از حزب دموکرات در آمريکا به
قدرت رسيده که ديدگاههايي متفاوت نسبت به راستگرايان دارد. اين در حالي
است که به نظر من در ايران پس از دولت آقاي روحاني، دولتي از جنس اعتدالي
روي کار خواهد آمد که متمايل به اصلاحطلبان و اعتدالگرايان خواهد بود. به
همين دليل اگر توافقي پديد آيد براساس مصلحتانديشيها خواهد بود و چندان
پايدار نخواهد بود. اين در حالي است که اگر دو جريان راست اقدامي بکنند
احتمالا مستحکمتر خواهد بود.
دو جريان اعتدالي در ايران و دموکرات در آمريکا چه چشماندازي در مقابل آنها قرار خواهد گرفت؟
وضعيت به شکلي است که هرکسي به قدرت برسد بايد به تعهدات برجام
بازگردد.اگر دو جريان راست در دو کشور موانعي که در مسير برجام قرار گرفته
مرتفع کنند اقدام جديتري صورت ميگرفت. اين در حالي است که استحکام چنين
رويکردي با دو جريان اصلاحطلب و دموکرات کمتر خواهد بود. راستگرايان خود
را مالک کشور خود ميدانند و معتقدند تصميمات مهم درباره آينده کشور بايد
توسط آنها گرفته شود. اقدامات احتمالي راستگرايان در هر دو کشور با انتقاد
و مخالفت جريان مقابل مواجه نخواهد شد. اين در حالي است که اگر جريانهاي
ميانهرو در هر دو کشور توافق کنند با مخالفت جدي راستگرايان مواجه خواهند
شد. به همين دليل اگر اقدامي توسط اصولگرايان و راستگرايان در آمريکا
صورت بگيرد ديگر دليلي براي مخالفت و نارضايتي وجود نخواهد داشت و تلاش
خواهند کرد از چنين مسيري بهره ببرند.
بايدن چه تغييراتي در آمريکا و عرصه بينالمللي به وجود خواهد آورد؟
به نظر ميرسد دوران رياستجمهوري بايدن شبيه به دوران رياستجمهوري
اوباما خواهد بود. بايدن در مرحله نخست تلاش خواهد کرد به توافقنامههايي
که ترامپ از آنها خارج شده بود بازگردد و دوباره آمريکا را به اين توافقات
متعهد کند. نکته ديگر اينکه بايدن تلاش خواهد کرد متحدان آمريکا را راضي
نگه دارد. واقعيت اين است که کشورهاي اروپايي در دوران ترامپ نگران و
ناراضي بودند. به همين دليل نيز در دوران بايدن پيوند مجدد اروپا و آمريکا
از سر گرفته خواهد شد. در چنين شرايطي اگر آمريکا قصد داشته باشد تصميم يا
اقدام مهمي انجام بدهد با صلاحديد کشورهاي اروپايي انجام خواهد داد. امروز
بايدن با شعار بازگشت آمريکا به حالت نرمال روي کار آمده است. اين در حالي
است که اين شعار در دهه1920 نيز در آمريکا وجود داشت. با اين تفاوت که در
آن مقطع زماني اين شعار توسط جمهورخواهان مطرح شد. ايران بايد شرايط
بينالمللي را رصد کند که امروز در عصر دولت ملي به سر ميبريم و يک دولت
براي يک ملت در يک کشور را بايد بپذيرند. سياست خارجي نياز به واقعبيني
دارد. اگر نسبت به منافع ملي واقعبينتر باشيم شايد نياز به استفاده
روشهاي ديگر وجود نداشته باشد. از سوي ديگر بايد با يک رويکرد دقيق و علمي
در عرصه بينالمللي عمل کرد. تنها در چنين شرايطي است که ميتوان به بهبود
وضعيت اقتصادي اميدوار بود. تجربه تاريخي نيز نشان داده ما بيش از آنکه به
فکر استفاده از فرصتها باشيم بيشتر فرصتسوزي کردهايم. در سياست خارجي
دو مسأله اختفا و سرعت داراي اهميت است. اين در حالي است که ما در هر دو
زمينه داراي رفتارهايي خاص هستيم ما هم در اختفا به معناي تصميمگيري به
صورت پنهان که کسي نتواند آن را بلااثر کند بايد عملکرد مناسبي داشته باشيم
و همچنين سرعت عمل در تصميمگيري و اقدام ضرورتي انکار ناپذير است.