آفتاب
یزد- گروه سیاسی: آنتن زنده استرسهای خودش را دارد از افرادی که پشت صحنه
باید حواسشان به صدا، نور و حرکت باشد تا مجری که چشم در چشم میلیونها
نفر باید از طریق لنز دوربین با مردم درباره موضوعات مختلف سخن بگوید یا از
کارشناس و مسئولان سوالاتی را بپرسد. پخش زنده فرصت لاپوشانی هیچ خطایی را
نمیدهد بنابراین اضطراب ناشی از آن باعث میشود در بسیاری از موارد قید
برنامه زنده زده شود تا در برنامه ضبطی بتوان هر اشتباهی را حذف کرد. در
این میان برای مجریهای صداوسیما اوضاع از هر نقطهای در جهان (کره شمالی
را استثنا بگیرید) پیچیدهتر هم میشود. مجریانی که باید حواسشان باشد
کاملا براساس چارچوبهایی تعیین شده در جام جم سخن بگویند، تا اینجای کار
شاید خیلی سخت نباشد. بالاخره کسی که پذیرفته مجری صداوسیما باشد به خوبی
با خط قرمزها آشنا است و به قول معروف شیرفهم شده است! موضوع وقتی
پیچیدهتر میشود که برنامه زنده شامل گفتگوی حضوری یا تلفنی با کارشناسان
باشد. مهمانانی که عمدا یا سهوا موضوعاتی را مطرح کنند که برای مجری دردسر
آفرین شود. بارها مشاهده شده وقتی مهمان برنامه موضوعی را میگوید که به
مذاق صداوسیما خوش نمیآید مجری سرخ و دستپاچه میشود، در مواردی اگر اوضاع
زیاد خراب باشد شاهد قطع برنامه زنده هم بودهایم! درباره دستپاچگی مجریان
آخرین مورد آن در شبکه آموزش بود که همین دو روز پیش وقتی صحبت از مافیای
کنکور و درآمدهای بالای آن بود کارشناس برنامه، صداوسیما را هم هدف قرار
داد و گفت صداوسیما با جذب تبلیغات فراوان از موسسات کنکوری حاضر نیست از
پول تبلیغ مافیای کنکور بگذرد و چگونه میتوان در این شرایط امیدوار بود که
دست مافیای کنکور را کوتاه کرد؟ سخنانی که مجری با دستپاچگی اعلام کرد در
جایگاهی نیست که به این سوال پاسخ دهد و سازمان خودش باید در این زمینه
روشنگری کند.
یا در نمونهای دیگر در برنامه سال تحویل امسال در برنامه
علی ضیا وقتی امیرحسین رستمی بازیگر مهمان برنامه بود و سخنانی را راجع به
مدیریت نامطلوب کرونا روی آنتن زنده به زبان آورد، برنامه بهیکباره قطع شد
و بعد بدون مهمان با این توضیحات علی ضیا همراه شد که سخنان رستمی با حال و
هوای عید همخوانی نداشته است! در همین عید 99 وقتی شبکه چهار در برنامه
زنده با یک آهنگ از پرواز همای مواجه شد که متنی انتقادی- سیاسی بود کار به
عذرخواهی شبکه چهار نیز کشیده شد.
در دی ماه 96 نیز حسن محدثی کارشناس
جامعه شناسی در آنتن زنده شبکه چهار گفت: حتی صدا و سیما بارها صدای خود
منتخب ملت را هم تحریف کرده، یا حذف کرده یا کاملا پخش نکرده یا دستکم به
موقع پخش نکرده. وقتی مقامهای منتخب کشور نمیتوانند از این رسانهها که
ظاهرا ملی است آن طور که باید و شاید استفاده بکنند،
در این صورت چطور
میتوانیم انتظار داشته باشیم کسانی که در جامعه بیصدا هستند، در این
رسانه صدا داشته باشند؟ وی گفت: وقتی گزارشهای مربوط به رویدادهای سیاسی
را به تبلیغات سیاسی تبدیل میکنید، تبلیغات ماهیتی همراه و آکنده با دروغ
دارد.
مجری در واکنش به این سخنان با تکذیبیههای پی در پی به دنبال
تغییر شرایط بود اما با مقاومت کارشناس مواجه میشد. در بهمن 96 نیز در یک
برنامه امیر جعفری بازیگر سینما و تلویزیون از این رویه که صداوسیما در
موعدهایی مانند انتخابات افراد کم حجاب را به طور مرتب در تصاویر خود پخش
میکند و به مصاحبه با آنها میپردازد اما بعد از پایان ماجرا آنها را
سانسور و علیه چنین افرادی برنامهسازی میکند در آنتن زنده انتقاد کرد و
مجری تلاش کرد روی سخن او بیاید و در نهایت گفته شد قرار است یک موسیقی پخش
کنیم!
نکته مهم این است که چنین موضوعاتی یعنی انتقادات کارشناس برنامه
روی آنتن زنده بیشتر در برنامههای هنری یا اجتماعی رخ میدهد. موضوع این
است که سازمان صداوسیما پروتکلهای بسیار سخت گیرانهای درباره دعوت از
مهمانان برنامهها دارد. هر برنامهای که بخواهد کارشناس یا مهمانی دعوت
کند باید از چند روز قبل اسامی را به حراست سازمان اعلام کند تا تاییدهای
لازم کسب شود. بنابراین با توجه به اینکه کارشناسان سیاسی شناخته شده هستند
و دایره بستهای برای آنها تعیین شده طبیعتا بسیار بعید است مهمان سیاسی
دعوت شود که خلاف آنچه صداوسیما میخواهد بگوید! در برخی موارد نیز از پیش
لیستی تعیین شده که تهیهکننده برنامه باید از میان آن لیست مهمان خود را
انتخاب کند. اما در برنامههای هنری و اجتماعی دایره بازتری وجود دارد و
کنترل بر اسامی کمتر است. با این حال اگر مهمانی در آنتن زنده موضوعی را
مطرح کند که مطلوب مدیران ساختمان شیشهای جام جم نباشد دیگر شانسی برای
دعوت به صداوسیما نخواهد داشت! با این حال یکی از موضوعاتی که مطرح میشود
این است که چرا در بسیاری از موارد وقتی این نوع از انتقادات در برنامه
زنده دیده میشود مجریان صداوسیما دچار دستپاچگی و اضطراب میشوند؟آیا قرار
است آنها تاوان سخنان کارشناس را بدهند؟ محمد حسین رنجبران مدیرکل روابط
عمومی سازمان صداوسیما میگوید:« بارها اعلام کردهایم در برنامههای
زنده، مسئولیت حرفهایی که کارشناسان میگویند، برعهده خودشان است.» با این
حال نوع اضطراب مجریهای صداوسیما نشان میدهد آنها نیز نگران هستند مبادا
سخنان کارشناس به زیانشان تمام شود و حتی کار خود را از دست بدهند. در
واقع اگر نگاهی به مجریان سازمان کنیم مشاهده میشود در طی این سالها
بسیاری آمدهاند و رفته اند. اکثریت مجریهای صداوسیما در واقع کارمند این
رسانه نیستند بلکه رابطه کاری آنها «برنامه ای» است، برای یک برنامه دعوت
میشوند و اجرا میکنند، با پایان آن برنامه ممکن است دیگر هیچ وقت فرصتی
برای حضور در صداوسیما نداشته باشند یا اینکه مورد اقبال قرار میگیرند و
در وضعیتی نسبتا ثابت با صداوسیما کار میکنند. در چنین فضایی که امنیت
شغلی بسیار در خطر است طبیعی است که مجریها نگران هستند مبادا سخنان
انتقادی کارشناس کار دست آنها بدهد. به همین دلیل است که در چنین شرایطی
دچار اضطراب میشوند. با این حال آن دسته از مجریانی که شناخته شدهتر
هستند کمتر شغلشان مورد گزند مدیران بالا دست قرار میگیرد. در برخی موارد
مجری برنامه همزمان تهیه کنندگی برنامه را نیز برعهده دارد. در چنین شرایطی
سخنان انتقادی برنامه میتواند بسیار گرانتر تمام شود چرا که فرد مذکور
دو شغل را باهم از دست میدهد! با این حال اگر مجری چهره شناخته شدهای
باشد مدیران سازمان با اغماض از او گذشت خواهند کرد.
در چنین شرایط
پیچیدهای شاهد افت کیفی مجریان و برنامههای صداوسیما نیز بوده ایم.
داریوش کاردان مجری سابق صداوسیما با بیان اینکه دیگر حاضر نیست در این
رسانه مجری گری کند میگوید:« هیچ فردی در صدا و سیما به دنبال تربیت مجری و
کشف استعدادهای جدید نیست و از هرچه که هست استفاده میکنند. متاسفانه این
اتفاقی زمانی افتاده است که کشور پر از استعداد است ولی مدیران و
تهیهکنندگان از افرادی که دم دست هستند استفاده میکنند. مانند این است که
آدم از هر آنچه که پس انداز دارد استفاده کند و برای جایگزینی آن هیچ فکری
نکرده باشد. بازیگران فقط به دلیل آنکه در عرصه دیگری فعالیت میکنند و
مشهور هستند به تلویزیون آورده میشوند. من توفیقی در این کار ندیدهام و
به نظر من اکنون تلویزیون دچار قحطی مجری است به دلیل اینکه مجری جدیدی
تربیت نکرده یا اجازه رشد به افراد جدید نداده است.»
اگرچه صداوسیما
اعلام کرده در قبال سخنان کارشناس برنامه زنده مسئولیتی ندارد اما به نظر
میرسد به طور نانوشتهای مسئولیت پای مجریهایی افتاده که هر بار با
کوچکترین انتقاد کارشناس بسیار مضطرب میشوند و چه بسا آنها میدانند که
قرار است جوابگوی سخنان کارشناس نیز باشند! در واقع حلقه بستهای که مدیران
صداوسیما طی سالهای اخیر بر آن تاکید بیشتری داشتهاند موجب افت کیفی در
برنامهها و در کارشناس و مجری میشود. حلقهای از ناکارآمدی را در
صداوسیما شاهد هستیم که به دلیل اینکه قرار است صدای انتقادی شنیده نشود
کارشناسان فیلتر میشوند! مجریان دستپاچه میشوند و طبیعی است که مخاطب بعد
از عوض کردن کانالهای مختلف دست آخر از صداوسیما
قطع امید میکند!