کد خبر: ۳۵۳۱
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
اظهارت تند وتیز نماینده سمنان در مجلس خطاب به استاندار خوزستان : اگر جای شما بودم درِ اینجا را به روی دولت تخته میکردم!
چند جمله و دو سه عبارت ما را دچار بُهت می کند که جایگاه «امنیت» در کلام و تفکر کجا است؟ جایگاه عقلانیت و تدبیر کجا؟ این که خون مان به جوش بیاید، کنترل کلام از دست مان بیرون برود و بعد هرچه بر زبان مان آمد را بلند، بلند بگوییم اسمش چیست؛ سیاستمداری یا پوپولیسم گرایی؟!

آفتاب یزد ـ گروه سیاسی: چند جمله و دو سه عبارت ما را دچار بُهت می کند که جایگاه «امنیت» در کلام و تفکر کجا است؟ جایگاه عقلانیت و تدبیر کجا؟ این که خون مان به جوش بیاید، کنترل کلام از دست مان بیرون برود و بعد هرچه بر زبان مان آمد را بلند، بلند بگوییم اسمش چیست؛ سیاستمداری یا پوپولیسم گرایی؟! در چند بخش مروری کوتاه داریم بر آن چه در خوزستان در پسِ پشت حضور 12 نماینده مجلس به بهانه بررسی و تهیه ی گزارش رخ داد:
نخست«غیزانیه»؛ غیزانیه به معنای «جایی سبز و فرح‌بخش» دهستانی است در حدود ۵۰ کیلومتری شهر اهواز یکی از سه بخش تابع و بزرگ‌ترین بخش شهرستان اهواز است که در بخش شرقی در مسیرهای منتهی به اهواز از ماهشهر، رامشیر، رامهرمز و هفتکل واقع شده است و دارای ٨٣ روستا است و بیش از ۲۵ هزار نفر جمعیت در آن ساکن بوده و شغل اکثر ساکنان کشاورزی و دام‌پروری است. نام غیزانیه از اواخر اردیبهشت به‌واسطه مطالباتی که بر سر مسئله آب شرب در آن شکل‌گرفت ناگهان به یک نامِ نمادین تبدیل شد که «نفت» دارد اما «آب» ندارد!
دوم«عباس گلرو»؛ گلرو تا پیش از این که با 32 هزار و 411 رای از حوزه ی انتخابیه ی سمنان راهی مجلسِ یکدست اصولگرای یازدهم شود، نماینده ی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود.
آن گونه که در رزومه ی وی نوشته اند؛ «اصولگرا» است و «دکتری علوم سیاسی» دارد.
سوم«غلامرضا شریعتی»؛ شریعتی اصالتاً بهبهانی و 48 ساله است، دکتری ژنتیک انسانی دارد و از 30 خرداد95 پس از برکناری عبدالحسن مقتدایی و دوره کوتاه سرپرستی فرج‌الله خبیر به عنوان استاندار خوزستان منصوب شده که طی این مدت یعنی 4 سال تمام، هر از گاهی به واسطه ای نام وی در صدر اخبار قرار می گیرد؛ حملات تروریستی در اهواز، سیلِ خوزستان، شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه، مواجهه ی میدانی با شهروندان خوزستانی و بالاخره غیزانیه و آب و
باقی مسائل.
چهارم«نخستین حضور جدی مجلس»؛ مجلس یازدهم که با شعار«اقتصاد و معیشت» قد علم کرد در نخستین حضور جدی خود در بطن مسائل روز و جاری مملکت، 12 نماینده از
استان های مختلف را راهی خوزستان می کند تا مسائل روز این استان از جمله، مسئله ای به نام«آب غیزانیه» از نزدیک بررسی شود و همین مسئله با خود حرف و حدیث ها و چالش ها و حاشیه هایی به وجود
می آورد و کانون این چالش ها و حاشیه ها به سخنان«عباس گلرو» نماینده ی «اصولگرا»ی سمنان باز می گردد که خطاب به استاندار خوزستان گفته بود: «به جای شما بودم درِ اینجا را به روی دولت تخته می کردم و اجازه نمی دادم که منافع اینجا به جای دیگری برود.»
همه ی مسائل ساده است و ساده رخ می دهد؛«۱۲ نماینده مجلس متشکل از عباس گلرو از سمنان، علی خضریان، سید نظام‌الدین موسوی، احمد نادری، مجتبی توانگر، مالک شریعتی، ابوالفضل عمویی، مهدی شریفیان و ایزدخواه از حوزه انتخابیه تهران، محمدرضا دشتی اردکانی از حوزه انتخابیه اردکان یزد، سید احسان قاضی زاده از فریمان و روح‌الله متفکر آزاد از حوزه انتخابیه تبریز با حضور در غیزانیه و مناطق کم‌برخوردار اهواز جهت بررسی میدانی مشکلات مناطق کم‌برخوردار به استان خوزستان سفر کردند تا در نهایت با ارائه ی گزارشی، سرعت بخشیدن به رفع محرومیت ها و حل مسائل و مشکلات این خطه ی ارزشمند و زرخیز! در دستور کار قرار گیرد. آن طور که خبرگزاری فارس گزارش می دهد:«نمایندگان در ابتدا از منطقه حصیرآباد اهواز و سپس روستاهای بخش غیزانیه اهواز بازدید و در جلسه ای در تاسیسات نفتی کریت کمپ با شرکت استاندار خوزستان مسائل مربوطه را بررسی کردند.»
پنجم«دولت ها و ضعف ها»؛ دولت ها در پی هم می آیند و
می روند، روزگاری اصولگرایان ساکن پاستور می شوند و روزگاری بعدتر؛ اصلاحاتی ها و کمی بعد، اعتدالیون. مشکلات بسیاری در مملکت داریم که یکی دوتا نیست؛ از بحث زیرساخت ها بگیرید تا رفاه و آسایش و در این میانه اما«امنیت» برقرار و «اتحاد و همدلی» زبانزدِ دوست و دشمن.
مشکلی به نام «آب شرب غیزانیه» مشکل یکی دو ماه و این دولت و آن مجلس نیست! مجموعه ای از نادیده انگاری ها و سوء مدیریت ها و اهمال کاری ها، تلنبار می شود و ناگهان داد مردم به آسمان بلند که چگونه ممکن است منطقه ای نفت داشته باشد اما آب شرب نه!؟
ششم«دوصدگفته چون نیم کردار نیست»؛ چه خوب که
مجلس نشینان این قدر زود دست به کار شدند، اصلا چه خوب که از پشت صندلی های سبز و زیر کولرهای گازی به فقر و نداری ها به اصطلاح«نشتر» نزدند، اصلا چه خوب که پای 12 نماینده از جای جای مملکت به «غیزانیه و حصیرآباد» باز شد اما سخن این نوشتار اندکی دیگرگونه است نسبت به رفع محرومیت ها و چگونگی آن. حرفِ خوب زدن خیلی خوب است اصلا همه باید حرف خوبی برای گفتن داشته باشند اما با حرف که درد درمان نمی شود آن هم حرفی که دوست را بلرزاند و دشمن را
بخنداند!
هفتم«نماینده سمنان چه گفت و چرا؟»؛ عباس گلرو، نماینده مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی پس از بازدید از منطقه غیزانیه در جلسه‌ای که با حضور استاندار و مسئولین در سالن جلسات شرکت نفت و گاز کارون برگزار شد با مخاطب قرار دادن استاندار و مسئولین استانی اظهار کرد:همیشه گرفتار این معما بوده‌ام که استانداری و فرمانداری و نهادهای دولتی که برای جلساتشان کیک، نسکافه و آب خنک تدارک می‌بینند چرا از له‌له زدن کودکان تشنه‌لب آن هم در کنار منابع آب غافل هستند. گلرو گفت:شما در حال ارسال نفت و گاز به کل مملکت هستید؛ آقای استاندار و آقای مسئول، شما اینجا چه کاره هستید؟ چرا گوش دولت و مجلس را نمی‌پیچانید و نمی‌گویید که در دو قدمی شما مردم در گرمای شدید و بی‌آبی به سر می‌برند، شرایطی که آن را حتی با وجود کلاه آفتابی برای دو دقیقه نتوانستم تحمل کنم. وی اضافه کرد: من اگر به جای استاندار خوزستان بودم درِ اینجا را به روی دولت تخته میکردم و اجازه نمیدادم که منافع اینجا به جای دیگری برود؛ ما اول باید به غیزانیه برسیم، مردمی که در طول ۸ سال جنگ تحمیلی سینه سپر کردند و خون و جان دادند اما حالا باید شاهد این باشند که ثروت از زیر پایشان برای جاهای دیگر کشیده می‌شود. این نماینده مجلس گفت:آقای استاندار، بیایید تعارفات را کنار بگذاریم، همکاران شما برای مشایعت ما با ماشین‌های سانتافه آخرین مدل آمدند، آیا این انقلابی‌گری است؟ آیا این خدمت به مردم است؟
هشتم«آقای گلرو! شما نماینده ی مجلس هستید یا یک منقتد اجتماعی گُر گرفته؟»؛ در مقام انتقاد، هر حرفی قابل طرح شدن است؛ اصلاً منتقد می تواند عنانِ سخن از کف بدهد و هرچه بر زبانش آمد را بگوید اما نه هر منتقدی که ردای نمایندگی مجلس را پوشیده و درس سیاست خوانده و قطعا با واژه هایی چون«امنیت ملی»، « مصلحت عمومی» و«اتحاد و همدلی»
آشنا است!
حق را به عباس گلرو می دهیم! عصبانی است. مردمی که میلیاردها دلار نفت زیر پای شان است چرا باید آب شرب نداشته باشند؟ حق را به عباس گلرو می دهیم! باید گوش دولت و مجلس را پیچاند که چرا به اسم تامین آب برای مناطق محروم، ریخت و پاش می کنند؟!
حق را به عباس گلرو می دهیم! چرا سانتافه؟ چرا ماشین های خودمان نه؟ چرا بذل و بخشش های بی دلیل؟ چرا ریخت و پاش؟ چرا اهمال کاری و هزار هزار چرای دیگر
و اما...
آقای گلرو!
خدا را شکر به جای استاندار خوزستان نیستید که اگر بودید بعید می دانم چنین جسارتی در شما وجود می داشت که برخلاف قوانین جاری و مصالح عمومی و مباحث امنیتی به اصطلاح «در خوزستان را تخته کنید بر روی دولت». حالا گیریم که جای استاندار خوزستان بودید و چنین جرات و جسارتی نیز داشتید آیا واقعاً جلوی صادرات نفت و گاز را می گرفتید یا می توانستید بگیرید؟
این گونه که از فحوای کلام نماینده ی اصولگرا و علوم سیاست خوانده ی سمنان بر می آید پس اگر جای استاندار یزد هم
می بودند آن وقت که کشاورزان ورزنه ای آب بر یزدی ها بستند لابد ایشان نیز جاده ها را می بستند و قطارها را متوقف می کردند که نه کالایی از بنادر به مرکز کشور برود و نه سنگ آهن از معادن یزد راهی اصفهان بشود!
این گونه که از محتوای کلام نماینده ی سمنان می توان فهمید یعنی وقتی فقر و خشکسالی بر مرزنشینان مستولی شد اگر ایشان جای استاندار آن استان ها بودند لابد دستور می دادند امنیت
بی امنیت، مرزها را رها کنید خود دولت بیاید مراقبت کند!
آقای نماینده! چرا در نخستین مواجهه با مشکلی که راه حلی
جز «تخته کردن درِ خوزستان بر دولت» دارد خویشتنداری پیشه نکردید؟ چرا حرفی زدید که بوی تفرقه و کینه افکنی بدهد؟ مگر می شود هر بخش چون مشکل دارد به خواست خود عمل کند؟ مگر ایران سرزمینی چند پاره است با چند حکومت و چند تصمیم و چند روش مملکت داری؟
آقای گلرو! گفته اید چرا استاندار خوزستان گوش دولت و مجلس را نپیچانده است؛ سخن حقی است! شما در مقام نمایندگی مجلس هم گوش دولت بپیچانید هم گوش مجلس را اما حرفی نزنید و سخنی نگویید که اسباب
سوء استفاده مهیا کند و عنان و اختیار تدبیر به دست دشمن
بیافتد.
آقای نماینده! شنیده شده که خطاب به استاندار خوزستان گفته اید: «همکاران شما برای مشایعت ما با ماشین‌های سانتافه آخرین مدل آمدند، آیا این انقلابی‌گری است؟ آیا این خدمت به مردم است؟» عارضیم اولاً سانتافه در جهان یک خودروی کاملا معمولی است نه لاکچری و نه آخرین مدل! البته به شما حق می دهیم از بس پراید و سمند به خورد مردم داده اید و دم بر نیاورده اید حتی این روزها که 25 هزار خودرو دارید و 8 میلیون متقاضی! باید هم سانتافه را خودروی آخرین مدل بدانید؛ در ثانی، بحث بحث 12 نماینده ی مجلس است و برخی مقامات استانی و استانی مرزی؛ بالاخره اگر دو گرم توجیه امنیتی شده بودید که لابد
نشده اید آن گاه این یک فقره را بر می تافتید که خودروی سانتافه برای مباحث امنیتی بوده نه اشرافی گرایی که در آن مناطق که گرما بیداد می کند و جاده فقط یک شوخی است خدای ناکرده با خودروهای ساخت داخل اگر گرفتار می شدید آیا همین خود شما شکایت به استاندار نمی بردید که چرا مراقب 12 نماینده
مجلس نبوده اید؟!
ثالثاً چه خوب شد که نمایندگان مجلس یک دست اصولگرا این حرف ها را بر زبان راندند که اگر یک شخصیت یا
رسانه ی اصلاح طلب این هایی را گفته بود که عباس گلرو بود حال معلوم نبود خبرگزاری فارس با چه عناوینی می تاخت و
می نواخت که این ها مباحث تفرقه افکنانه است، دشمن شاد کن است، این ها یک مشت غرب زده ی اشرافی مسلک هستند
و قس علیهذا...
برخی هنوز در ایام انتخابات بسر می برند
آفتاب یزد ـ گروه سیاسی: نماینده سابق مجلس در
گفت و گویی کوتاه با آفتاب یزد می گوید: «هرگاه عقلانیت سیاسی بر اظهار نظر فنی و کارمطالعاتی چیره شد شک نکنید به دو دلیل است؛ حفظ قدرت یا به دست آوردن قدرت! این مقوله شِق سومی ندارد.»
این نماینده سابق مجلس ادامه می دهد: «آن نماینده ای که می آید و از به کار گیریِ چند دستگاه سانتافه ایراد می گیرد یا با وظایف یک استاندار و شورای تامین استان باخبر نیست یا حرف هایی زده است که صرفاً مصرف داخلی آن هم در راهروهای مجلس است واگرنه سخنان عباس گلرو جز
حاشیه سازی چه دستاوردی برای مردم محروم خوزستان ـ حصیرآباد و غیزانیه داشت؟»
>کسی حق ندارد در تصمیمات رئیس تامین استان دخالت کند
این نماینده مجلس که در سابقه ی کاری او معاونت سیاسی ـ امنیتی استانداری نیز دیده می شود اعلام می کند: «وقتی قرار است 12 نماینده ی مجلس راهی خوزستان شوند قطعاً شورای تامین استان باید تمامی موارد امنیتی و حفاظتی را لحاظ کند، این بخشی از وظایف یک استاندار به عنوان رئیس شورای تامین استان است و کسی حق دخالت ندارد زیرا اگر برای همان آقای نماینده کوچکترین مشکلی پیش آمده بود، به اصطلاح «پوست» مافوق او یعنی وزیر کشور و مافوق مافوق او یعنی رئیس جمهوری را در همین مجلس می کندند که چرا تمهیدات لازم برای حضور 12 نماینده مجلس اندیشیده
نشده است!»
>دعوا بر سر کمیسیون‌ها یا حق مردم!
نماینده ی سابق مجلس در ادامه خاطرنشان می کند: « حاکم شدن عقلانیت سیاسی هیچ ثمره ای جز حاشیه سازی به دنبال ندارد، نماینده عقلانیت سیاسی به کار می برد تا نماینده شود، نماینده که شد باز دست به دامان عقلانیت سیاسی می شود که در مجلس به جایگاهی برسد پس وقتی به اظهار نظرات نماینده مذکور بنگرید احتمالا به دعوا بر سر حق و حقوق از دست رفته مردم نمی‌رسیم و احتمالا دعوا بر سر رسیدن به ریاست کمیسیون‌ها و بودن در حلقه ی اول فراکسیون ها است واگرنه از نماینده مجلس جز گزارش دادن و پیگیری چه کار دیگری ساخته است؟ مگر نه این که وظیفه ی اول و ذاتی یک نماینده مجلس نظارت بر حسن اجرای قانون است، این وظیفه نظارتی چه نسبتی با حاشیه سازی دارد؟!»
>ماموریت نمایندگان عادی و مرسوم است
این نماینده ی سابق مجلس در پایان ضمن انتقاد از نوع مواجهه با مشکلات مردم خوزستان می گوید: «اظهارات عباس گلرو نه تنها هیچ کمکی به حل مشکلات نکرد که اصل موضوع را به حاشیه راند!» وی ادامه می دهد: « هرجا عقل و اخلاق در هم تنیده شد شما رد پایی از حاشیه سازی نخواهید دید اما وقتی اخلاق جای خود را صرفا به عقلانیتی سیاسی می دهد آن گاه به جای اصل ما باید بنشینیم و فروع را بشماریم!»
این نماینده می گوید: «اگر هدف خدمت بود می آمدند و مقصران را از صدر تا ذیل معرفی می کردند که دولت کوتاهی کرده، پیمانکار تخطی کرده یا استاندار و دیگر مسئولان استانی درست به وظایف شان عمل نکرده اند نه این که با یک حاشیه سازی همه ی توجهات را به سمتی دیگر هدایت کند! حالا باید از این نماینده مجلس پرسید با بودجه دولت به سفر رفتید و حاشیه برای دولت ساختید ثمره اش برای مردم
چه بود؟»
نماینده سابق مجلس این را نیز اضافه می کند:«برخی با وجود این که از خاکریز انتخابات عبور کرده اند همچنان در حال رقابت سیاسی هستند باید به این عده با تردید نگریست که باید در گزارش دادن به بازدید 12 نماینده دقت بیشتری صورت می‌گرفت و جای شک و شبهه نمی‌گذاشت به دنبال چه هستند؟»
نام:
ایمیل:
* نظر: