کد خبر: ۴۲۲۳
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۲
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
در شرایطی اصولگرایان مجلس را به دست گرفته‌اند که تضارب آرا در درون مجلس صورت نمی‌گیرد و اکثریت مجلس‌ دارای یک مشی فکری هستند. یکدست شدن مجلس چه پیامدهایی برای جایگاه مجلس خواهد داشت؟
در شرایطی اصولگرایان مجلس را به دست گرفته‌اند که تضارب آرا در درون مجلس صورت نمی‌گیرد و اکثریت مجلس‌ دارای یک مشی فکری هستند. یکدست شدن مجلس چه پیامدهایی برای جایگاه مجلس خواهد داشت؟
مجلس شورای اسلامی دارای جایگاه رفیعی در تصمیم‌گیری‌های کشور است و این جایگاه باید همواره حفظ شود. بنده در دور دوم و سوم که در دوران حیات حضرت امام بود به عنوان نماینده در مجلس حضور داشتم. وضعیت مجلس در آن زمان با امروز بسیار متفاوت بود.در آن مقطع زمانی مردم با عشق و علاقه نمایندگان خود را انتخاب می‌کردند و به عنوان یک تکلیف شرعی و الهی به صحنه می‌آمدند.این وضعیت درباره نمایندگان نیز وجود داشت و نمایندگان براساس تکلیف شرعی وارد میدان می‌شدند.این در حالی است که در شرایط کنونی هدف کسانی که به عنوان کاندیدای انتخاباتی وارد صحنه می‌شوند مانند گذشته خدمت کردن به مردم نیست.اغلب این افراد به دنبال کسب موقعیت هستند که پس از مدتی از این موقعیت استفاده کنند. از سوی دیگر اغلب این افراد جزو گروه‌ها و باندهای سیاسی هستند و به منافع سیاسی خود فکر می‌کنند.در سال‌های اخیر بسیاری از وعده‌هایی که نمایندگان به مردم داده‌اند محقق نشده است. به همین دلیل نیز اعتماد مردم نسبت به  کارایی مجلس نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است.
 چرا نمایندگان در تحقق مطالبات مردم ناکام بوده‌اند؟
هنگامی که انگیزه‌ها الهی نباشد و هدف خدمت به مردم و کشور نباشد، به صورت طبیعی مطالبات واقعی مردم تحقق پیدا نمی‌کند.اگر به وضعیت مجلس در پس از انقلاب اسلامی توجه کنیم، متوجه می‌شویم جایگاه مجلس در هر دوره نسبت به دوره گذشته تنزل داشته است.در مجالس اول انقلاب، افراد شناسنامه‌دار که مورد قبول مردم بودند در مجلس حضور پیدا می‌کردند. این در حالی بود که از همه طیف‌های فکری در مجلس حضور داشتند. با این وجود امروز چنین وضعیتی در مجلس وجود ندارد و افرادی وارد مجلس شده‌اند که از هویت مشخصی برخوردار نیستند. ضمن اینکه تضارب آرا نیز در مجلس وجود ندارد و مجلس در اختیار یک طیف فکری قرار گرفته است.واقعیت این است که مطالبات مردم از سوی مجلس و دولت محقق نشده است. این مسأله تنها مختص به مجلس نبوده؛ بلکه درباره دولت نیز وجود دارد.این مساله سبب شده انگیزه‌های مردم برای حضور در صحنه کاهش پیدا کند. به همین دلیل نیز در انتخابات اخیر مجلس در تهران حدود 20 درصد مردم مشارکت داشتند.
 اصولگرایان پس از شکست‌های پیاپی در انتخابات گذشته در انتخابات مجلس یازدهم دوباره موفق شدند اکثریت کرسی‌های مجلس را به دست بگیرند. این در حالی است که به نظر می‌رسد عزم خود را برای تصاحب ریاست‌جمهوری نیز جرم کرده‌اند. از دیدگاه شما اصولگرایان با چه استراتژی‌ای به دنبال پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری خواهند بود؟
هنگامی که برخی افراد که باید به مجلس می‌آمدند نیامدند و صلاحیت آنها رد شد، امید مردم نسبت به مجلس کمرنگ شد. در چنین شرایطی یک مجلس یکدست شکل گرفت که بدون وجود مخالف می‌تواند طرح‌های خود را تصویب کند. واقعیت این است که بسیاری از مشکلات مجلس به دلیل رویکرد نهادهای نظارتی نسبت به ردصلاحیت چهره‌های سیاسی است. اگر با سعه‌صدر بیشتری با موضوع تأیید صلاحیت‌ها برخورد می‌شد شاید جایگاه مجلس تا این اندازه تنزل پیدا نمی‌کرد. شرایط به شکلی است که کسانی که دارای تخصص و تعهد لازم برای نمایندگی هستند به‌دلایل سیاسی تاییدصلاحیت نمی‌شوند و در مقابل افرادی تأیید می‌شوند که گاه از کارایی و توانایی کافی برخوردار نیستند. در چنین شرایطی مردم انگیزه خود را از دست می‌دهند و در انتخابات مشارکت نمی‌کنند. به‌همین دلیل نیز اصولگرایان موفق شدند اکثریت مجلس را به دست بگیرند.امروز ما شاهد هستیم طیف احمدی‌نژاد در مجلس تأثیرگذار است و برخی از وزرا و نزدیکان ایشان در مجلس حضور دارند. کسانی که در گذشته مسئولیت داشته‌اند و عملکرد مناسبی از خود بروز نداده‌اند.
 طیف احمدی‌نژاد به چه میزان در مناسبات مجلس تأثیرگذار خواهد بود؟آیا این طیف از مجلس یک سکو خواهد ساخت که به ریاست‌جمهوری دست پیدا کند؟
آقای احمدی‌نژاد از همان ابتدا در حدو اندازه‌های ریاست‌جمهوری نبود و امروز نیز این وضعیت برای ایشان وجود دارد. شواهد نشان می‌دهد آقای احمدی‌نژاد بی‌میل به حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده نیست. با این وجود‌ با توجه به عملکرد و رفتار ایشان احتمال ردصلاحیت‌شان بالاست و به احتمال زیاد امکان حضور در انتخابات را پیدا نخواهند کرد.در اغلب کشورهای جهان کسانی که یک یا دو بار رئیس‌جمهور بودند دیگر تمایلی به حضور در انتخابات ندارند. این در حالی است که در ایران چنین وضعیتی وجود ندارد و برخی افراد مانند احمدی‌نژاد همواره به دنبال حضور مجدد در انتخابات هستند که رویکرد مناسبی نیست. به همین دلیل نیز اگر آقای احمدی‌نژاد وارد انتخابات نشود در نهایت به سود خود ایشان است.
  اصولگرایان عزم جدی برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری دارند اما جریان اصلاحات از پویایی و تکاپوی لازم در این زمینه برخوردار نیست؛ چرا انگیزه اصلاح‌طلبان نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است؟
بسیاری از شخصیت‌های برجسته جریان اعتدال و اصلاحات به دلیل شرایط موجود و نابرابری در فرصت‌های سیاسی انگیزه خود را از دست داده‌اند. متأسفانه انگیزه‌های معنوی و الهی خدمت، در بین برخی مسئولان وجود ندارد و همین مساله انگیزه‌ها را کاهش داده است.نکته دیگر اینکه هنوز چشم‌انداز آینده جریان اصلاحات مشخص نیست که آیا کسانی قصد دارند در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری کاندیدا شوند یا خیر.از سوی دیگر عملکرد ضعیف  دولت آقای روحانی نیز مزید بر علت شده تا مشکل اصلاح‌طلبان برای آینده بیشتر شود.مشکلات معیشتی و اقتصادی که امروز مردم با آن مواجه هستند یکی از مهم‌ترین چالش‌های جریان اصلاحات برای اقناع عملکرد خود و دولت آقای روحانی بوده است.آقای روحانی اصلاح‌طلب نیست و مدعی اصلاح‌طلبی نیز نبوده است. با این وجود با حمایت اصلاح‌طلبان و آیت‌ا... هاشمی در انتخابات به پیروزی رسید. در شرایط کنونی ذائقه مردم به دلیل وضعیت موجود کشور تلخ شده است و اگر اصلاح‌طلبان قصد داشته باشند از یک چهره اصولگرا حمایت کنند دوباره به «روحانی دوم» تبدیل خواهد شد.اگر اصلاح‌طلبان قصد دارند در انتخابات آینده تأثیرگذار باشند باید به دنبال معرفی فردی باشند که مورد تأیید هر دو جریان سیاسی کشور باشد.
این فرد می‌تواند آقای لاریجانی باشد؟
خیر؛ به نظر بنده آقای لاریجانی از چنین پتانسیلی برخوردار نیست که هر دو جریان سیاسی کشور روی ایشان اجماع کنند. بنده معتقدم در شرایط کنونی اگر جریان اصلاحات به دنبال حضور آقای ناطق‌نوری در انتخابات باشد این احتمال وجود دارد که طیف‌هایی از جریان اصولگرایی نیز از ایشان حمایت کنند. در نتیجه بهترین گزینه برای حفظ گفتمان اعتدال و عقلانیت در کشور آقای ناطق‌نوری است. اصلاح‌طلبان باید به دنبال اقناع ایشان برای حضور در انتخابات باشند.بنده با آقای ناطق‌نوری روابط حسنه‌ای دارم و اطلاع دارم که ایشان علاقه‌ای برای حضور در انتخابات ندارد.
 چرا این تمایل وجود ندارد؟
آقای ناطق‌نوری از برخی اتفاقات دلزده شده و به همین دلیل از انگیزه کافی برای حضور در صحنه برخوردار نیست.در سال 92 نیز قبل از اینکه نگاه‌ها به سمت آقای روحانی معطوف شود بسیاری از صاحب‌نظران بهترین گزینه برای مدیریت کشور را آقای ناطق‌نوری می‌دانستند. بنده چندین‌بار در این زمینه با آقای هاشمی صحبت کردم و هر بار ایشان آقای ناطق‌نوری را بهترین گزینه برای مدیریت کشور معرفی می‌کردند.آقای ناطق‌نوری از منطق و مدیریت بالایی برخوردار است و با رویکرد عقلایی که  دارد می‌تواند به وضعیت امروز جامعه رسیدگی کند.آقای لاریجانی در مرحله بعد قرار می‌گیرد. این در حالی است که فضا علیه آقای لاریجانی به دلیل تندروی‌های احمدی‌نژاد مسموم است.
  یکی از مولفه‌های فکری بارز و تأثیرگذار گفتمان تحول‌خواهی و اصلاحات در ایران مراجع نواندیش و مترقی هستند که آیت‌ا... صانعی یکی از تأثیرگذاترین این افراد بود. فقدان این عالم وارسته چه پیامدهایی برای جریان تحول‌خواه ایران به همراه خواهد داشته است؟
رحلت آیت‌ا... صانعی خسران بزرگی برای جامعه حوزوی و دانشگاهی و مردم کشور به بود. بدون‌تردید اگر بحران کرونا وجود نداشت و خود ایشان نیز به رعایت مسائل بهداشتی تأکید نداشت جمعیت عظیمی از دوستداران این عالم وارسته برای بدرقه ایشان به منزل ابدی به قم سرازیر می‌شدند. آیت‌ا...صانعی یکی از شاگردان برجسته حضرت امام بودند که در کلاس‌های حضرت امام مشارکت و فعالیت جدی داشتند و همواره مباحثه ایشان به عنوان شاگرد و حضرت امام به عنوان استاد پروشور و پربار برگزار می‌شد. در برخی اوقات مباحثه ایشان با حضرت امام حتی به بیرون از کلاس کشیده می‌شد و بسیاری از طلبه‌ها دور این مباحثه‌ها جمع می‌شدند تا در نهایت به نتیجه برسند.بنده لازم می‌دانم در این زمینه از صداوسیما گلایه کنم که نسبت به درگذشت چنین عالم برجسته‌ای عملکرد خوبی نداشت و با کم‌لطفی نسبت به این موضوع برخورد کرد.آقای صانعی کسی بود که پس از رحلت حضرت امام در باب موضوع جانشینی ایشان در مجلس خبرگان ثبوتا و اثباتا از رهبری آیت‌ا... خامنه‌ای حمایت کردند و ایشان را بهترین گزینه برای جانشینی حضرت امام معرفی دانستند.پس از درگذشت آیت‌ا... صانعی نیز مقام معظم رهبری به مناسبت رحلت ایشان پیام تسلیت صادر کردند. در نتیجه صداوسیما هیچ عذر و بهانه‌ای برای پوشش مراسم تشییع ایشان و تشریح دیدگاه‌ها و زندگی این عالم وارسته نداشته است.
  آقای پناهیان در مسجد امیرالمومنین و حوزه علمیه شهید محراب آیت‌ا...‌اشرفی‌اصفهانی تدریس می‌کند. چرا ایشان این مکان را برای فعالیت‌های خود در نظر گرفته و آیا فعالیت ایشان مورد تأیید شما به عنوان متولی حوزه علمیه اشرفی‌اصفهانی است؟
مسجد امیرالمومنین یک مجموعه فرهنگی و مذهبی است که از سال 1372 فعالیت خود را آغاز کرده و امروز به یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مجموعه‌های فرهنگی و مذهبی تهران تبدیل شده است. زمانی که بنده مسئولیت این مرکز را برعهده گرفتم منطقه کنونی که مجتمع در آن قرار دارد نه آب داشت و نه برق؛ و با تلاش‌های شبانه‌روزی ما این مسجد برای این منطقه از تهران منشأ خیر و برکت بوده و امروز به یکی از آبادترین مناطق تهران تبدیل شده است.این مجتمع مورد تایید همه شهرداران تهران بوده و بسیاری از مقامات ارشد نظام از جمله آیت‌ا... هاشمی، رئیس دولت اصلاحات، آیت‌ا... سید‌حسن خمینی و آقای ناطق‌نوری در این مسجد مراسم سخنرانی داشته‌اند. در گذشته ما با اوقاف درباره این مجتمع مشکلاتی داشتیم که بنده به مقام معظم رهبری نامه نوشتم و ایشان با عنایت و لطف خود به بنده و شهید محراب آیت‌ا... اشرفی‌اصفهانی این مشکل را حل کردند. در نتیجه این مجتمع یکی از مهم‌ترین مجتمع‌های فرهنگی و مذهبی تهران به شمار می‌رود. آقای پناهیان از طریق یکی از هیات امنای مسجد که با ایشان همراه و همسو بودند با مجتمع امیرالمومنین آشنا شدند و برای مدتی نیز به عنوان یکی از اعضای هیات امنای مسجد فعالیت می‌کردند. پس از مدتی ایشان عنوان کردند قصد دارند با کمک شما و در راستای سیاست‌های مجتمع حوزه علمیه آیت‌ا... اشرفی‌اصفهانی را راه‌اندازی کنند. با این وجود پس از مدتی مشخص شد ایشان قصد دیگری دارد و به جای ادامه روش و منش شهید محراب به دنبال تربیت طلبه‌هایی است که با دیدگاه‌های خود ایشان همراهی و همسویی داشته باشند.به نظر می‌رسد هدف ایشان این است که از نام و اعتبار آیت‌ا... اشرفی‌اصفهانی بهره‌برداری کند. بنده شفافیت را در کار آقای پناهیان ندیدم و به همین دلیل این مشکل را با برخی علما از جمله آیت‌ا... اعرافی مسئول حوزه علمیه قم عنوان کردم. در شرایط کنونی ما از حضور ایشان در این مکان رضایت نداریم و حضور ایشان از نظر شرعی اشکال‌دار است. به همین دلیل آقای پناهیان به نظرم در مکانی غصبی تدریس می‌کند که دارای اشکال است.حوزه علمیه آیت‌ا... اشرفی‌اصفهانی باید در مسیر دیدگاه‌ها اعتدالی و سازنده شهید محراب حرکت کند و ساده‌زیستی و تقوا را بین مردم گسترش دهد و جای تربیت افراد با جهت‌گیری‌های خاص سیاسی نیست. به همین دلیل توصیه ما به آقای پناهیان این است که هرچه زودتر این مکان را تخلیه کنند و تحویل بدهند.
نام:
ایمیل:
* نظر: