کد خبر: ۴۲۹۶
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۳
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
شروط ايران براي بازگشتش به تعهدات برجامي. اين عنواني است که مي‌توان به اظهارات اخير مجيدتخت‌روانچي نماينده ايران در سازمان ملل و محمدجواد ظريف وزير خارجه ايران داد؛ شروطي که به‌دنبال موضع‌گيري جو بايدن نامزد رياست‌جمهوري آمريکا بيان مي‌شود.

آرمان ملي- اميد کاجيان: شروط ايران براي بازگشتش به تعهدات برجامي. اين عنواني است که مي‌توان به اظهارات اخير مجيدتخت‌روانچي نماينده ايران در سازمان ملل و محمدجواد ظريف وزير خارجه ايران داد؛ شروطي که به‌دنبال موضع‌گيري جو بايدن نامزد رياست‌جمهوري آمريکا بيان مي‌شود. بايدن اخيرا در مقاله‌اي بار ديگر به موضوع بازگشت آمريکا به برجام در صورت رئيس‌جمهور شدنش اشاره کرده است؛ البته اين را هم بيان کرده در اين راستا بايد ابتدا ايران از پنج گام کاهش تعهدات هسته‌اي خود دست بردارد؛ نکته‌اي که تهران را بر آن داشته تا نسبت به اين موضوع واکنش نشان دهد و تخت‌روانچي که خود روزگاري از اعضاي تيم مذاکره‌کننده هسته‌اي بود بگويد: در صورت تمايل آمريکا براي بازگشت به برجام، ايران شرايطي براي ازسرگيري کامل تعهدات هسته‌اي خود خواهد داشت. مجيد تخت‌روانچي بيان کرد که اولين شرط ايران اين است که دولت جديد آمريکا تعهد کند نقض برجام - توافق اتمي ايران و قدرت‌ها - تکرار نخواهد شد و شرط دوم رسيدگي به خساراتي است که ايران از نظر مالي و رنج انساني به‌خاطر تحريم‌ها متحمل شده است. تخت‌روانچي همچنين گفت اگر آمريکا با محقق کردن اين شروط قول بازگشت به اجراي کامل برجام را بدهد ايران هم مجددا آماده اجراي کامل توافق هسته‌اي خواهد بود. از سويي جواد ظريف هم در گفت‌وگويش با خبرگزاري اسپوتنيک گفته است: بازگشت آمريکا به توافق هسته‌اي اولين اقدامي است که آنها بايد انجام دهند. براي اين بازگشت، آمريکا بايد خساراتي را که به ملت ايران وارد کرده و همچنين اقداماتي را که در جهت تضعيف توافق هسته‌اي انجام داده است جبران کند.
چرا تخت‌روانچي چنين گفت؟
اظهارات تخت‌روانچي و ظريف از چند زاويه قابل بررسي است، اين اولين‌بار است که ايران علاوه بر بازگشت دوباره آمريکا به برجام اينگونه شرط و شروطي گذاشته در‌حالي‌که پيشتر به نوعي بيان داشته بود هر زمان که آمريکا به برجام بازگردد يا خواسته‌هايش در برجام -حتي بدون بازگشت آمريکا به برجام- محقق شود، ايران نيز پنج گام کاهش تعهدات هسته‌اي خود را لغو خواهد کرد و صحبتي از خسارات، تعهد و... آمريکا به کشورمان نشده بود. در کلام تخت‌روانچي و ظريف مشخص مي‌شود که امروز هم ايران و هم آمريکا هريک مي‌خواهند تا ديگري در بازگشت به تعهدات برجام پيشگام شود. اما شروط اين دو در حالي مطرح مي‌شود که به نظر مي‌آيد بخش‌هاي مهمي از اظهارات بايدن در ارتباط با بازگشت برجام يا به عمد نديد گرفته شده يا اتفاقا بيان اين شروط، اظهاراتي در پاسخ به همان بخش‌هاي به‌ظاهر نديد گرفته‌شده گفته‌هاي بايدن در ارتباط با بازگشت آمريکا به برجام است، چراکه نماينده در سازمان ملل و وزير خارجه کشورمان به اين نکته اشاره نمي‌کنند که اگر بر فرض آمريکا اين دو شرط ايران را نيز قبول کرد و هر دو طرف به برجام بازگشتند، آيا ايران حاضر به مذاکرات مجدد و کامل‌تري در قالب برجام به‌ويژه در زمينه هسته‌اي، موشکي و‌... با آمريکا خواهد بود‌؟ مذاکرات کامل‌تري که بارها بايدن از آن سخن رانده است.
نقطه آغازين
بايدن به‌عنوان نامزد دموکرات‌ها هرچند بارها از بازگشت آمريکا به برجام مي‌گويد اما بارها نيز بر اين نکته تاکيد کرده است که برجام آغازي براي مذاکرات ديگر درجهت توافق‌هاي بيشتر و تحقق مطالبات بالاتري خواهد بود. به اين معنا که حتي او به‌عنوان معاون رئيس‌جمهور در دوران اوباما و توافق هسته‌اي، امروز اين توافق را ناکافي دانسته و به دنبال توافق‌هايي جديد به‌عنوان مکمل‌هاي برجام است. بايدن در آخرين اظهاراتش دراين باره مي‌گويد: «اگر تهران به پايبندي دقيق به توافق هسته‌اي بازگردد، ايالات‌متحده به‌عنوان نقطه آغازين براي مذاکرات بعدي به اين توافق بازمي‌گردد.» «نقطه آغازين براي مذاکرات بعدي» را بايد به‌عنوان کليدواژه بايدن درنظرگرفت. نقطه آغازيني که تازه قرار است به شرط بازگشت تهران از پنج گام کاهش تعهدات هسته‌ايش کليد بخورد در‌حالي‌که خود بازگشت از پنج گام کاهش تعهدات هسته ايران يعني کاهش قابل توجه دوباره در ذخاير اورانيوم غني شده 4 درصد، کاهش حجم آب سنگين توليدشده توسط ايران و کاهش درصد غني‌سازي و توقف آن در سايت غني‌سازي فردو. پس از همه اينها بايدن به‌دنبال تغيير در داخل برجام است. آن‌طور که او در ادامه مطلب اخيرش پيرامون برجام به اين نکته اشاره مي‌کند که با همپيمانان خود روي تقويت و تمديد تمهيدات توافق هسته‌اي کار خواهيم کرد. به عبارتي، ايران بايد به برجامي بازگردد که به احتمال زياد با تغييراتي در برخي بندها روبه‌رو خواهد شد. بندهايي که ممکن است تا بعضي از محدوديت‌هاي ايران را تا زمان بي‌پايان تمديد کند. بخش ديگر ماجرا اما تلاش جو بايدن بر سر مذاکره بر سر مسائل موشک‌هاي بالستيک و فعاليت‌هاي تهران دراين زمينه است. فعاليت‌هايي که ايران بارها اعلام مي‌کرد که بر سر آنها مذاکره نخواهد کرد، موشک را حق خود مي‌داند و در هيچ کجاي برجام نيز اين فعاليت‌ها منع نشده است. از همين روست که اکنون بحث بر سر مسائل موشکي از جمله اهدافي است که بايدن به‌صورت جدي آن را دنبال مي‌کند. بحث بر سر همان چيزي که زماني به‌عنوان خط‌قرمزهاي ايران از آن ياد مي‌شد. موشک‌هايي که البته در شرايط فعلي و اوضاع غيرقابل پيش‌بيني منطقه پس از صلح ابراهيم و پيوستن دومينووار کشورهاي عربي به دوستي با اسرائيل مذاکره بر سر آنها را با ايران سخت‌تر هم کرده است. با اين اوصاف شروط اخير تخت‌روانچي و ظريف را چگونه مي‌توان تعبير کرد؟ آيا آمريکاي بايدن بناست که چنين شروطي را بپذيرد و اگر بپذيرد بعد از آن چه خواهد شد؟ آيا ايران مذاکرات تکميلي‌تر و فراتر از برجام را خواهد پذيرفت؟ با اين اوصاف، آيا ممکن است اين شروط از سوي ايران را به عنوان شروط نشدني و خواست مذاکرات تکميلي بايدن با ايران را به‌عنوان مذاکرات غير‌قابل تحقق تعبير کنيم و ازهمين رو پايان برجام را چه با بايدن چه بدون آن چشم انتظار باشيم؟
تنها روي کاغذ
مهدي مطهرنيا کارشناس مسائل بين‌الملل دراين‌باره به «آرمان ملي» مي‌گويد: ظريف و تخت‌روانچي مي‌دانند بازگشت بايدن به برجام تنها روي کاغذ صورت مي‌گيرد. نگاه خوش‌بينانه‌اي که نسبت به پيروزي بايدن در برخي لايه‌ها وجود دارد کمي نگرش دور از واقعيت است. از سوي ديگر، ايران تحت هر شرايطي نمي‌تواند از برجام خارج شود. مجلس يازدهم همواره رئيس‌جمهور را در اين ارتباط زير سوال مي‌برد. مجلس از سويي از اثرات برجام با نقد سخن مي‌گويد و از طرفي نمي‌تواند طرحي جداي از برجام را ارائه دهد. نتيجه اين منگنه سياسي فعلي آني مي‌شود که اکنون مي‌بينيم. بنابراين در صورت پيروزي بايدن هم، بازگشت به برجام تنها روي کاغذ خواهد بود.وي مي‌افزايد: بايدن با بازگشت به برجام مي‌خواهد مسير فشار به ايران بيشتر شود. چون آمريکا با بازگشتش مي‌تواند اروپا را با خود همراه کند و رقباي شرقي خويش را در مخالفت تضعيف کند. از طرفي ديگر قادر خواهد بود فشارهاي بيشتري را بر ايران در چارچوب مباحث و مسائل موشکي، حقوق بشري در دستورکار قرار دهد. او با اين روش بر آن است که آنچه را ترامپ ايجاد کرده هوشمندانه‌تر دنبال کند و با توجه به عملياتي شدن ناتوي عربي در قالب طرح صلح ابراهيم، امنيت اسرائيل را افزايش دهد و با ايجاد ارتباط ميان اين نقطه همگرايي منطقه‌اي با اروپا، زمينه‌هاي فشار بيشتر بر ايران را فراهم سازد.مطهرنيا مي‌گويد: براي همين ظريف و تخت‌روانچي به دليل آشنايي با ادبيات نخبگان آمريکا به‌خوبي مي‌دانند پيروزي بايدن آنچنان که بعضي آن را بازگشت به برجام ارزيابي مي‌کنند خروجي‌ها و پيامدهاي تضميمني ندارد و قرائن نشان مي‌دهد، اين پيروزي مي‌تواند بازي را سخت‌تر و پيچيده‌تر کند. در عين حال روي کارآمدن ترامپ نيز ايران را در جنگ هيبت و حيثيت به چالش مي‌کشد. ازاين رو عده‌اي به دنبال آنند به بهانه روي کارآمدن بايدن مذاکره با آمريکا را در قالب ايجاد ادبياتي پيروزمندانه دنبال کنند. ازاين‌روست که شاهد اظهارات ظريف و تخت‌روانچي و اعلام اين شروط هستيم تا براي مصرف داخلي پيش رود. اما بايد نيک بدانيم که تغيير رئيس‌جمهوري در آمريکا به معناي تغيير پارادايم سياست کلان نيست و حضور بايدن فاقد وجوه مثبتي براي تهران است بلکه تنها در عرصه تاکتيک و تکنيک تغييرات ايجاد مي‌شود و به بهانه اين تغييرات نمي‌توان به مذاکره مجدد با آمريکا در قالب گفتماني حاکم، لباس مشروعيت پوشاند. وي تاکيد کرد: البته از سويي فراموش نکنيم شروط امروز ظريف و تخت‌روانچي بيان صريح موضع سياست خارجه ايران در قبال برجام است. با اين تفاوت که نه ظريف و نه تخت‌روانچي و نه رئيس‌جمهور تصميم‌گيرنده نهايي در عرصه سياست خارجه نيستند.
نام:
ایمیل:
* نظر: