هواي جامجم ابري است مثل خيلي روزهاي ديگر؛ همان روزهايي که تصور ميشد با تخصيص برنامهها به يک جريان و ناديده گرفتن جريان ديگر که اکثريت مردم کشور به آن علاقه دارند، ميتوانند حضور خودشان در ساختمان صداوسيما را تضمين کنند اما اين تفکر ناشي از عدم شناخت روحيات خوديهايشان بود.
آرمان ملي- مطهره شفيعي:
هواي جامجم ابري است مثل خيلي روزهاي ديگر؛ همان روزهايي که تصور ميشد با
تخصيص برنامهها به يک جريان و ناديده گرفتن جريان ديگر که اکثريت مردم
کشور به آن علاقه دارند، ميتوانند حضور خودشان در ساختمان صداوسيما را
تضمين کنند اما اين تفکر ناشي از عدم شناخت روحيات خوديهايشان بود. شايد
در روز نخست که کليد جامجم به آنها سپرده شد و صداي کف و تشويق همفکرانشان
را ميشنيدند هيچگاه اين تصور را نداشتند که ماندگاري اين حمايتها وابسته
به منافعي خواهد بود که از برنامههاي ساختمان جامجم به آنها ميرسد و به
محض پايان يا کاهش، دوستان ديروز در معرفي جانشين رياست رسانه ملي و زير
سوال بردن کار او از يکديگر سبقت ميگيرند.
رفتن علي عسگري، هدف اصولگرايان
چالش خوديها در صداوسيما جدي است و در اين ميان بيشترين خسارت و ضرر
متوجه علي عسگري رئيس اين سازمان است که همانند روساي قبلي صداوسيما تصور
ميکرد با حذف و کنترل انتشار ديدگاههاي جريان اصلاحطلب از رسانهملي از
محبوبيت و ماندگاري برخوردار خواهد شد که اشتباه بزرگي بود. مشخص نيست آيا
علي عسگري سود بيشتري به يک طيف جريان اصولگرايي رسانده که طيف دلواپس ديگر
اين جريان بر طبل تغيير او ميزند يا علي عسگري اينکه با توجه به نزديک
بودن موعد انتخابات رياستجمهوري مانع سهمخواهي بيشتر اصولگرايان شده است
که چنين بر او ميتازند. سايت فارس من وابسته به خبرگزاري فارس معتقد است
که اين تغييرات بايد انجام شود و در نامهاي به مقام معظم رهبري آورده است:
«از جنابعالي تقاضا داريم بعد از پايان رياست جناب علي عسگري، جناب دکتر
علياصغر پورمحمدي را بهسمت رياست سازمان صداوسيما منصوب کنيد. دکتر
پورمحمدي داراي سابقه درخشان مديريت در سازمان صداوسيما و داراي روابط خوب
با اصحاب هنر و ورزش هستند و بسيار خواهان پيشرفت تلويزيون در اين دنياي
رقابت هستند.»
علي عسگري نباشه...
نکته قابلتامل درخواست
اصولگرايان دست به دامان شدن آنها به يک مدير بازنشسته است. در ابتدا
خبرگزاري فارس در سال 95 نوشت: «علياصغر پورمحمدي» مدير 59ساله شبکه سه
سيما پس از سالها فعاليت در بخشهاي مختلف سازمان صداوسيما و همچنين تصدي
پستهاي مختلف از روز گذشته -اول شهريورماه- به افتخار بازنشستگي نائل آمده
است. دو سال گذشت و باز ديگر 26 آبان 97 فارس نوشت: «علياصغر پورمحمدي»
از مديران پرسابقه و پرحاشيه صداوسيما که مديريت شبکه سه و معاونت سيما از
جمله خدمات او به شمار ميرود، نيز از جمله بازنشستگاني است که با اعمال
اين قانون بايد ساختمان جامجم را ترک کند. همچنين 10 شهرويور 97 خبرآنلاين
نوشت: «علياصغر پورمحمدي پس از 39 سال فعاليت در سازمان صداوسيما و اعلام
يکبار بازنشستگي در سال 95، چند روز پيش، بار ديگر بازنشسته شد و
بااينحال هنوز به کار خود ادامه ميدهد. علياصغر پورمحمدي که چندي پيش با
انتصاب علي فروغي به مديريت شبکه سه بهعنوان قائممقام معاون سيما منصوب
شد، از جمله مديران ارشد سازمان صداوسيما به شمار ميآيد که مشمول اين
قانون است و بايد با کار خداحافظي کند و صندلي مديريت را به ديگران بسپارد.
با وجود آنکه مبناي قانون بازنشستگي در صداوسيما بر اساس 25 سال سابقه
است، ولي بااينحال بسياري از مديران و مسئولان ارشد اين سازمان بيش از 30
سال است که به صندليهاي مديريتي تکيه دادهاند. پورمحمدي که از سال 58
فعاليت خود را در سازمان صداوسيما آغاز کرده است، طبق اين قانون ميبايست
در سال 83 بازنشسته ميشد که اين اتفاق رخ نداده و او پس از آن نيز به
فعاليت خود ادامه داده است.»
سلمانيها بيكار ميشوند
ياد آن
روزها بخير که اصولگرايان سرشکسته از شکستهاي پياپي انتخاباتي بيش از هر
موضوعي بر وحدت تاکيد و به قولي هواي همديگر را داشتند اما از زماني که
توانستند به دليل شرکت محدود مردم در انتخابات به بهارستان راه پيدا کنند و
خيالشان راحت شد از وحدتي که دم ميزدند غافل شدند و به يکديگر گير دادند.
چالش دلواپسان در صداوسيما هم موضوع قابل تاملي است. رنجبران و يامينپور
سابقه طولاني در دلواپسي و مقابله با اصلاحطلبان دارند و زماني که اين دو
مجري به هم گير ميدهند يعني حال جامجم خوب نيست! در ابتدا يامينپور يکي
از مجريان برنامه جهانآرا بود که چند ماهي است پخش آن متوقف شده، نوشت:
«چندي پيش کانال «صرفا جهت اطلاع» آنچنانکه در تصوير ميبينيد، ضمن حذف
خبر توهينآميز و کذبش عليه [برنامه] # جهان_ آرا و #
ثريا و عذرخواهي، با شکايت ما شماره کارت پرداختکننده پول را در
اختيارمان قرار داد. کارت متعلق به خانم آرزو.ش يکي از کارکنان آقاي
رنجبران، مسئول روابطعمومي صداوسيما بود. تمام اطلاعات در اختيار حراست
سازمان قرار داده شده، ولي هنوز معلوم نيست رنجبران با کدام مجوز براي
انتشار اخبار کذب به کانالها و پيجهاي زرد اينستاگرام پول پرداخت کرده.
نه از ما عذرخواهي شده و نه مسئول خاطي صداوسيما برکنار شده!». پس از آن
رنجبران در مقام پاسخ به ادعاهاي يامينپور نوشت: «جناب يامينپور، بعد از
گذشت ماهها از جريانسازيهايي که پيشزمينه تلاش ناکام براي فتح مجلس
بود، چه اهداف جديدي شما را ترغيب به تحرکات تازه با توسل به دستاويزهاي
رنگورورفته هفتماه پيش کرده است؟» داستان به اينجا ختم نشد و محسن
مقصودي، ديگر مجري برنامه ثريا در پاسخ به رنجبران چنين نوشت: «مجرمين
خودشان ميدانند با جعل خبر و پرداخت هزينه به کانالهاي زرد فضاي مجازي،
چه کار کثيفي عليه اين دو برنامه انقلابي کردهاند و لذا همان موقع پس از
شکايت ما و ارسال احضاريه دادسرا براي عامل خود، به سرعت افراد معروفي را
واسطه کردهاند تا ما از شکايتمان صرفنظر کنيم.» و اين داستان هنوز ادامه
دارد...
در نهايت ...
صندلي علي عسگري لغزان است و تصور
ميشود برخي اصولگرايان از تلاشي براي تضعيف او دريغ نکنند؛ البته علي
عسگري هم بيتقصير نيست. او با کنار زدن چهرههايي مانند عادل فردوسيپور
از صداوسيما احتمال حمايت حداقلي از خودش را از دست داد و اکنون گوي و
ميدان در دست ياران ديروز و منتقدان امروز اوست.