دیروز قسمت اول مجموعه نمایش خانگی «آقازاده» در سرویسهای ویاودی به نمایش درآمد. این سریال به کارگردانی بهرنگ توفیقی، به قصهای عاشقانه در بستر وقایعی با رنگوبوی سیاست میپردازد.
مصطفی قاسمیان - دیروز قسمت اول مجموعه نمایش خانگی «آقازاده» در
سرویسهای ویاودی به نمایش درآمد. این سریال به کارگردانی بهرنگ توفیقی،
به قصهای عاشقانه در بستر وقایعی با رنگوبوی سیاست میپردازد.
«آقازاده» در گام نخست، شروع خوشریتم و پرقصهای دارد. چندین شخصیت اصلی
سریال از جمله «نیما»، «حامد»، «بهرامی» و «مانلی» معرفی شدهاند و به سیاق
معمول آثاری که حامد عنقا مینویسد، عاقبت «مانلی» در همان ابتدا مشخص شده
است. قسمت اول داستان «آقازاده» واجد چندین گره است که ملات خوبی برای
بقیه قصه به دست سازندگان میدهد.
در میان بازیگران سریال، بیشترین
تمرکز قسمت نخست روی امیر آقایی است. این بازیگر اگرچه بازی قابل قبول و
جلوه مناسبی در این قسمت دارد، اما به دلیل سنوسالش چندان مناسب یک
آقازاده جوان خوش گذران به نظر نمیرسد؛ هرچند با استفاده از چهرهپردازی و
طراحی لباس، تلاش زیادی شده تا این مهم محقق شود. امین حیایی دیگر بازیگر
اصلی قسمت اول «آقازاده» است که بازی متفاوتی ارائه کرده و در میانسالی،
به تجربهای تازه دست یافته است. سینا مهراد (سهیلی) در نقش «حامد تهرانی»،
آنقدر مشابه شخصیتی به همین نام با بازی خودش در سریال «پدر» است که به
نظر میرسد این یک تدبیر از سوی سازندگان برای یادآوری آن شخصیت و استفاده
از محبوبیت آن مجموعه باشد. پردیس پورعابدینی بازیگر جوانی که در این سریال
برای نخستین بار به مخاطبان معرفی میشود، هرچند از نظر ظاهری با
ویژگیهای شخصیتی که برایش نوشته شده، متناسب است، اما در بزنگاههای حسی
قسمت نخست، عملکرد قابل قبولی ندارد.
بر اساس آن چه در قسمت نخست
دیدهایم، «آقازاده» به کارگردانی بهرنگ توفیقی، از عارضه نمایش افراطی
تجمل که در سریالهای نمایش خانگی رایج شده، در امان نمانده است، هرچند
ادامه قصه، میتواند بهتر مشخص کند سمتوسوی این لاکچریبازیها، در خدمت
قصه است یا هدف تنها نمایش نوعی از زندگی مرفه و دور از دسترس مخاطبان عام.
برای بررسی این خصیصه در «آقازاده»، باید تا قسمتهای بعدی صبر کرد.
آن چه در قسمت اول بسیار قابل توجه به نظر میرسد، کنایه سنگین و واضح این
مجموعه، به یک حراجی معروف کشور است که در سالهای گذشته، با شائبهها و
شایعاتی مواجه بوده و پاسخ مشخصی به این شایعات داده نشده است. دیگر کنایه
جالب در قسمت نخست، اشاره به اعمال خلاف شرع و اخلاق یک مسئول دولتی است که
باند آقازاده با دستاویز قرار دادن اسناد آن، از وی رانت دریافت میکند.
در این قسمت همچنین آقازاده سریال، پس از دستگیری، با تبختر وعده آزادیاش
را تا ساعتی بعد میدهد و به نوعی آقازادگیاش را به رخ میکشد.
بر
اساس آن چه عنقا وعده داده، میتوان به ادامه این کنایههای صریح امیدوار
بود. این اتفاقی است که در فضای نمایش خانگی، بسیار تازه و نو مینماید.
«عصر جدید» روی موج تنوع آفرینی
چالش با داوران مسابقه و خواندن نظرات مخاطبان، جنبه سرگرمی مسابقه استعدادیابی شبکه 3 را پررنگتر کرده است
مسابقه «عصر جدید» ساختار مشخص و ثابتی دارد و ممکن است پس از مدتی،
به ویژه در قسمتهایی که اجراها جذابیت کمتری دارند، فضای مسابقه یکنواخت و
تکراری شود، احتمالا به همین دلیل اتاق فکر مسابقه تصمیم گرفتهاند
اتفاقات جدیدی به مسابقه اضافه کنند تا در مسابقه تنوع ایجاد شود و وجه
سرگرمی «عصر جدید» پررنگتر شود. دعوت داوران به یک چالش بامزه و خواندن
نظراتی که مخاطبان «عصر جدید» در فضای مجازی نوشتهاند، دو اتفاق جدید است
که در قسمتهای 16 و 17 مسابقه شاهد آن بودیم.
13 دقیقه چالش با داوران
در قسمت شانزدهم پیش از شروع اجراها، احسان علیخانی سوالاتی از داوران
پرسید و از آنها خواست که اگر پاسخشان منفی است، دکمه قرمز و اگر پاسخ
مثبت است، دکمه سفید را بزنند. محتوای بیشتر سوالات درباره چهار داور
مسابقه بود و امین حیایی، سیدبشیر حسینی، آریا عظیمینژاد و رویا نونهالی
باید پاسخ منفی یا مثبت خود را درباره سوالات مرتبط با یکدیگر اعلام
میکردند. بعضی از سوالات بیشتر جنبه شوخی و سرگرمی داشتند و بعضی هم جدی
بودند. ویژگی جالب چالش این بود که در طراحی سوالات، دست روی نکات خاص و
بحثبرانگیزی گذاشته شده بود. به عنوان مثال، سوال «قرمز دادن و لجبازیهای
آریا عظیمینژاد ریشه در کودکیاش دارد؟» کنایهای به سختگیریهای این
داور و «آیا تمام استدلالهای رویا نونهالی را متوجه میشوید؟» هم کنایهای
به نوع تفسیر نونهالی از اجراها بود. در این چالش داوران با یکدیگر شوخی
کردند و گفتوگوهای بامزهای میان آنها شکل گرفت.
خواندن کامنتهای مردم در برنامه
بعد از برنامه «دورهمی»، ظاهراً کامنتخوانی به مسابقه «عصر جدید» رسیده
است. در قسمت هفدهم مسابقه، تصاویری از نظرات بامزه مردم درباره مسابقه و
به ویژه داوران، نمایش داده شد و داوران یا احسان علیخانی به آن پاسخ
دادند. احتمالاً به این دلیل که در واقعی بودن نظرات، شک و شبههای وجود
نداشته باشد و البته جذابیت بیشتر. از روی نظرات خاصی عکس گرفته شده بود و
مخاطب میتوانست جز نام کاربری فردی که نظر خود را نوشته بود، تعداد
لایکهای نظر او و زمانی که آن را ارسال کرده بود، ببیند. هرچند محتوای
بیشتر نظراتی که در برنامه خوانده شد، طنز بود اما نظرات انتقادآمیزی هم
درباره سختگیری آریا عظیمینژاد خوانده شد. زمان این بخش از برنامه حدود 6
دقیقه بود، اما همین زمان کوتاه باعث شد تنوع جذابی در «عصر جدید» اتفاق
بیفتد. نظرات مردم درباره این بخشها و انتشار بریدهویدئوهای آن نشان
میدهد که ترفندهای جدید «عصر جدید» جواب داده و مورد پسند مخاطبان قرار
گرفته است. بنابراین با توجه به تاثیر این بخشها در جذابیت مسابقه و
استقبال مخاطبان، احتمالا از این پس شاهد تکرار چالش با داوران و خواندن
نظرات مردم در بعضی برنامهها یا اتفاقات جدیدتری در مسابقه خواهیم بود.
فاجعه بدنسازی در اردوگاه آبی
مجیدی و مسئول مانیتورینگ اسپورتینگ در مظان اتهام!
حاصل دیدار تیمهای استقلال و فولاد برای آبیها چیزی نبود بجز باخت، 3
کارت قرمز و مصدومیت شدید امیرارسلان مطهری و البته تهدید به کنارهگیری
استقلال از لیگ به خاطر داوری این بازی. در آغاز دوباره لیگ قابل پیشبینی
بود که تیمها از آمادگی آرمانی به دور باشند اما شرایط برای همه یکسان
بوده و به همان اندازه که فولاد از کرونا و تعطیلی لیگ ضرر کرد، استقلال هم
به همان اندازه متضرر شد. بنابراین وقتی در مصاف 2 تیم، فولاد بازی به
مراتب بهتر و روانتری به نمایش میگذارد و مهمتر از همه بازی باخته را با
برد عوض میکند، قطعا شکست استقلال را باید از زوایای دیگر و متفاوتی
تحلیل و آنالیز کرد. پیش از بازی با فولادخوزستان در جریان 2 دیدار
دوستانه 2 بازیکن استقلال با مصدومیت شدید مواجه شدند. مرتضی تبریزی و رضا
آذری هر دو رباط پاره کردند و پیش از آن هم فرشید اسماعیلی در جریان
تمرینات مصدوم شده بود. این مصدومیتهای سریالی و البته شدید صدای اعتراض
کادرپزشکی تیم را درآورد و آنها از بدنساز و کادرفنی خواستند شیوه تمرین
را تغییر دهند یا تدبیری بیندیشند که بازیکنان کمتر دچار آسیبدیدگی آن هم
از نوع شدید شوند. درخواست و توصیهای دوستانه که البته با برخورد قهری و
عجیب از سوی باشگاه و شخص فرهاد مجیدی مواجه شد و در یک روز همه علیه دکتر
ستوده شده و به حمایت از علی ربانی بدنساز تیم پرداختند. اما بازی با فولاد
نشان داد که صحبتهای دکتر ستوده و نگرانی کادرپزشکی بیراه و بیدلیل
نبوده است. استقلال در بازی با فولاد تیمی خسته، درمانده، سنگین و کمتحرک
نشان داد. بازیکنان استقلال آشفته و عصبی بودند و فولاد به راحتی فوتبالش
را دیکته کرد و برد. حاصل این آشفتگی روحی و فیزیکی هم باخت و دریافت 3
کارت قرمز و چند کارت زرد و مصدومیت نسبتا شدید امیرارسلان مطهری بود که به
گفته کادرپزشکی تیم حداقل 4 هفته قادر به همراهی تیمش نیست. پس از گرفتن
MRI و معاینات مربوطه مشخص شد که امیرارسلان مطهری دچار کشیدگی عضله در
ناحیه همسترینگ است و به مدت 4 هفته نیاز به فیزیوتراپی و درمان دارد.
حالا شاید بهتر بتوان درباره نگرانی کادرپزشکی استقلال اظهارنظر و آن را
درک کرد. به نظر میرسد مطهری آخرین مصدوم آبیها نخواهد بود و با توجه به
برنامه فشرده لیگ شاید تعداد مصدومان استقلال رو به افزایش بگذارد. قطعا
یکی از دلایل تعداد بالای مصدومان این تیم به بدنسازی این تیم برمیگردد.
تیمی که در زمان آندرهآ استراماچونی بسیار روان و چشمنواز بازی میکرد و
سرعت را شالوده کارش کرده و میزان دوندگی بازیکنان به میزان قابلتوجهی
بالا بود، چه بلایی سرش آمده که دیگر هیچ نشانی از استقلال استراماچونی
ندارد؟ مجیدی و دستیارانش دقیقا با میراث استراماچونی چه کردهاند؟ در حال
حاضر بیشترین انتقادها البته بعد از سرمربی استقلال متوجه علیرضا ربانی
دستیار بدنساز اوست. ربانی که ۳۵ ساله و دارای مدرک دکترای فیزیولوژی ورزشی
است و سابقه فعالیت در کمپ اسپایر و لیگ پرتغال را دارد، به خاطر افت
محسوس آبیها و تعداد بالای مصدومان استقلال که با آسیبدیدگیهای جدی
مواجه شدهاند، به شدت مورد انتقاد است. ربانی که پس از حضور مجیدی روی
نیمکت استقلال به کادرفنی استقلال اضافه شده، سابقه حضور در دپارتمان
بدنسازی تیم اسپورتینگ لیسبون را داشته و در 2 قهرمانی اسپورتینگ در فصل
۲۰۱۸-۲۰۱۹ عضو این تیم بوده است. البته زمانی که او توسط فیلیپ کلمنته به
باشگاه لیسبون پیشنهاد داده شد، مسئول مانیتورینگ بازیکنان بود که ربطی به
بدنسازی ندارد! حالا او در اولین فصل حضورش در فوتبال ایران تا اینجای کار
عملکرد خوبی بر جای نگذاشته و شاید پایان لیگ نوزدهم پایان کار او در
فوتبال ایران باشد.