حدود ساعت 9 شب سه شنبه بود که فیلمهایی از آتش سوزی یک کلینیک در تجریش، در فضای مجازی دست به دست میشد. بلافاصله شبکههای فارسی زبان
آن طرف آبی اخبار این آتش سوزی را پوشش دادند
آفتاب یزد- گروه اجتماعی:
حدود ساعت 9 شب سه شنبه بود که فیلمهایی از آتش سوزی یک کلینیک در تجریش،
در فضای مجازی دست به دست میشد. بلافاصله شبکههای فارسی زبان
آن طرف آبی اخبار این آتش سوزی را پوشش دادند
و
همین موضوع سبب شد تا افرادی که با حمایت همین شبکههای فارسی زبان خود را
شهروند خبرنگار معرفی میکنند به سرعت خودشان را به صحنه برسانند تا
بتوانند از لحظه به لحظه این اتفاق فیلم برداری کنند و آن را در فضای مجازی
و رسانههای خارجی منتشر کنند! هنوز پوشش خبری درباره این آتش سوزی در
رسانه ملی و خبرگزاریهای داخلی رخ نداده بود که فضای مجازی پر از
فیلمها و عکسهایی از این اتفاق شد و به سرعت هم گمانه زنیها در خصوص علت
آتش سوزی آغاز شد. در حالیکه منابع خبری معتبر داخلی شروع به توضیح
ابعاد ماجرا کردند، شهروند خبرنگاران به تعداد کشته شدگان رسیده بودند و
در
حالی که خبرنگار رسانه ملی از شبکه خبر اعلام کرد « این حادثه تا کنون
تلفاتی نداشته است» در فضای مجازی اعلام شد 13 نفر در حادثه مذکور جان
باخته اند! در این بین مسئولان
آتش نشانی و نیروهای امدادی بارها و بارها بر این موضوع تاکید کردند
که
تجمع شهروندان مانع از کار بهینه نیروهای امدادی میشود اما انگار گوشی
بدهکار نبود و هر کس رفته بود تا خودش ببیند دقیقا چه اتفاقی افتاده است!
فیلمها و عکسهای منتشر شده از تجمع مردم رو به روی کلینیک سینا اطهر در
سه شنبه شب، شباهت عجیبی به آتش سوزی پلاسکو و ازدحام جمعیتی داشت که سبب
شد تا خیلی از آتش نشانان به کام مرگ کشیده شوند؛ این همان جمعیتی بود که
ازدحامشان مانع از تردد خودروهای امدادی در روز آتش سوزی پلاسکو شده بود،
این افراد بدون اینکه به این فکر کنند هر لحظه ای که از این اتفاق بگذرد
شرایط برای نیروهای امدادی سخت تر و خطرناک تر خواهد شد خودشان را به صحنه
میرساندند و شروع به گرفتن فیلم و عکس میکردند! با اینکه پلاسکو خاطره
تلخی را برای همه ما به یادگار گذاشت اما جالب است که هنوز درس عبرتی نشده و
همین که حادثه ای رخ میدهد خیلیها به دلایل مختلف به صحنه میروند و در
نهایت با عکس سلفی بر میگردند!
> شباهت عمیق آتش سوزی در پلاسکو و کلینیک سینا اطهر
اواخر
دی ماه سال 95 بود که ساختمان پلاسکو آتش گرفت و جلوی چشم همه فرو ریخت،
آن لحظهها ازدحام جمعیت در اطراف ساختمان پلاسکو به قدری زیاد بود که جای
سوزن انداختن نبود، همین موضوع هم سبب شده بود تا کار امداد رسانی با کندی و
اخلال مواجه باشد. در نهایت عکسهای سلفی با ساختمان فرو ریخته پلاسکو بود
که در فضای مجازی دست به دست میشد. پس از آن مسئولان بارها از مردم
خواستند که در زمان بروز یک حادثه در صحنه حضور پیدا نکنند چرا که این حضور
یافتن آنها سبب میشود که کار امداد رسانی با اخلال مواجه شود و چه بسا
هموطنانی به دلیل همین اخلالها جان خود را از دست بدهند اما انگار گوشی
بدهکار نیست و طی این سالها هر بار که حادثه ای رخ داده است باز هم با
ازدحام جمعیت
بر سر سانحه رو به رو میشویم. افرادی که از مسئولین و
نیروهای امدادی زودتر بر سر صحنه حضور پیدا میکنند و تنها نظاره گر اتفاق
هستند و با گوشیهای همراهشان از حادثه فیلم و عکس تهیه میکنند.
کلیپها
و عکسهای منتشر شده از آتش سوزی کلینیک سینا اطهر نیز همین موضوع را نشان
میداد. در یکی از عکسها نیروی امدادی در حال احیای یکی از مجروحین است و
جمعیت کثیری از مردم بالای سر او ایستاده اند! در یکی از کلیپها یکی از
مجروحین در حالی که با تلاش نیروهای امدادی نجات یافته بود توسط مردم
محاصره شده بود و هر کسی از او چیزی میپرسید! در یکی دیگر از کلیپها شخصی
در حال فیلم گرفتن از صحنه است و به یکباره انفجار دوم رخ میدهد و جالب
است که شخص فیلم بردار به سرعت به صحنه نزدیک تر میشود تا از فاصله کمتر
بتواند از تمام جزئیات فیلم برداری کند! در یکی دیگر از کلیپهای منتشر شده
افراد در صحنه با هم درگیر شده اند و هر کسی حق خودش میداند که به صحنه
نزدکتر باشد! همه اینها نشان دهنده یک چیز است، مردم ما حتی دلخراش ترین
صحنهها را هم جدی نمیگیرند! اما علاقه مردم به حضور در صحنه حادثه از چه
چیز نشات میگیرد؟ چرا پلاسکو درس عبرتی برای ما نشد؟
> شهروند خبرنگاران خودخواه
امیر حریرچی، جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در خصوص این ازدحام جمعیتها به آفتاب یزد گفت:«مردم ما هیچ وقت
آموزش لازم در خصوص چگونگی مواجه با بحران را ندیده اند
و بنابر این نمیدانند که حضورشان در محل حادثه تا چه
اندازه
میتواند مشکل ساز باشد. از طرف دیگر در این خصوص برخی به عدم احساس
مسئولیت اجتماعی رسیده اند و این بسیار بد است. برخی به دنبال هیجانات کاذب
هستند که با گرفتن و فیلم، انتشار آن در فضای مجازی میخواهند این هیجانات
کاذب را برای خودشان ایجاد کنند. برخیها هم که به ظن من حتما ناراحتی
روانی دارند از ناراحتی و گریه و شیون دیگران در صحنه حادثه فیلم میگیرند و
آن را در صفحات مجازیشان منتشر میکنند اما یک لحظه از خودشان
نمیپرسند فیلمهای شیون و زاری مردم چه دردی از کسی درمان میکند به غیر
از اینکه غم و اندوه را بیش از پیش در جامعه گسترش دهد! این فقط خودخواهی
دیگران را میرساند که برای خوشایند خودشان شرایط دیگران را مد نظر قرار
نمیدهند. برخی هم به عنوان اولین نفرها سر صحنه حاضر میشوند و آخرین نفر
هم از صحنه خارج میشوند و از تمام لحظات هم فیلم و عکس میگیرند و در
صفحات مجازی منتشر میکنند تا خودشان را شهروند خبرنگار معرفی کنند، بدون
اینکه اطلاعات به درد بخوری به مردم بدهند صرفا از لحظات دلخراش عکس و فیلم
میگیرند و به حواشی میپردازند. البته شبکههای فارسی زبان آن طرف آبی هم
به شدت به این موضوع دامن میزنند و مردم را برای این اقدامات تشویق
میکنند.!»
> تناقضات خبری دلیل اصلی حضور شهروند خبرنگاران
او
در ادامه تصریح کرد:« البته موضوع شهروند خبرنگاران ریشه در تناقضات خبری
دارد درست است، در برخی موارد اعتماد عمومیرا از دست داده ایم اما واقعیت
این است که در خصوص موضوعی مثل آتش سوزی یک کلینیک دلیلی برای پنهان کاری
وجود ندارد که مردم خودشان بخواهند پیگیر اخبار باشند ضمن اینکه ما پیش از
این بارها دیدیم هرگاه مسئله ای از سمت اخبار داخلی ما به سانسور کشیده شد
در فضای مجازی و رسانههای آن طرف آبی به حواشی کشیده شد و در نهایت هم
هیچ نتیجه ای در بر نداشت. روز سه شنبه فضای مجازی زودتر از خبرگزاریها از
تعداد تلفات خبر دادند اما موضوع اینجاست که مردم یا همان شهروند
خبرنگاران این خبر را از کجا آورده بودند؟ غیر از این است که از همان
مسئولین گرفته بودند؟ اگر مسئولین نمیخواستند این خبر را رسانه ای کنند که
آن به اصطلاح شهروند خبرنگار هم متوجه نمیشد! بنابر این دیر یا زود این
اخبار رسانه ای میشد حالا چه با حضور این افراد و چه بدون حضور این افراد،
اما اگر این افراد در صحنه حضور پیدا نمیکردند ممکن بود بتوان از مرگ یکی
از جانباختگان جلوگیری کرد و یا اینکه نیروهای امدادی زودتر میتوانستند
سر صحنه حادثه حضور پیدا کنند.»
> لزوم آموزش و آگاهی به مردم
او
تاکید کرد:« من تنها یک کلمه میتوانم بگویم ما به شدت انسانهای خودخواهی
هستیم و به غیر از خودمان کس دیگری را نمیبینیم. یک بار خودمان را به جای
کسانی که در گیر حادثه شده اند
قرار نمیدهیم، فقط کافی است به این
موضوع فکر کنیم شاید یک روز این اتفاق برای خودمان رخ دهد آیا آن زمان دوست
داریم دیگران بیایند و از شیون و زاری ما فیلم بگیرند و در فضای مجازی
منتشر کنند؟ درست است که ما در خصوص مواجهه با بحران آموزش کافی را ندیده
ایم اما برخی از موارد دیگر نیاز به آموزش ندارد و در واقع بعد انسانی
ماجرا است، چرا باید از ناراحتی و عذاب کسی فیلم بگیریم و منتشر کنیم؟ چرا
باید از ناراحتی و بحران، کسی برای خودمان فرصت بسازیم؟ مردم باید با دید
باز تری به موضوعات نگاه کنند. به نظر من این موضوع هم نیاز به آموزش دارد و
هم نیاز به آگاهی، باید با مردم طوری برخورد کنیم که اگر کسی را میبینند
که سر صحنه حادثه ای حضور پیدا کرده او را سرزنش کنند نه اینکه خودشان هم
با او همراهی کنند!» حادثه امکان دارد برای هرکسی اتفاق بیفتد، فقط کافی
است یک لحظه خودمان را در آن شرایط قرار بدهیم آن وقت شاید دیگر عجله ای
برای حضور در صحنههای حادثه نداشته باشیم.