خروج ايران از انپيتي منجر ميشود که دوستان خودمان را هم از دست بدهيم. اکنون چين و روسيه به اين دليل از ايران حمايت ميکنند که در چارچوب انپيتي و نظارت آژانس فعاليت ميکند و اگر ايران از انپيتي خارج شود و همکاريهايش را با آژانس قطع کند
خروج ايران از انپيتي
منجر ميشود که دوستان خودمان را هم از دست بدهيم. اکنون چين و روسيه به
اين دليل از ايران حمايت ميکنند که در چارچوب انپيتي و نظارت آژانس
فعاليت ميکند و اگر ايران از انپيتي خارج شود و همکاريهايش را با آژانس
قطع کند، عملا حمايت دوستان قديم را از دست ميدهد؛ چراکه چين و روسيه در
دوره قبل به قطعنامههاي تحريمي عليه ايران راي ميدادند چون آنها هم نگران
بودند که نکند ايران از مسير استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي خارج شود.
ولي وقتي ايران برجام و نظارتها و کنترلهاي آژانس را پذيرفت، چين و
روسيه هم با قدرت و قوت از موضع ايران حمايت کردند. مهم است که به تبعات
تصميمها توجه کنيم. با اينکه سخن کساني که اين قطعنامهها را الزامآور
نميدانند، درست است ولي از لحاظ ديپلماسي يک نوع پروندهسازي عليه ايران
محسوب ميشود. بنابراين مهم است که توجه داشته باشيم وقتي چنين قطعنامهاي
صادر ميشود ديپلماسيمان را فعالتر کنيم و مقداري با کشورهاي عدمتعهد
نشست داشته باشيم و نشستهاي توجيهي با سفراي کشورهايي که با ايران رابطه
نزديک دارند، بگذاريم و براي کشورهاي عضو شوراي حکام تبيين کنيم که اهداف
ايران چيست و چرا اجازه بازديد از مراکز مورد درخواست آژانس را نميدهد.
بايد توضيح داد پروندهاي تحتعنوان پيامدي توسط همين شوراي حکام در سال
2015 بسته شده و اگر کشوري ادعاهايي داشته باشد که قبل از 2015 مطرح شده و
مربوط به سال 2003 بوده، به اين معناست که تمام اعتمادها را از بين ميبرد.
ايران تاکنون نهايت همکاري را با آژانس کرده و بايد باز هم اين همکاري را
ادامه دهيم. البته تا آنجا که آژانس امنيت ملي و استقلال ايران را به خطر
نيندازند. اصولا ادامه همکاري بين ايران و آژانس خيلي مهم است، چون آمريکا و
رژيمصهيونيستي دنبال قطع همکاري ايران و آژانس هستند تا بهانهاي براي
اقدامات بعدي عليه ايران داشته باشند. برخي مسائل ايران را در انتخابات
آمريکا تعيينکننده ميدانند، درحالي که مسائل داخلي مولفه تاثيرگذار در
انتخابات رياستجمهوري آمريکا هستند. هرچند سياست خارجي هم موثر است، ولي
موقعي که تبديل به نقطه عطف شود. اينکه پرونده ايران در شرايط فعلي به
شوراي امنيت برود، نقشهاي است که صهيونيستها و آمريکاييها آن را دنبال
ميکنند و زمينهسازي ميکنند و روي قطع همکاري با آژانس تمرکز کردهاند.
بنابراين لازم است تلاش کنيم تا اولا همکاري ايران با آژانس تداوم يابد و
ابتکار عمل به دست دشمنان نيفتد. ثانيا بايد بهگونهاي رفتار کنيم که
آمريکاييها نتوانند قطعنامه تحريم تسليحاتي را مجددا برقرار کرده يا
مکانيسم ماشه را به کار گيرند. لازمه مديريت شرايط اين است که در داخل کشور
يک سياست در پيش گرفته، متحد و يکپارچه باشيم تا هم بتوانيم منافع حداکثري
کشورمان را تامين کنيم و هم زمينهاي فراهم شود تا بتوانيم با تحريمها،
مقابلهاي موثرتر داشته باشيم. در اين صورت اينکه نتايج انتخابات آمريکا چه
خواهد بود، براي ما اهميت نخواهد داشت. به عبارت ديگر بايد خودمان را در
وضعيتي قرار دهيم تا هرکس که در انتخابات آمريکا پيروز شد، نتواند شرايط
ايران را بههم بريزد.