در طول دو دههای که از سقوط طالبان و تشکیل حکومت مرکزی در افغانستان میگذرد، سفر اخیر هیأتی از این کشور به ریاست محمد حنیف اتمر، سرپرست وزارت خارجه این کشور سازمان یافتهترین و گستردهترین سفر یک هیأت افغانستانی به ایران است.
عبدالمحمد طاهری - کارشناس مسائل افغانستان
در
طول دو دههای که از سقوط طالبان و تشکیل حکومت مرکزی در افغانستان
میگذرد، سفر اخیر هیأتی از این کشور به ریاست محمد حنیف اتمر، سرپرست
وزارت خارجه این کشور سازمان یافتهترین و گستردهترین سفر یک هیأت
افغانستانی به ایران است. تاکنون هیأتی با این حجم و تنوع و با این میزان
برنامه و دستورکار از افغانستان به ایران سفر نکرده بود. یکی از دلایل
اهمیت سفر این هیأت، به تلاشهای دو طرف برای روشن شدن حادثهای بازمیگردد
که در رودخانه هریرود برای چند نفر از همسایگان شرقی رخ داد. همچنین
حادثهای که در یزد برای چند نفر دیگر از آنها رخ داد را هم نباید بیتأثیر
دانست. با وجود این، همه ابعاد و برنامههای این سفر به این موارد ختم
نمیشود.
مسأله راهبردی این واقعیت است که اکنون افغانستان عزم خود را
برای مستحکمتر کردن رابطه با همسایه مقتدر غربی خود جزم کرده است. این امر
نیز به نوبه خود متأثراز مناسبات داخلی این کشور است، زیرا اکنون بعد از
شکلگیری گروه مصالحه در افغانستان به رهبری آقای عبدالله عبدالله و نیز با
توجه به ضعف دولت مرکزی و نیز تمایل اندک گروه طالبان نسبت به آقای اشرف
غنی، رئیس جمهوری این کشور، مجموعه این شرایط سبب شده است تا عبدالله
عبدالله استحکام روابط با ایران را در دستور کارخود قرار دهد. او در گذشته
نیز چنین دیدگاهی نسبت به ایران داشته و میداند که اگر این کشور حمایت
همسایه قوی خود را از دست بدهد، با چه مشکلاتی روبهرو خواهد شد.
این
دیدگاه در محمد اتمر، رئیس هیأت افغانستان نیز وجود دارد. گرچه آقای اتمر
یک پشتو است، اما پشتویی است که نگاه تکنوکراتیک به کشورهای همسایه از
جمله ایران دارد. اتمر با توجه به سوابق گسترده خود در حاکمیت افغانستان،
از جمله وزارت معارف، دبیری شورای امنیت ملی و امروز سرپرستی وزارت خارجه،
بخوبی واقف است که ایران تنها کشوری است که میتواند منافع همهجانبه
افغانستان را تضمین کند. بویژه اینکه امروز افغانستان در مرزهای جنوبی با
کشور پاکستان دچار مشکلات عدیدهای است و در شمال نیز، کشور تاجیکستان از
اقتداری برخوردار نیست که افغانها بخواهند از آن بهره بگیرند. مجموعه این
عوامل، به همراه مشترکات زبانی، فرهنگی، دینی و تاریخی افغانستان با ایران،
باعث شده است مسئولان این کشور از جمله آقای اتمر بهدنبال تحکیم روابط با
همسایه غربی خود باشند.
در این میان برخی کشورها و رسانههای غربی تلاش
دارند مسأله حادث شده برای افغانهای مهاجر در هریرود را به ایران نسبت
بدهند. اما واقعیت جز این نیست که کشوری به عظمت جمهوری اسلامی ایران
نمیتواند دست به کشتن افراد بیگناه بزند، هرچند ورود این عده به ایران
غیرقانونی بود و بهدلیل همین ورود غیرقانونی احتمال برخورد مرزبانی هم
میتواند مطرح باشد، اما آنقدر مرزبانی ایران از درایت، تجربه و سعهصدر
کافی برخوردار است که دست به چنین اقدامی نزد. بنابراین، این مسأله و نسبت
دادن آن به ایران، رویکردی تنگنظرانه، جزمینگر و حرفی کاملاً عبث است.
باوجود این، باید مشخص شود که این مسأله از کجا شروع شده و به کجا خاتمه
یافته و این قطعاً حق افغانستان است. از اینرو با اطمینان میتوان گفت
آقای اتمر به ایران آمده است این مسأله را فیصله دهد تا این موضوع زمینه
سوءاستفاده کشورهای دیگر را فراهم نکند.
اما این سفر، بویژه با توجه به
ترکیب هیأت افغانستان و نیز برنامهها و دستور کار هیأت، نشان میدهد که
روشن کردن همه ابعاد و واقعیت ماجرا و فیصله دادن به اتفاق هریرود تنها بعد
این دیدارها نیست. آقای اتمر و دولت افغانستان، در تلاش هستند تا در
زمینههای اقتصادی و فرهنگی و نیز در ارتباط با ناامنیهایی که در مرزهای
دو کشور وجود دارد، با ایران به یک دستورکار و سیاست جدید برسند. زیرا
مرزهای ما با افغانستان همیشه دچار مشکل بوده و به همین دلیل حراست از این
مرزها همیشه حائز اهمیت ویژه بوده است. بههمین دلیل بیش از 90 درصد
تفاهمنامه همکاری جامع که طی ماههای آینده میان دو کشور امضا میشود، به
مسائل امنیتی و مرزها بازمیگردد. اگر آقای اتمر بتواند این مسأله را
مدیریت کند، سایر مسائل با افغانستان هم حل شدنی است. زیرا امروز ناامن
بودن مرزهای دو کشور به مسألهای جدی تبدیل شده و این خود ناشی از ضعف دولت
مرکزی در این کشور است. تا شکلگیری این اقتدار، طبیعی است که ایران
نمیتواند اجازه دهد مرز دو کشور به محلی برای ورود و خروج آزادانه نیروهای
مخرب تبدیل شود. زیرا همه آنان که از این مرزها تردد میکنند، از برادران
افاغنه خوب ما نیستند. بهطور کلی، با توجه به مباحثی که درون افغانستان در
جریان است و نیز فشار کشورهای غربی به مقامهای این کشور باعث شده است
افغانستان به این واقعیت واقف شود که نباید حسن همجواری و گسترش مناسبات با
همسایه غربی خود را فراموش کند.